دانلود کتاب صوتی کلکسیونر عطر با صدای مریم پاک‌ذات + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی کلکسیونر عطر

دانلود و خرید کتاب صوتی کلکسیونر عطر

نویسنده:کتلین تسارو
انتشارات:آوانامه
امتیاز:
۴.۰از ۱۷۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی کلکسیونر عطر

کتاب صوتی کلکسیونر عطر نوشته‌ی کتلین تسارو در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. برگردان فارسی این کتاب توسط فروغ مهرزاد انجام شد و انتشارات آوانامه با گویندگی مریم پاک‌ذات نسخه صوتی آن را منتشر کرد. کتاب از دورانی حوالی دهه ۱۹۵۰ میلادی روایت می‌کند. از زنی که در آن روزگار ارثیه‌ای از شخصی غریبه به دستش رسید. داستان از جایی شروع می‌شود که زن جوان، پی کشف حقیقت می‌رود.

درباره کتاب صوتی کلکسیونر عطر

رمان‌ها همیشه جایگاه ویژه خود را بین علاقه‌مندان به کتاب‌خوانی داشته‌اند و دارند. داستان‌هایی گاه عاشقانه، جنایی، تاریخی و گاهی ترکیبی از همه‌ی این‌ها. رمز و رازهایی که باید کشف شوند. اتفاقات غافلگیرکننده و سرانجامی که شاید نتوان حدس زد. خاصیت برخی رمان‌ها در این است که بعد از باز کردن کتاب، توانایی کنار گذاشتن را از انسان می‌گیرند. کشش داستان به حدی است که مدام می‌خواهیم ادامه‌اش را بخوانیم و از رازهای کشف‌شده لذت ببریم. کتاب صوتی کلکسیونر عطر نیز یکی از این رمان‌هاست. داستانی پر از رمز و راز. رمانی که حتی مقدمه‌اش مخاطب را جذب خواندن ادامه می‌کند. اتفاق، در فضا و زمانی رخ می‌دهد که کاملاً مناسب داستان‌‌های مرموز است؛ لندن، دهه ۱۹۵۰.

خلاصه داستان

گریس مونرو، تازه‌عروسی که قرار است وارد داستانی پر پیچ و خم شود، زنی است که در آکسفورد تربیت شده اما بعد از ازدواج وارد جامعه‌ای از افراد طراز اول و جاه‌طلب لندن شده است. افرادی که نوع زندگی، تشریفات و خلق و خوی خاصی داشتند و زن جوان هیچ شباهتی با آن‌ها احساس نمی‌کرد. او خود را در چالشی بزرگ می‌دید. باید با این جمع کنار می‌آمد. عضوی از آنها می‌شد و از این پس روزگار را مانند آنها می‌گذراند. اما دقیقاً وقتی دغدغه‌ای جز تشریفات خاص نجیب‌زادگان نداشت، اتفاقی غیرمنتظره مسیر زندگی‌اش را کاملاً عوض کرد و او را با چالش‌هایی به مراتب بزرگ‌تر و عجیب‌تر مواجه کرد.

نامه‌ای از فرانسه به دست تازه‌عروس می‌رسد. او ارثیه‌ای مرموز از جانب زنی به نام اوا دورسی دریافت می‌کند. گریس تا به حال حتی یک بار هم نام این زن را نشنیده بود. آیا اشتباهی رخ داده بود؟ اگر نه این ارثیه چرا باید به دست او می‌رسید؟ چه داستانی پشت نامه‌ای از فرانسه بود؟

داستان کتاب صوتی کلکسیونر عطر شما را از لندن به پاریس می‌برد. وارد مغازه عطرفروشی متروکه‌ای در ساحل پاریس می‌شوید. جایی پر رمز و راز. رایحه‌هایی که هرکدام با خود داستانی از گذشته دارند. داستان‌هایی عاشقانه و جذاب. گریس داستان زنی را کشف می‌کند که سال‌ها الهام‌بخش یکی از بزرگ‌ترین عطرسازان جهان بود. داستانی عاشقانه و پر رمز و راز. اوا دورسی، زنی که در سه عطر جاودانه شد. رازها در رایحه‌‌ی عطرها نهفته‌اند. گریس با کشف حقیقت وارد زندگی تازه‌ای می‌شود. اما حقیقت چه بود؟ اوا دورسی که بود و چه ارتباطی با این سه عطر داشت؛ و از همه مهم‌تر چرا برای گریس ارثیه‌ای به جا گذاشت؟

پاسخ همه‌ی این‌ سؤالات در رمان صوتی کلکسیونر عطر موجود است. با ورق زدن صفحات، با رفت و آمد از پاریس تا لندن و مکان‌های دیگر، از گذشته تا حال، همه‌ی حقیقت داستان را خواهید فهمید.

