الیف شافاک
بیوگرافی الیف شافاک
الیف شافاک ترک-بریتانیایی زادهی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ در شهر استراسبورگ فرانسه؛ رماننویس، مقالهنویس، سخنران، فعال سیاسی و فعال در حوزهی حقوق زنان و اقلیتها است. شافاک همچنین دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است.
شافاک به زبان ترکی و انگلیسی مینویسد و ۱۹ اثر منتشر کرده است. او بیشتر به خاطر رمانهایش، ملت عشق، حرامزاده استانبول، چهل قانون عشق، سه دختر حوا و ۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب شناخته شده است. کتابهای او به ۵۵ زبان ترجمه شده و نامزد و برندهی چندین جایزه ادبی شده است. فایننشال تایمز او را بهعنوان «رماننویس برجسته ترکیه» توصیف میکند، بسیاری از آثار او در ترکیه و در سطح بینالمللی بسیار پرفروش بودهاند.
آثار او به طور برجستهای شهر استانبول را نشان میدهد و به موضوعات فرهنگ شرقی و غربی، نقش زنان در جامعه و مسائل حقوق بشر میپردازد. برخی موضوعات چالشبرانگیز سیاسی که در رمانهای او به آن پرداخته شده است، مانند کودکآزاری و نسلکشی ارامنه، منجر به اقدامات قانونی مقامات در ترکیه شده است که او را وادار به مهاجرت به بریتانیا کرده است. او پرمخاطبترین نویسندهی زن ترکیه است و کتابهایش در فهرست پرفروشهای ایران نیز قرار دارد. نزدیکی جغرافیایی ازجمله دلایلی است که نثر این نویسنده توجهی مخاطبان ایرانی را هم جلب کرده است. او داستانهایش را با حسی از چند فرهنگ و چند زبان مینویسد و سنتهای شرق و غرب را در هم میآمیزد، تناقضهای فرهنگی را نشان میدهد و تأثیر آن بر زندگی جوانان بخصوص زنان را به تصویر میکشد.
الیف شافاک در استراسبورگ فرانسه در خانوادهی نوری بیلگین فیلسوف و شافاک آتایمان که بعدها دیپلمات شد به دنیا آمد. پس از جدایی والدینش، شافاک به آنکارا بازگشت و در آنجا توسط مادر و مادربزرگ مادریاش بزرگ شد. او میگوید که بزرگ شدن در یک خانوادهی مضمحل دشوار بود، اما بزرگ شدن در یک محیط غیر پدرسالار تأثیر مفیدی بر او داشت. او که بدون پدرش بزرگ شده بود، برای اولین بار در دهه بیست زندگیاش با برادران ناتنیاش آشنا شد.
شافاک در سن هجده سالگی، نام کوچک مادرش را که در ترکی به معنای «سپیده دم» است، به نام خود اضافه کرد. شافاک دوران نوجوانی خود را در مادرید، اردن و آلمان گذراند.
الیف در مقطع کارشناسی در رشته روابط بینالملل در دانشگاه فنی خاورمیانه تحصیل کرد و بعداً در رشته زنان در دانشگاههای ترکیه تدریس کرده است. در همین حین مدرک دکترای خود را دریافت کرد و به ایالات متحده مهاجرت کرد. سپس عضو کالج مونت هولیوک، استاد مدعو در دانشگاه میشیگان و استاد دورهای در دانشگاه آریزونا در مطالعات خاور نزدیک شد.
کتابهای الیف شافاک
الیف شافاک اولین اثرش با عنوان آناتولیای برای چشمهای بد را در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد و با این داستان کوتاه وارد عرصهی نویسندگی شد. او سال ۱۹۹۷ دومین اثرش با نام پنهان را منتشر کرد که یک سال پس از آن موفق به دریافت جایزه رومی شد. در همین سالها آینههای شهر و مَحرم را نوشت که کتاب مَحرم موفق به دریافت جایزهی اتحادیه نویسندگان ترکیه در سال ۲۰۰۰ شد. او رمان حرامزاده استانبول را در سال ۲۰۰۶ به چاپ رساند و به دلیل اینکه در این کتاب به نسلکشی ارامنه اشاره کرده بود مورد غضب سیاستمداران ترکیه واقع شد. او برای این کتاب در سال ۲۰۰۸ موفق به دریافت جایزهی ادبیات داستانی زنان در بریتانیا شد.
شافاک دغدغهی زنان دارد و از اقلیتها، مهاجرها و فرهنگهای مختلف مینویسد. او مفاهیم تاریخی، فلسفه و عرفان را در میان داستانهای امروزی قرار میدهد و با بهرهگیری از عرفان شرقی داستانهای شاخصی مینویسد. علاقهی خاصی به «مولانا»، فیلسوف و شاعر پارسیزبان دارد که حضور او را در آثارش بهوضوح میتوان دید.
