دانلود و خرید کتاب صوتی موریانه
معرفی کتاب صوتی موریانه
کتاب صوتی موریانه نوشتهٔ بزرگ علوی است. مهیار ستاری گویندگی این رمان صوتی ایرانی را انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است. این اثر رویدادهای سالهای پایانی دههٔ ۱۳۳۰ تا چند روز پس از انقلاب ۱۳۵۷ را از زبان یک مقام ساواک بیان میکند.
درباره کتاب صوتی موریانه
کتاب صوتی موریانه چند سال پس از براندازی حکومت پهلوی در ایران نوشته و برای اولینبار در سال ۱۳۶۸ در تهران چاپ شد. «موریانه» را رمان یا داستانی بلند دانستهاند که در آن، بنا به دیدگاه «عبدالعلی دستغیب»، نویسنده خواسته موریانههایی که بنیان حاکمیت پادشاهی را جویدند و پوساندند، شناسایی و توصیف کند و از مبارزان جوانی که در راه مبارزه با آنان جان باختهاند، سخن بگوید. دستغیب کلیت داستانپردازیهای این رمان را ضعیف و وابسته به دوری و ناآگاهی نویسنده از ایران دانسته است. بزرگ علوی همگام با خط اصلی داستان، ساختار و ساختمان از همپاشیدهٔ نظام شاهنشاهی را از زبان یک ساواکی و همراه با دستچینکردن تصاویر، موقعیتها و لحظههایی از عملکرد افراد (چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی سیاسی - اجتماعی) به تصویر میکشد. یک ساواکی که تنها پسر خانواده است، ناخواسته و از روی ناآگاهی قربانی ساواک میشود و در راهی قدم میگذارد که دیگر برایش هیچ جای برگشتی نیست. بزرگ علوی این بار با روایتکردن و نفوذ در مراحل آغازین زندگی راوی، نمایهای از نحوه و چگونگی شکلگیری ساختار و نظام حکومتی را ارائه میدهد، اما این نظام، چگونه نظامی است؟ نظامی که با تطمیع و سوءاستفاده از ناآگاهی جامعه آنها را بهسمت خود میکشاند یا با ارائهٔ وظایفی نهچندان مشخص آنها را با مسائل سیاسی درگیر میکند؟ افراد بعدها با پیبردن به اینکه ناخواسته وارد سیستمی سیاسی شدهاند، چه چارهای دارند؟
بزرگ علوی با به تصویرکشیدن چنین ساختاری، نظام را از پایبست متزلزل جلوه میدهد؛ بهویژه این وضعیت با بحثی که راوی با «موسی جون» بر سر مسائل سیاسی روز میکند، رنگ بهتری به خود میگیرد. در اینجا شاهد گوشهٔ دیگری از نحوهٔ شکلگیری ساختار نظام با روایتکردن گوشههایی از فعالیتهای دانشجویانی که در خارج از کشور با سرمایهٔ نظام در حال تحصیلند، هستیم. رمان صوتی موریانه شاید همچون آثار دیگر بزرگ علوی، «گیلهمرد» و «چشمهایش» بر سر زبانها نیفتاده باشد، اما شاهکاری هنرمندانه با ساختاری محکم و درونمایهای روشن است. این نویسندهٔ معاصر ایرانی، در این رمان اتفاقات آخرین سالهای حکومت پهلوی را روایت میکند. او در این کتاب، در کنار روایت داستانی جذاب نقدی جانانه به ساواک نیز انجام میدهد. علت انتخاب نام «موریانه» برای این کتاب هم همین است؛ علوی معتقد بود سازمان ساواک مانند موریانه که به جان چوب میفتد، به جان مملکت افتاده و سعی در تخریب کشور دارد.
شنیدن کتاب صوتی موریانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره بزرگ علوی
سیدمجتبی آقا بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ در تهران به دنیا آمد. او نویسنده و فعال اجتماعی و سیاسی و صاحب خانوادهای بافرهنگ و تحصیلکرده بود. در جوانی برای تحصیل به آلمان رفت و رشتهٔ علوم تربیتی و روانشناسی را دنبال کرد و تا آخر عمر خود در آلمان ماند؛ اگرچه چندبار به ایران سفر کرد. بزرگ علوی تحصیلات خود را هم در دانشگاه «مونیخ» گذراند. او پس از اتمام دانشگاه به ایران بازگشت و در گروه مارکسیستی «تقی ارانی» عضو شد. در سال ۱۳۱۵ بهاتهام داشتن افکار سوسیالیستی، با عدهای دیگر از همفکرانش، به زندان افتاد و تا برکنارشدن رضاشاه (شهریور ۱۳۲۰) در زندان ماند. بزرگ علوی بههمراه ۵۲ نفر دیگر که کموبیش در یک زمان دستگیر شدند و به گروه ۵۳نفر معروف شدند، در این زمان در زندان بودند.
نویسندگی بهشکل جدی هم از همان دوران جوانی برای او شروع شد. علوی با انتشار آثارش فضای داستانهای فارسی را متحول کرد و در کنار افرادی همچون «صادق هدایت» و «صادق چوبک» بهعنوان پدران داستاننویسی نوین ایرانی قرار گرفت. او نویسندهای رئالیست است که مضامین سیاسی و اجتماعی را بهخوبی روایت میکند. با خلق داستانهای ویژه جایگاه ویژه و ارزشمندی در میان نویسندگان معاصر دارد. از مشهورترین نویسندگان چپگرای آن زمان است که وقایع سیاسی و اجتماعی را در میان داستانهای شیوا و جاودان روایت میکند. یکی از نکات برجسته در نثر علوی شرح و توالی وقایع داستان است؛ بهگونهای که خواننده میخواهد خود را هرچهزودتر به پایان داستان برساند.