کتاب صوتی کلکسیونر عطر داستان را از پاریس در سال ۱۹۵۰ شروع می‌کند. از اوا دورسی، زن مرموز داستان می‌شنوید که بیمار است. کبدش اوضاع مناسبی ندارد و دکتر امیدی به بهبودش ندارد چون از نظرش اوا بیمار خوبی نیست. به هیچ توصیه‌ای گوش نمی‌کند و از دستورالعمل‌ها سرپیچی می‌کند.

در قسمت بعدی، وارد لندن سال ۱۹۵۵ خواهید شد و با گریس مونرو در عصر یکی از روزهای ماه آوریل آشنا می‌شوید. عصری که با یک رؤیا آغاز می‌شود. این رفت و آمدها قرار نیست فقط بین پاریس و لندن، آن هم در دهه ۱۹۵۰ ادامه داشته باشند. داستان، شما را با خود به نیویورک در سال ۱۹۲۷ می‌برد. جایی که با قسمتی از زندگی اوا دورسی آشنا خواهید شد. رمان، تکه‌ای دیگر از پازل را در نیویورک به شما می‌دهد و برای یافتن تکه‌ای دیگر باز هم باید سفر کنید.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

دوست‌داران رمان‌های تاریخی، جنایی و البته عاشقانه، آن‌ها که پی یک داستان پر چالش و جذاب‌اند؛ داستانی که خواننده و شنونده را با خود به دنیایی پر رمز و راز می‌برد و همهی افرادی که می‌خواهند از شنیدن داستانی جذاب و هیجان‌انگیز لذت ببرند، می‌توانند کتاب صوتی کلکسیونر عطر را بشنوند.

چرا باید کتاب صوتی کلکسیونر عطر را بشنویم؟

با شنیدن کتاب صوتی کلکسیونر عطر یک داستان جذاب دیگر به مجموعه رمان‌هایی که خوانده‌اید اضافه خواهد شد. دنیایی تازه برای وارد شدن. دریچه‌ای به جهان داستان، با موضوعی جذاب پیش رویتان گشوده شده است. این بار عطر، مد، ارثیه و سفری از پاریس تا لندن. این کتاب را بشنوید تا تجربه‌ای جالب از کشف دنیایی داستانی نصیبتان شود.

درباره کتلین تسارو

کتلین تسارو رمان‌نویس اهل آمریکا، در ۱ ژوئن سال ۱۹۶۵ در پیتسبورگ متولد شد. تحصیلات خود را در دانشگاه پیتسبورگ و کارنگی ملون به اتمام رساند. در جایی نوشته شده او یکی از جمع‌کننده‌های عطر و اشیای کمیاب است. جالب است که ردپای این علاقه را می‌توان در رمان کلکسیونر عطر پیدا کرد. کتلین تسارو کتاب‌های متعدد دیگری هم نوشته است، اما کلکسیونر عطر که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، نامزد بهترین رمان تاریخی سایت گودریدز اعلام شد. او هم‌اکنون در زادگاه خود با همسر و پسرش زندگی می‌کند.

بهترین ترجمه کتاب کلکسیونر عطر کدام است؟

چندین مترجم برای ترجمه‌ی کتاب کلکسیونر عطر به فارسی اقدام کرده‌اند. اما اولین ترجمه‌ی فارسی منتشرشده از این رمان متعلق به فروغ مهرزاد است که به همت انتشارات کوله‌پشتی به دست علاقه‌مندان رمان‌های خارجی در ایران رسید. نسخه‌ی صوتی این ترجمه نیز توسط آوانامه با صدای مریم پاک ذات تولید و منتشر شد.