ملت عشق یکی از معروفترین آثار او است که پس از انتشار آن به اوج شهرت و محبوبیتش میان خوانندگان ایرانی رسید. این کتاب در سال ۲۰۱۰ به دو زبان ترکی و انگلیسی منتشر شد و رکورد پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را از آن خود کرد. الیف شافاک در این اثر فضای عرفانی را ترسیم کرده است که در آن احوالات و زندگی شمس و مولانا را روایت میکند. برای نوشتن این کتاب نامزد دریافت جایزه بینالمللیای ام پی ای سی دوبلین که از معتبرترین جوایز دنیاست، شد.
داستانِ ملت عشق از دو جریانِ عشق حرف میزند. الیف شفق، با روایت دو داستان موازی موضوع عشق را از دو زاویه متفاوت بیان میکند. داستانِ اول، داستان خانوادهی «روبینشتاین» یک خانواده مرفه امروزی در آمریکاست. داستان دوم یک داستان تاریخی - عرفانی است که روایت ملاقات شمس و مولانا و اتفاقات و روابط پس از آن را به تصویر میکشد. «الا» زنی است که در زندگی خود احساس ضعف دارد. او به دنبال عشق حقیقی میگردد که با کتاب عشق (ملت عشق) روبرو میشود. در داستان دوم «شمس» شخصیت محوری است و زندگی عارفانهی او با جزئیات بیشتری ترسیم شده است.
ملت عشق به دو بعد معنوی و مادی هر انسان و چگونگی بازیابی بعد معنوی در زندگی میپردازد. محتوای این داستان علاوه بر عشق به شامل عرفان نیز است. با نگاهی به آثار دیگر نویسنده، متوجه میشویم الیف شفق (شافاک)، در ادبیات نگاه ویژهای به حوزهی عرفان دارد.
شهر استانبول در نوشتههای الیف شافاک همواره برجسته بوده است. او شهر را به عنوان دیگ جوشان فرهنگهای مختلف و تضادهای گوناگون به تصویر میکشد. شافاک خاطرنشان کرده است: «استانبول باعث میشود که انسان درک کند، شاید نه از نظر عقلی، بلکه شهودی، که شرق و غرب در نهایت مفاهیمی تخیلی هستند و از این طریق میتوان آنها را تخیلزدایی و دوباره تصور کرد.» در همان مقالهای که برای مجله تایم نوشته شده، شافاک میگوید: «شرق و غرب آب و نفت نیست. آنها با هم مخلوط میشوند و در شهری مانند استانبول به شدت، بیوقفه و شگفتانگیز این اتفاق میافتد.» نیویورک تایمز بوک ریویو در مورد شافاک نوشته است: «او نبوغ خاصی برای به تصویر کشیدن استانبول دارد، جایی که فرهنگهای بیشماری در هم تنیده شده است.»
شافاک در مقالهای که برای بیبیسی نوشت، میگوید: «استانبول مانند یک ماتروشکای رنگارنگ و بزرگ است. آن را باز میکنی و عروسک دیگری را در آن پیدا میکنی. باز می کنی و عروسکی دیگر و تا انتها. استانبول یک سالن آینه است که در آن هیچ چیز کاملاً آنطور که به نظر میرسد نیست.»
شافاک شیوههای داستاننویسی شرقی و غربی را در هم میآمیزد و از فرهنگ شفاهی و مکتوب استفاده میکند. در واشنگتن پست، ران چارلز میگوید: «شفاک با صدایی چندظرفیتی صحبت میکند و جزر و مد فرهنگهای گوناگون را به تصویر میکشد.»
رمانهای شافاک به بررسی مسائل حقوق بشر، به ویژه در ترکیه پرداخته است. او گفته است «آنچه ادبیات میکوشد انجام دهد این است که انسانهایی را که از انسانیت خارج شدهاند، دوباره انسان کند. افرادی که هرگز صدایشان را نمیشنویم. این بخش بزرگی از کار من است.» موضوعات خاص شامل آزار و اذیت ایزدیها، نسلکشی ارامنه و رفتار با اقلیتهای مختلف در ترکیه اساس کار او را تشکیل میدهند.
شافاک قبل از مهاجرت به بریتانیا، در استانبول و در ایالات متحده - بوستون، میشیگان و آریزونا - زندگی میکرد. او از سال ۲۰۱۳ در لندن زندگی می کند، اما همیشه از «حمل استانبول در روح خود» صحبت میکند. از سال ۲۰۱۹، شافاک به دلیل ترس از پیگرد قانونی در تبعید خودخواسته از ترکیه بود.
شافاک با روزنامهنگار ترکیهای ایوپ جان ساغلیک، سردبیر سابق روزنامه رادیکال ازدواج کرده است که از او یک دختر و یک پسر دارد. پس از تولد دخترش در سال ۲۰۰۶ از افسردگی پس از زایمان رنج میبرد، دورهای که او در کتاب خاطراتش شیر سیاه به آن پرداخت. او مدافع حقوق زنان و آزادی بیان است و به نشریات بزرگ در سراسر جهان کمک میکند و به دلیل کارهای موثرش در این زمینه مدال شوالیهی هنر و ادبیات به او اعطا شد.