بزرگ علوی پس از انتشار کتاب «گیله مرد» بهعنوان نویسندهای برجسته شناخته شد. «نامهها»، «اجارهخونه»، «دزاشیب»، «یک زن خوشبخت»، «رسوایی»، «خائن» و «پنج دقیقه پس از دوازده» از دیگر داستانهای منتشرشده از بزرگ علوی است که بیشتر آنها در دههٔ ۱۳۷۰ منتشر شدند. رمان «چشمهایش» مشهورترین اثر بزرگ علوی است که دربارهٔ رابطهٔ عاشقانهٔ زنی از طبقهٔ بالای جامعه با مبارزی سیاسی است. کتابهای «سالاریها»، «پنجاهوسه نفر»، «گیلهمرد»، «میرزا» و «موریانه» از دیگر آثار بزرگ علوی هستند. بزرگ علوی مجموعه داستان «چمدان» را هم در سال ۱۳۱۳ منتشر کرد و ۲ سال پس از این کتاب بود که (سال ۱۳۱۵) به زندان افتاد. اگرچه با گذشت سالها قصههای بزرگ علوی رشد و تغییرات چشمگیری داشت، اما هنوز هم نثر او در کتاب «چمدان» نثری ساده و روان است که بهخوبی توانسته در اولین کار ادبی خود بازتاب فرهنگ عامه و تصویر سیهروزیهای مردم را نشان دهد. بزرگ علوی در سال ۱۳۷۵ درگذشت.
بخشی از کتاب صوتی موریانه
«من یک ساواکى هستم. از اینکه چنین شغلى اختیار کرده بودم نه شرمندهام نه مغرور. این هم کارى است مانند کارهاى دیگر. مگر کارمندان وزارت دارائى همه دزدند و یا کسانى که در دادگاهها دسته دسته مردم را با گناه یا بىگناه به زندان مىفرستند یا به پاى دار، همهشان آدم کشند؟
تنها در یک اداره دولتى کارکردن جرم نیست. مگر مىشود در کشورى بىنگهبانى زندگى کرد؟ مگر در کشور آزاد امریکا سى آى ا وجود ندارد؟ در انگلستان اینتلیجنت سرویس نیست؟ در فرانسه رکن دوم و در روسیه کا گ ب؟ همهجا هست باید هم باشد. امروز هم اگر پایش بیفتد حاضرم براى هرکس که باشد کار کنم. خوبى یا بدى شغلى بسته به وابستگىهاى آن است. آرى من رشوه گرفتهام.
مگر در شهربانى و دادگسترى رشوهگیرى رواج ندارد؟ در دادگسترى و ارتش هم هست. چرا در سازمان امنیت و اطلاعات کشور نباشد؟ اما من کسى را شکنجه نکردهام. احدى را نکشتهام. سببش این است که عرضه نداشتم. اما دیدهام که خرابکاران را زجر دادهاند. بماند... من خیلى چیزها دیدهام. خیلى چیزها مىدانم. تا دیروز نمىتوانستم بگویم و بنویسم. نمىتوانستم به دیگران آنچه فکر کردم و احساس، بروز دهم. اما حالا مثلا آزادم. دهان بندان نیست. در کشورى که من دارم جان مىکنم اقلا این اختیار را دارم آنچه سالها در دل نگاه داشتهام روى کاغذ بیاورم.
هیچ شرمى ندارم. کارهاى بدى هم که کردهام مىگویم. قصدم این است آنچه درباره دیگران مىنویسم قابل قبول باشد. حالا که من دارم خودم را خراب مىکنم چرا آبروى دیگران را نریزم. من در ردههاى بالاى ساواک بودهام. از پائین شروع کردم. از آن خردهریزها هم نبودهام. در سالهاى اول فقط گاهى پاره استخوانى به من مىرسید. گوشتهاى چرب و نرمش را آن بالائىها مىخوردند و پسماندهاش به امثال من مىرسید. از آن آب و دانه در نمىآمد.
گفتم اینجور نمىشود. به من هم باید سهمى برسد. کوشیدم از پلهها بالا بروم. مدتها قسمت من همین بود که شکم زن و بچهام را سیر کنم و اتوموبیلى بخرم و سفر کنم. آن دوره گذشت. دیگر چیزى باقى نمانده هرچه ذخیره کرده بودم بر باد رفت. حالا جل و پلاسى ندارم. بدبختى هستم شکست خورده، مفلوک، چلاق، پایم تیر خورده و چیزى نمانده بود که این تیر به قلبم یا به سرم بخورد. دوندگى دیگر ازم برنمىآید. فقط دستم کار مىکند. مغزم پوک است. اگرچه تصدیق دانشگاهى در دست دارم و مثلا لیسانسیه هم هستم سواد حسابى ندارم.
هرچه به ذهنم برسد مىنویسم. لفاظى بلد نیستم. عبارتپردازى هم یاد نگرفتهام. در تمام عمرم دهتا نامه هم ننوشتم. کسى نداشتم بهاش نامه بنویسم نه دوست و نه آشنا. عوضش گزارش نوشتهام. نوشتن حالا وسیلهاى براى نان خوردن من شده. فصاحت و بلاغتى در کار نیست. همینقدر که چند نفر بخوانند و دریابند که باید به من باج بدهند برایم کافى است.»
زمان
۱۰ ساعت و ۱۶ دقیقه
حجم
۸۵۱٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۱۶ دقیقه
حجم
۸۵۱٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب بسیار عالیست ، از همه نظر، من پیرو استاد علوی هستم، البته در نوشته های قبل از بارگذاری و جوانی و حق طلبی که حاصل در افتادن با قزاق اول بود دیوانه وار پیرو ایشونم، در موریانه جاهایی هست که فکر