درباره مریم پاک ذات

از ابتدای فصل اول و با شروع داستان، صدای اوا دورسی را می‌شنوید. صدایی که گاهی در قالب پزشکی مرد صحبت می‌کند، گاهی زنی جوان و گاهی بانویی سالخورده. شما در کتاب صوتی کلکسیونر عطر با صدایی کسل‌کننده و بدون احساس سر و کار ندارید. می‌توانید شخصیت‌ها و حالاتشان را درک کنید.

مریم پاک ذات به سبب تحصیل در رشته تئاتر و اجرای نمایش، با کتاب‌های صوتی و داستانی نیز مانند یک نمایش برخورد می‌کند. به گفته خودش کتاب‌های داستانی و نمایشی را بیشتر می‌پسندد، چون به تئاتر شبیه‌ترند و می‌تواند احساس را در آن‌ها جاری کند. او تا کنون گویندگی نزدیک به هشتاد کتاب، مقاله و نمایش‌نامه را انجام داده است. پاک ذات از سال ۸۷ کار گویندگی را در رادیو را شروع کرد و در سال ۹۱ با تستی که در انتشارات آوانامه داد وارد دنیای کتاب‌های صوتی شد. تجربه سال‌ها گویندگی او، در کتاب صوتی کلکسیونر عطر کاملاً قابل درک است. صدایی که گوش را خسته نمی‌کند. ریتمی تکراری و یک‌شکل ندارد. صدایی که لذت شنیدن داستان را به شنونده هدیه می‌دهد.

در بخشی از کتاب صوتی کلکسیونر عطر می‌شنویم

خانم رونالد کمی فکر کرد و زبانش را محکم روی دندان‌های عقبی‌اش کشید. او با آنتوان احساس همدردی می‌کرد و می‌دانست که او سخت‌کوش، آرام، سرسخت و شاید کمی زیادی سخت‌گیر است.

اسم مستعارش " حلزون" بود، زیرا سرآشپز ادعا می‌کرد با گام‌های حلزونی حرکت می‌کند. هرچند، او همیشه یکی از اولین افرادی بود که سر کار می‌رسید و از آخرین‌ کسانی بود که آنجا را ترک می‌کرد ــ این یک قانون برای کارمندان آشپزخانه بود.

دوباره آهی کشید و دختر جوانِ ایستاده جلوی در را بررسی کرد؛ کوچک و لاغر بود و موهایی تیره داشت که روی شانه‌هایش آویخته بودند. صورتش متأسفانه بسیار زیبا بود، چشم‌هایی بافاصله از هم، با رنگی عجیب که شبیه گربه به‌سمت بالا انحنا داشتند و بینی‌اش نسبتاً کشیده و باریک بود. با لب‌های شهوانی بسیار بزرگ برای صورتش که خانم رونالد را اذیت می‌کرد. او خیلی ساده لباس پوشیده بود؛ دامن آبی تیره و بلوزی سفید؛ پارچه‌های ارزانی که از استفادۀ زیاد کهنه شده، اما مرتب اتو شده بودند. چشمانش به کف اتاق بود.

خانم رونالد به‌سمت آنتوان برگشت. " او زیاد بزرگ به‌نظر نمی‌رسد."

آنتوان گفت: " چهارده‌ساله است، فقط نسبت به سنش جثۀ کوچکی دارد. قبلاً دو سال کار کرده است؛ از خانواده‌ای در بروکلین معرفی‌نامه دارد."

" چرا کارش را برای آنها ادامه نداد؟"

" آنها اهل اتریش بودند و فقط برای مدتی کوتاه اینجا اقامت داشتند."

برای دختر سر تکان داد و دختر پاکتی را از جیبش بیرون آورد و به دست خانم رونالد داد.

" اِوا..." خانم رونالد با صدای بلند خواند و صورتش را درهم کشید. " نام عجیبی است. اِوا دورسی..." تلاش کرد زشت به‌نظر بیاید.

آنتوان به تقلا درآمد تا اصلاحش کند، اما فایده‌ای نداشت. بیشتر عادت داشت که نام‌خانوادگی‌اش را سلاخی و آن را به نزدیک‌ترین شکل آوایی همتای آمریکایی‌اش درآورد، هرچند نتیجه آزاردهنده و گوش‌خراش بود.

