کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
معرفی کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم نوشته تیموتی اسنایدر است که با ترجمه پژمان طهرانیان منتشر شده است. کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم، حاوی بیست درس از قرن بیستم است که با شرایط امروز منطبق شده است.
درباره کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
تاریخ تکرار نمیشود بلکه درس میدهد. «پدرانِ مؤسس» (مؤسسانِ قانون اساسیِ امریکا)، وقتی در میخواستند درباره قانون اساسیِ این کشور بحث کنند، از تاریخی که میشناختند درس میگرفتند. آنها، نگرانِ از هم پاشیدن جمهوریِ دموکراتیکی که خیالش را در سر میپروراندند بودند و به دموکراسیها و جمهوریهای کهنی میاندیشیدند که سقوط کرده و به امپراتوری تغییر ماهیت داده بودند.
«پدرانِ مؤسس»، برای تأسیس یک جمهوری دموکراتیک بر پایهٔ قانون و استقرار نظام نظارت و موازنه، در پیِ پرهیز از شرارت و مصیبتی بودند که خود، مانند فیلسوفان باستان، نام «استبداد» بر آن نهاده بودند. آنچه آنها در ذهن داشتند تصاحب قدرت توسط یک فرد یا یک گروه، یا زیر پا گذاشتن قانون توسط فرمانروایان به سودِ خودشان بود. بسیاری از مباحث سیاسی که از آن پس در امریکا در جریان بوده است به مسئلهٔ استبداد درون جامعهٔ امریکا مربوط است؛ مثلاً در مورد بردگان و زنان.
این اساساً سنّتی غربی است که وقتی به نظر میرسد نظم سیاسیمان به مخاطره افتاده است تاریخ را مورد توجه قرار بدهیم. اگر امروزه نگرانیم که تجربهٔ دموکراسی امریکا در معرض تهدیدِ استبداد است، میتوانیم از الگوی «پدران مؤسس» پیروی کنیم و در تاریخِ دیگر دموکراسیها و جمهوریها تعمق کنیم. این کتاب قصد دارد با بیان بیست درس از تاریخ گذشته را چراغ راه آینده کند.
خواندن کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ جهان و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم
درباره تیموتی اسنایدر
تیموتی اسنایدِر متولد ۱۹۶۹ امریکاست. او استاد تاریخ در دانشگاه یِیل و متخصص تاریخ اروپای شرقی و مرکزی است. کتابهایی تحسینشده دربارهٔ تاریخ اروپای قرن بیستم، بهویژه دوران کمونیسم و نازیسم، نوشته است که برخی تا کنون به حدود ۳۰ زبان ترجمه شده و جوایز مهمّی بردهاند از جمله «جایزهٔ هانا آرِنت»، «جایزهٔ کتاب لایپزیک»، «جایزهٔ رالف والدو امرسون» در علوم انسانی، «جایزهٔ ادبی فرهنگستان ادب و هنر امریکا»، «جایزهٔ کمیتهٔ آشویتس هلند».
اسنایدر به طور دائم برای نشریاتِ نقد و بررسی کتابِ نیویورک و ضمیمهٔ ادبیِ تایمز مطلب مینویسد. وی همچنین عضویت کمیتهٔ آگاهی موزهٔ یادبود هولوکاست امریکا و عضویت دائمی انستیتوی علوم انسانی در وین را داراست.
بخشی از کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
در اوایل ۱۹۳۸، آدولف هیتلر که دیگر قدرتش در آلمان تثبیت شده بود، همسایهاش اتریش را تهدید به اشغال و الحاق به خاکِ آلمان میکرد. پس از آنکه صدراعظم اتریش تسلیم شد، این اطاعتِ پیشاپیشِ مردم اتریش بود که سرنوشت یهودیان اتریشی را رقم زد. نازیهای اتریشی یهودیان را میگرفتند و وادار به سابیدن و شستن خیابانها میکردند تا نمادهای اتریشِ مستقل را بزدایند. و آنچه در اینجا بیش از هرچیز اهمیت داشت آن بود که غیرنازیها هم با علاقه و محض سرگرمی نظارهگر بودند. نازیها که فهرست املاک و داراییهای یهودیان را در اختیار داشتند هرچه توانستند دزدیدند. و باز مهمتر آنکه دیگرانی هم که نازی نبودند با دزدان همدستی میکردند. نظریهپرداز سیاسی هانا آرِنت چنین به یاد میآورد که «وقتی که ارتش آلمان اتریش را اشغال کرد و همسایههای غیریهودی شروع به غارت خانههای یهودیان کردند، یهودیان اتریش دست به خودکشی میزدند.»
