دانلود و خرید کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره)
معرفی کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره)
کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره) نوشتهٔ نیکلای گوگول و ترجمهٔ عباس علی عزتی است. حامد فعال گویندگی این داستان کوتاه صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره)
کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره) داستانی کوتاه نوشتهٔ نیکلای گوگول است. نیکلای گوگول در این داستان کوتاه صوتی با لحنی طنز به نقد ردهبندیهای اجتماعی که در دوره پتر کبیر در روسیه باب شد پرداخته است. در این داستان کوتاه بینی یکی از مقامات رسمی سن پترزبورگ از روی صورت او فرار کرده و زندگی تازهای همراه با پیشرفت برای خود آغاز میکند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی روسیه و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره نیکلای گوگول
نیکلای واسیلیویچ گوگول (Nikolai Vasilyevich Gogol) در سال ۱۸۰۹ به دنیا آمد و در سال ۱۸۵۲ از دنیا رفت. او داستاننویس و نمایشنامهنویس مشهور و اهل روسیه است. نیکلای گوگول در خانوادهای از طبقهٔ متوسط و علاقهمند به ادبیات در اوکراین متولد شد. تحصیلات متوسطهٔ خویش را در شهر نژین به پایان رساند. هنگامی که محصل بود، مهارتش را در نویسندگی نشان داد. پس از ترک مدرسه در آرزوی به دستآوردن کاری آموزشی و یا دولتی و کسب وجههای ادبی به پترزبورگ رفت. در سال ۱۸۲۹ با نام مستعار «و. آلوف» منظومهای رمانتیک به نام «هانس کوچلگارتن» منتشر کرد، اما این منظومه توفیق چندانی نیافت و حتی از سوی افراد اهل مطالعه و منتقدان نیز مورد استهزا قرار گرفت. سرانجام گوگول در پایان سال ۱۸۲۹ موفق به یافتن پستی رسمی در یک ادارهٔ دولتی شد. او به نوشتن ادامه داد. در ۱۸۲۹ منظومهٔ «هانس کوشِلگارتِن» را منتشر کرد. این کتاب با موفقیتی روبهرو نشد و همهٔ نسخههای آن را خودِ گوگول خرید و آتش زد. این شکست، نویسندهٔ تازهکار را نسبت به ادبیات دلسرد کرد، ولی سرخوردگی او طولانی نبود. در سالهای ۱۸۳۱ - ۱۸۳۲ داستانهای منثور «شبهایی در قصبهٔ نزدیک دیانکا» منتشر شد و تحسین الکساندر پوشکین را برانگیخت. گوگول به نوشتن ادامه داد و با کتاب «نفوس مرده» جایگاه خودش را میان نویسندگان پیدا کرد. آن اثری که او را در جهان مشهور کرد، داستان «شنل» بود که آن را آغازگر داستان کوتاه روسی میدانند. «بازرس» و «دماغ» و «یادداشتهای یک دیوانه» آثار مشهور دیگری از نیکلای گوگول هستند.
بخشی از کتاب صوتی دماغ (از کتاب بازار مکاره)
«کمی نمک ریخت، دو عدد پیاز آماده کرد، چاقویی برداشت و با حالتی که انگار کار خیلی مهمی میکند، بریدن نان را شروع کرد. نان را به دو نیم کرد، نگاهی به وسطش انداخت و در کمال تعجب چیزی سفیدرنگ به چشمش خورد. ایوان یاکوولیچ به دقت با چاقویش به نان زد و آن را با انگشت لمس کرد و با خود گفت: «سفته! چی میتونه باشه؟» سپس انگشتهایش را در نان فرو کرد و آن را بیرون کشید. دماغ بود. چشمهایش را مالید و با دقت نگاه کرد. دماغ بود! دقیقاً دماغ بود! تازه، آشنا هم به نظر میرسید. وحشت در چهرهی ایوان یاکوولیچ آشکار شد اما این وحشت در برابر خشم زنش چیزی نبود که با عصبانیت فریاد میزد.»
زمان
۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
حجم
۱۶۱٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
حجم
۱۶۱٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
جالب بود.