دانلود و خرید کتاب صوتی فرزند آتش
معرفی کتاب صوتی فرزند آتش
کتاب صوتی فرزند آتش نوشتهٔ اس. کی. ترماین، خالق رمان دوقلوهای یخی، و ترجمهٔ سارا پیرعلی است. آوانامه این اثر را با گویندگی مریم پاکذات منتشر کرده است. لایبرِری ژورنال (Library Journal) دربارهٔ نوشتههای اس. کی. ترماین اینطور مینویسد: «ترماین آنقدر تعلیق و هیجان در داستان میسازد تا آن را در میان یک توفان وحشتناک به اوج برساند.»
درباره کتاب صوتی فرزند آتش
جیمی شروع میکند به پیشبینیهای عجیب و البته ناراحتکننده. او ادعا میکند که مادر مردهاش او را طلسم کرده است. این موضوع راشل را که با پدر جیمی ازدواج کرده است نگران میکند. راشل اول فکر میکند که جیمی میخواهد از او انتقام بگیرد یا شاید اوضاع روحی خوبی ندارد؛ اما چیزی نمیگذرد که میبیند پیشبینیهای او درست از آب در میآیند. با خواندن یا شنیدن کتاب فرزند آتش احتمالاً مدام از خودتان خواهید پرسید: «همسری کامل، پسرخواندهای بیعیبونقص یا دروغی بینظیر؟»
کتاب صوتی فرزند آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
فرزند آتش به دوستداران داستانهای وهمآلود و معمایی پیشنهاد میشود.
درباره اس. کی. ترماین
شان توماس با نام مستعار اس. کی. ترماین سال ۱۹۶۳ در دِوون انگلستان به دنیا آمد. او نویسندهٔ پرفروش انگلیسی است. آثار و سفرنامههایش که همیشه در فهرست کتابهای پرفروش قرار دارند، جوایز ادبی بسیاری را برای او به ارمغان آوردهاند. او در حال حاضر در لندن زندگی میکند و برای نشریهها و روزنامههای مختلف مانند تایمز، دِیلی مِیل و گاردین سراسر دنیا مینویسد. از میان کتابهای او دوقلوهای یخی و فرزند آتش به فارسی ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب صوتی فرزند آتش
«و بازهم دارم دروغ میگویم و این دروغ اهمیت بیشتری دارد. قطعاً که من حالم بهتر نیست. هنوز دارم راجع به آن خرگوش صحرایی که با ماشین زیر کردهام فکر میکنم. البته در این مورد حرفی به کسی نزدهام. بلافاصله بعد از تصادف همهجای ماشین را تمیز کردم و جسد حیوان را دور انداختم. خونش را از روی دستم پاک کردم و سعی کردم تصویرش را هم از ذهنم پاک کنم. در حالت عادی اولین واکنشم این بود که به دیوید زنگ بزنم و داستان را برایش تعریف کنم. اما بعد که یک دقیقه فکر کردم به این نتیجه رسیدم که مهم نیست چقدر این موضوع میتواند ناراحتکننده باشد، بهتر است مسکوت بماند. بهمحض اینکه این مسئله را مطرح میکردم، حالا حتی بهعنوان موضوعی خیلی ساده و پیشپاافتاده که اوه! پسرت این رو گفت و بعد هم داستان در واقعیت اتفاق افتاد اوه! چه بامزه! حتماً دیوید فکر میکرد من واقعاً میگویم پسرش میتواند حوادث را قبل از وقوع ببیند. این یعنی اینکه پسرش غیبگو است. حرفهایی که میزنم ممکن است باعث شوند من دیوانه بهنظر برسم. و نباید دیوانه بهنظر برسم. چون... چون من دیوانه نیستم.
من اعتقاد ندارم جیمی هیچ قدرت خاصی دارد. آن تصادف فقط یک تصادف بود. حیوانها توی جادههای باریک و زیگزاگ پنویت همیشه جان خود را از دست میدهند. گورکنها، روباهها، قرقاولها، خرگوشهای صحرایی. همهوهمه. قبلاً هم خرگوشهای صحرایی مرده در جاده دیده بودم. خیلی این اتفاق مرا غمگین میکند. خرگوشهای صحرایی یکجورهایی ارزشمندتر از خرگوشهای معمولی هستند. وحشیترند. شاعرانهترند. من از اینکه آنها در پنویت زندگی میکنند خوشم میآید. اما آنها دائم بهخاطر آدمهایی که در جاده تند میرانند کشته میشوند. تصادف من در آن شب بارانی در جنگلهای بانو هم یکجورهایی با نگرانی جیمی درمورد مسائل ساده تلفیق شد. اما هنوز هم مرا طلسم میکند. شاید بهخاطر این است که بدن آن خرگوش در دستهایم جان داد.»
زمان
۱۲ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
خیلی قشنگ بود یک کتاب تریلر عالی با صدای عالی حتما پیشنهاد میکنم کسانی مه ژانر. تریلر دوست دارن گوش بدن
کتاب جالبی نیست …
حال بهم زن ترین کتابی که تا حالا گوش کردم
اولش خسته کننده ست بعد خوب میشه