اطاعت پیشاپیشِ اتریشیها در ماه مارس ۱۹۳۸ به سران بلندپایهٔ نازی آموخت که امکانِ چه کارهایی را دارند. در ماه اوتِ همان سال در وین بود که آدولف آیشمن «ادارهٔ مرکزیِ کوچاندن یهودیان» را راهاندازی کرد. در نوامبر ۱۹۳۸ نازیهای آلمانی، در پیِ آنچه در ماه مارسِ همان سال در اتریش روی داد، برنامهٔ کشتار جمعیِ ملی را که با نام «کریستالناخت» شناخته شد سازماندهی کردند.
در ۱۹۴۱ که آلمان به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد، «اِساِس» ها به ابتکارِ خود روشهایی برای کشتار جمعی ابداع کردند بدون آنکه دستوری در این مورد دریافت کرده باشند. آنها خواست مافوقهایشان را حدس زدند و نشان دادند امکانِ چه کارهایی وجود دارد. کاری که آنها کردند بسیار فراتر از گمان خودِ هیتلر بود.
اطاعت پیشاپیش از همان ابتدا به معنای تطبیق دادنِ خود با موقعیت جدید به طور غریزی و بدون تفکر و تأمّل است. آیا فقط آلمانیها چنین کارهایی انجام میدهند؟ استَنلی میلگرام روانشناس امریکایی با تأمل در قساوتهای نازیها میخواست نشان دهد شخصیت خودکامهٔ خاصی در کار بوده که توضیح میدهد چرا آلمانیها چنان رفتاری داشتهاند. او آزمونی ابداع کرد تا این مسئله را به بوتهٔ آزمایش بگذارد، اما نتوانست اجازهٔ انجام آن را در آلمان بگیرد؛ بنابراین همین آزمون را در سال ۱۹۶۱ در یکی از ساختمانهای دانشگاه یِیل انجام داد -تقریباً در همان زمانی که آدولف آیشمن به دلیل نقشش در کشتار جمعی یهودیان به دستِ نازیها در بیت المقدس محاکمه میشد.
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
به نظرم این کتاب بیست نکته رو در مورد حکومتهای فاشیستی و کمونیستی و مستبد خیلی خیلی شفاف و زیرکانه توصیف میکنه. این کتاب به متفکران زیادی ارجاع میده ما رو و حتی کتابهای خیلی خوبی معرفی میکنه برای مقابله با
کتاب مناسب وضعیت روز هست. به مسایل به شکلی زیرکانه مینگرد. توصیههای خوبی برای جلوگیری از رشد فاشیسم. خواندن آن را توصیه میکنم.
به شدت توصیه میشه. مخصوصا برای ما. ترجمه عالی. متن روان.
*من نسخهی چاپی کتاب رو خوندهم. در مجموع کتابی نبود که بهنظرم خیلی پرمغز بیاد؛ ولی در کل کتابِ متوسطِ خوبی بود. من از بعضی قسمتهاش بسیار لذت بردم و برام ایدهی نویی داشت؛ ولی بیشترش خیلی معمولی و نهچندان نو بود.
نویسنده کتاب در ۲٠ قسمت با تجزیه و تحلیل اتفاقهای سیاسی ک در هر کشوری ممکنه بیفته، به این نکته اشاره میکنه ک اگه از گذشته درس نگیریم و مراقب نباشیم هر کشوری (حتی بزرگترین کشورهای دموکراتیک) ممکنه به سمت
فوق العاده...بخوانیم و فکر کنیم و به اندازه توانمون، دقت کنید به اندازه توانمون....بهش عمل کنیم
آموزنده و قابل تامل.
خواندن این کتاب به افزایش آگاهی کمک میکند. خواندن آن را به همه پیشنهاد میکنم.
عالی بود.
کتابی سطحی و شعاری و فهرستوار بدون داشتن انسجام. قصد اصلی نویسنده مشخصا ک بیدن ت امپ بوده است.