کتاب سه دختر حوا از جدیدترین آثار این نویسنده است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و برخلاف کتابهای عشق، پنهان، محرم و بعضی کتابهای دیگر شافاک، رویکردی عرفانی و فلسفی ندارد. این رمان به کاوش در یکی از مهمترین موضوعهای روز ما انسانهای قرن بیستویکم پرداخته است. موضوع تفاوت عقاید انسانها و تضادها و تنشهایی که انسانها بر اثر تحمل نکردن عقاید هم دارند. شیرین، مونا و پری سه دختر با طرز فکرهای متفاوت مذهبی و عقیدتی هستند که با هم زندگی میکنند. پری (دختر سردرگم) شیرین (دختر لائیک) و مونا (دختر مذهبی) در کِش و قوس داستان، در دانشگاه آکسفورد باهم آشنا میشوند و فضای داستان را به سمت بحثهای پُرتنشی که در کلاسها یا بیرون از محیط دانشگاه رخ میدهد میکشانند. در داستان، به سیاست، فلسفه، عشق، دوگانگیهای شخصیتی و تنشهای اجتماعی پرداخته شده است.
مهمترین انگیزههای نوشتن سه دختر حوا برای شافاک، اتفاقاتی است که در سالهای اخیر در منطقه خاورمیانه رخ داده و بدونی شک کشور ترکیه نیز به شکل مستقیم یا غیرمستقیم تحتتأثیر این رویدادها قرار گرفته است. شافاک انسان خاورمیانهایِ امروز را کمتحمل و عصبانی میبیند. او تحملِ شنیدن صدای مخالف را ندارد. سعی میکند عقاید خود را بر دیگران تحمیل کند و در صورت مقاومت فرد مقابل با خشونت جواب او را میدهد. شاید هیچکسی بهتر از شافاک نمیتوانست این رمان را بنویسد چرا که او همراه با مادرِ دیپلماتش، در کشورهای بسیاری زندگی کرده و در سایه این تجربه پربار با فرهنگهای مختلف آشنا شده است.
در سال ۲۰۱۷ او توسط پولیتیکو به عنوان یکی از دوازده نفر فرد الهامبخش انتخاب شد. او داوری جوایز ادبی متعددی از جمله جایزهی «پن ناباکوف» و ریاست جایزه «ولکام» را بر عهده داشته است. اخیراً شافاک به دلیل مشارکت در «تجدید هنر داستان سرایی» جایزه بینالمللی ادبیات «هالدور لاکسنس» را دریافت کرد.
الیف شافاک علاوه بر نوشتنِ داستان، ترانه هم سروده است و بهعنوان خبرنگار در روزنامههای مختلف ازجمله گاردین و نیویورکتایمز هم فعالیت داشته است. او بازگوکنندهی مشکلات زنان است و براین باور است که زنان از جمله آسیبپذیرترین گروههای جامعه هستند.
لیست آثار الیف شافاک
آناتولیای برای چشمهای بد (۱۹۹۴)
پنهان (۱۹۹۷)
آیینههای شهر (۱۹۹۹)
محرم (۲۰۰۰)
شپش پالاس (۲۰۰۲)
برزخ (۲۰۰۴)
تقدیس نخستین دیوانگیها (۲۰۰۶)
شیر سیاه (۲۰۰۷)
ملت عشق (۲۰۱۰)
شرافت (۲۰۱۱)
اسکندر (۲۰۱۱)
شمسپاره (۲۰۱۲)
مرد معمار (۲۰۱۴)
سه دختر حوا (۲۰۱۶)
۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب (۲۰۱۹)
جوایزی که شافاک برده است
مرد معمار: نامزد نهایی جایزه اونداتی (۲۰۱۵)
مرد معمار: نامزد جایزه رمان تاریخی والتر اسکات (۲۰۱۵)
شرف: برنده دوم جایزه اسکاپاد فرانسه (۲۰۱۴)
شرف: نامزد جایزه ادبی ایمپک دابلین (۲۰۱۳)
شرف: برنده جایزه روله ده وایاژور (۲۰۱۳)
شرف: نامزد جایزه داستان زنان (۲۰۱۳)
شرف: نامزد جایزه آسیایی مردان ۲۰۱۲)
ملت عشق: نامزد جایزه ادبی ایمپک دابلین (۲۰۱۲)
ملت عشق: جایزه الف (۲۰۱۱)
حرامزاده استامبول: نامزد جایزه داستانی آرنج لندن (۲۰۰۸)
محرم: نامزد جایزه بهترین داستان خارجی ایندیپندنت (۲۰۰۷)
آپارتمان شپش: نامزد نهایی بهترین جایزه خارجی ایندیپندنت (۲۰۰۵)
محرم: برنده جایزه بهترین رمان ترکیهای یونیون (۲۰۰۰)
پنهان: برنده جایزه بزرگ مولانا (۱۹۹۸)