دانلود و خرید کتاب موریانه بزرگ علوی
تصویر جلد کتاب موریانه

کتاب موریانه

نویسنده:بزرگ علوی
انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب موریانه

«موریانه» بزرگ علوی (۱۳۷۵-۱۲۸۳) شاید مانند «گیله‌مرد» و «چشم‌هایش» شناخته‌شده نباشد ولی اثری هنرمندانه با ساختار داستانی محکم و درون‌مایه‌ای روشن است. علوی در این اثر وقایع سال‌های پایانی حکومت پهلوی را از زبان یک ساواکی روایت می‌کند. او تنها پسر خانواده است که نا‌خواسته و از روی ناآگاهی قربانی ساواک می‌شود و پا در راهی می‌گذارد که دیگر برایش بازگشتی ندارد. علوی در کنار خط اصلی داستان ساختار و ساختمان از هم پاشیده نظام شاهنشاهی را با دستچین کردن تصاویر، موقعیت‌ها و لحظه‌هایی از عملکرد افراد چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی سیاسی- اجتماعی به‌تصویر می‌کشد. داستان این‌گونه آغاز می‌شود: من یک ساواکی هستم. از اینکه چنین شغلی اختیار کرده بودم نه شرمنده‌ام نه مغرور. این هم کاری است مانند کارهای دیگر. مگر کارمندان وزارت دارائی همه دزدند و یا کسانی که در دادگاهها دسته دسته مردم را با گناه یا بی‌گناه به زندان می‌فرستند یا به پای دار، همه‌شان آدم‌کشند؟ علوی در این اثر محیط را برای مخاطب به تصویر می‌کشد. کاری که به بیشترین مهارت در داستان‌نویسی نیازمند است. موریانه موجودی ریز است که چوب را پوک و سست می‌کند و در این جا شخصیتی است که پایه‌های زندگی مردم و حتی پایه‌های زندگی خودش را سست و پوک می کند. موریانه نمادی از ویران کردن است و علوی با مهارت تمام این ویرانی‌ها را به تصویر می‌کشد.
معرفی نویسنده
عکس بزرگ علوی
بزرگ علوی
ایرانی | تولد ۱۲۸۳ - درگذشت ۱۳۷۵

سید مجتبی بزرگ علوی در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ در تهران متولد شد. او نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری از جمله چشمهایش است. علوی در خانواده‌ای مرفه، روشنفکر و فرهیخته رشد کرد. در ابتدای جوانی برای تحصیل به شهر مونیخ در آلمان مهاجرت کرد. رشته‌ی تحصیلی علوی در دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی بود. جالب اینجا است که نطفه‌ی نوشتن و خلق داستان در همین سال‌ها در ذهن بزرگ علوی کاشته شد و از همین زمان بود که علوی نویسندگی و روزنامه‌نگاری را به طور جدی پیگیری کرد و اصول آنها را فراگرفت.

pegah:)
۱۳۹۸/۱۱/۰۶

بزرگ علوی عالیه

توحيد
۱۴۰۰/۰۷/۲۰

از کارای بسیار خوب بزرگ علویه

Tamim Nazari
۱۴۰۱/۰۲/۲۶

عالی...اینو بدین به اونا که میگن اون زمان خوب بود

گوشتهای چرب و نرمش را آن بالائی‌ها می‌خوردند و پس‌مانده‌اش به امثال من می‌رسید.
محسن سفیدگر
روز جمعه ۱۷ شهریور بیش از یک میلیون آدم در میدان ژاله تظاهرات عظیمی برپا کردند. تیمسار سرلشکر که تصور می‌کرد با یک پرش به ریاست سازمان امنیت و اطلاعات کشور می‌جهد افسار گسیخته دستور تیراندازی به مردم داد و قریب ۴۰۰۰ نفر را به خون کشاند. این روز را «جمعه سیاه» نامیدند
Tamim Nazari
روز چله خونریزی قم در تبریز مردم به قصد عزاداری به مسجد می‌رفتند. کلانتر ناحیه شش در مسجد را بست و شعارهای آنها را پاره کرد. جوانمردی به اسم تاج‌علی به این بی‌حرمتی اعتراض کرد. سر کلانتر از روی نادانی هفت‌تیر به روی او کشید و در دم او را کشت. آن وقت مردم شیشه‌های مغازه‌ها را شکستند. در بانک‌ها اسناد را پاره کردند. ارتشی‌ها تیر هوایی در کردند که جمعیت را بترسانند. ساواکیها در کوچه کمین کرده بودند و به مسلسل دروشان کردند. دست کم ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر زخمی شدند و صدنفر جان دادند. بهار سال ۱۳۵۷ زندانیان اعتصاب غذا کردند و ۴۵۰ نفر گرسنگی کشیدند
Tamim Nazari
گفت که آدم باید در این هیر و ویر که هیچکس به هیچکس نیست پشت گرمی داشته باشد. دستگیره‌ای پیدا کند که با کمک آن وقتی افتاد برخیزد. همه یک ترکش پر از تیر دارند و به آدم نشانه می‌روند به قصد اینکه هر جنبنده‌ای را از پا درآورند
محسن سفیدگر
حالا که من دارم خودم را خراب می‌کنم چرا آبروی دیگران را نریزم.
محسن سفیدگر
اما من غریق دنبال پر کاهی می‌گشتم که خود را از حلقوم آب‌خیزهای مرگ‌آور رهایی بخشم
محسن سفیدگر
چوب که بلند کنی گربه‌دزده حساب کار خودش را می‌کند
محسن سفیدگر

حجم

۲۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۱۱۷,۰۰۰
تومان