" او بچۀ خواهر همسرم است. هر دو والدینش مرده‌اند. وقتی‌ به آمریکا رسیدیم، نام‌خانوادگی خودم را به او دادم."

خشونتی در لحن صدایش بود. او از گذشتۀ دخترِ خواهرزنش محزون بود و از برشماری آن برای افرادی شبیه خانم رونالد اجتناب می‌کرد، اما آخرین چیزی که می‌خواست، این بود که کسی اِوا را به‌عنوان دخترش اشتباه بگیرد.

او دختری ساکت، وظیفه‌شناس و باهوش بود؛ اما آنتوان، شوهرخاله‌اش، به‌طور غریزی به او اطمینان نداشت.

مادرش پیش‌از ازدواج باردار شده و از مرض سل مرده بود. تحلیل ناخواستۀ آنتوان با توجه‌ به شرایط این بود: اِوا همان سرشت را دارد و شبیه مادرش می‌شود.

خانم رونالد یک ابرویش را بالا برد.

" می‌بینم که به‌عنوان مستخدم یک بانو کار کرده‌ای. ممکن است مفید باشد." نامه را به او برگرداند. " ما چندین مهمان خانم داریم که خودشان را بانو تصور می‌کنند، اگرچه دروغ است و اصلاً این‌طور نیست."

دستور داد: " بیا اینجا، بگذار موهایت را ببینم."

نازیلا
۱۴۰۱/۰۱/۲۷

به جرات یکی از کتابهای عالی که گوش دادم بسیار داستان جذابی داره ، کسانی که داستان عاشقانه و اغواگرانه دوست دارند این کتاب رو بهشون پیشنهاد میکنم عالیه عالیه ، سپاس ♥️♥️♥️♥️انقدر زیباست که دلم نمیخواد تمام شود کتابی

- بیشتر
کاربر 5492618
۱۴۰۲/۰۴/۱۰

این رمان درمورد دختری به نام گریس هست که زندگی عادی پیش رو دارد اما در طی مسیر زندگی اش زنی برای او چیزی را به ارث می‌گذارد؛چیزی که زندگی گریس را متحول می‌کند. بنظر من اگه به کتاب های

- بیشتر
MaryamHalleh1992
۱۴۰۱/۰۹/۰۴

یکی از قشنگترین رمان هایی بود که تا الان خونده بودم و با گویندگی مریم پاک ذات عزیز لذتش چند برابر شد🌹🌱🤍

کاربر ۷۷۰۹۹۰
۱۴۰۱/۰۴/۱۲

داستان جذابی داشت ، به نظرم این داستان قابلیت استخراج فیلمنامه رو هم داره ،گویندگی عالی بود ولی متاسفانه ترجمه اصلا قابل قبول نبود و بعضا آزار دهنده بود، برخی عبارت ها انگار گوگل ترنسلیت شده بودن، باید دنبال معنا

- بیشتر
R.Farhang
۱۴۰۱/۰۲/۰۸

یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم بود واقعا لذت بردم

مهدی اسلامی
۱۴۰۱/۰۶/۰۶

مهربون ، زیبا، بی ادعا ، عجیب و همه چی تموم. یه رمان درست حسابی

maryann
۱۴۰۲/۰۱/۱۵

کتابی عالی با اجرایی عالیست زمانی را که به شنیدن کتاب اختصاص دادم هم فرح بخش و هم آموزنده بود شخصیت اصلی کتاب بسیار پرتلاش و با دیدی منحصر به فرد است شناختی خوب از دنیای بوها و عطر می دهد ضمنا آسیب

- بیشتر
aref
۱۴۰۱/۰۶/۰۲

اگر داستان های درام و معمایی دوست دارین گوش بدین حتما

aysan
۱۴۰۱/۰۳/۰۴

این رمان کشش و جذابیت خوبی برای من داشت و داستان و محتوا جالب بود.

روماک
۱۴۰۱/۰۷/۱۲

گویندشو دوست نداشتم

زمان

۱۵ ساعت و ۴ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۲۳۰٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۵ ساعت و ۴ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۲۳۰٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
۹۴,۵۰۰
۳۰%
تومان