دانلود و خرید کتاب صوتی فکر نکن تنهایی
معرفی کتاب صوتی فکر نکن تنهایی
کتاب صوتی فکر نکن تنهایی نوشتهٔ الیف شافاک و ترجمهٔ صابر حسینی است. اعظم حبیبی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات دیجیتال آوای موج کتاب (نشر صوتی) آن را منتشر کرده است؛ ناداستانی درمورد دغدغههای ادبی نویسنده.
درباره کتاب صوتی فکر نکن تنهایی
کتاب صوتی فکر نکن تنهایی که یکی از آخرین کارهای الیف شافاک است، در سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر شده است. نویسنده در این کتاب صوتی به دغدغههای ادبی خودش و به ادبیات، مسائل اجتماعی و زندگی خودش پرداخته است. سیاست پرتنش خاورمیانه و ترکیهٔ سالهای اخیر از دغدغههای این نویسنده در این اثر صوتی است؛ همچنین از زندگی شخصی خود سخن به میان آورده و سعی کرده است ارتباطی صمیمانه با مخاطب برقرار کند. ساختار کتاب «فکر نکن تنهایی» شبیه به کتاب «شمسپاره» و شامل یادداشتهایی با بنمایهٔ اجتماعی و ادبی است و دغدغهها و نگاه الیف شافاک به مسائل اجتماعی را منعکس میکند. این یادداشت ها در یک سال اخیر در مطبوعات مختلف خارجی به چاپ رسیده است [باتوجهبه زمان انتشار کتاب]. این ناداستان را بشنوید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
شنیدن کتاب صوتی فکر نکن تنهایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعهٔ دغدغههای ادبی یک نویسنده در قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
درباره الیف شافاک
الیف شافاک در اکتبر ۱۹۷۱ در شهر استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد. او نویسنده و رماننویس است. این نکته را نمیتوان کتمان کرد که زندگی شخصی الیف شافاک و جداشدن پدر و مادرش خودآگاه یا ناخودآگاه روی رمانهایش و تفاوتهای جنسیتی شخصیتهای داستانهایش تأثیر گذاشته است. او تحصیلات دورهٔ راهنمایی را در شهر مادرید و تحصیلات دبیرستانش را در دبیرستان آتاترک آنکارا به پایان برد. در دانشگاه خاورمیانهٔ آنکارا، مدرک کارشناسیاش را در رشتهٔ روابط بینالملل گرفت و پس از آن در همان دانشگاه در رشتهٔ حقوق زنان کارشناسیارشدش و در رشتهٔ علوم سیاسی دکترایش را گرفت. الیف شافاک در سال ۲۰۱۰ نشان شوالیهٔ ادبیات و هنر کشور فرانسه را از آنِ خود کرد. آثار این نویسنده به ۳۰ زبان ترجمه شده و از طرف ناشران معروفی مثل ویکینگ، پنگوئن، ریزولی و... به چاپ رسیده است.
با نوشتن اولین رمانش به نام «پنهان» (۱۹۹۸) توانست جایزهٔ بزرگ مولانا را دریافت کند. در سال ۱۹۹۹ «آینههای شهر» و در سال ۲۰۰۰ رمان «مَحرم» را نوشت که موفق به دریافت جایزهٔ کانون نویسندگان ترکیه شد. بهدنبال آن، ۲ کتاب «شپشپالاس» (۲۰۰۲) و «برزخ» (۲۰۰۴) را نوشت که جزو پرفروشترین کتابهای آن سالها محسوب میشدند. او در کتاب «جزر و مد» (۲۰۰۵) به جمعآوری گفتارهای خود دربارهٔ زن، موضوع هویت، تفاوتهای فرهنگی و زبان و ادبیات پرداخت. کتاب «پدر و حرامزاده» در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و بهعنوان پرفروشترین کتاب سال شناخته شد. در سال ۲۰۰۹ به نوشتن رمان «عشق» پرداخت که آن را نشر دوغانکتاب به چاپ رساند. کتاب عشق رکورد پرفروشترین کتاب چاپشده را در ترکیه به خود اختصاص داد. این کتاب توانست در مدتی کوتاه پرفروشترین کتاب کشور شود. در ادامهٔ آن سالها چند کتاب دیگر از این نویسنده به چاپ رسیده است. رمان «من و استادم» (۲۰۱۳) نمونهای از زندگی چندفرهنگی این نویسندهٔ چیرهدست است. نویسنده با بهرهگرفتن از زبانی که ترکیبی از روایت و گفتوگوست، شخصیتهای تاریخی را در کنار ۲ شخصیت خیالی این رمان، «جهان» (پسری از دیار هند) و فیل او قرار میدهد. کتاب «شیر سیاه» (روایتی طنزآلود از بحران هویت که این روزها ممکن است برای هر زنی در آستانهٔ مادرشدن رخ دهد) نیز اثر همین نویسنده است.
بخشی از کتاب صوتی فکر نکن تنهایی
«من و مادرم در آشپزخانه بودیم. او یک طرف میز نشسته بود و من هم طرف دیگرش. جمعهشب بود. چشمانمان مهآلود بود. بیشترازآنکه به خاطر بیخوابی باشد، به خاطر گریه کردن بود. خانم شافاک خوابیده بود. همیشه زود میخوابید، از خواب بیدارش کردم و گفتم: «مادر زود باش بلند شو، توی ترکیه اتفاقهای ترسناکی داره میافته.» در خانهای در انگلیس، بدون اینکه چیزی از وقایع سر در بیاوریم، بدون آنکه دیدههایمان را باور کنیم، به صفحهی کامپیوتر زل زده بودیم. مادرم که در دهههای 60، 70 و 80 شاهد وقایع بسیاری بود، حالا چهرهاش پژمرده شده بود. آهی کشید، گفت: «همیشه همینطوری شروع میشه، تانکها، سربازها، سال 1980خیلی از دوستهامون تو جوونی رنج و بدبختی کشیدن، شکنجه شدن، مگه یادمون میره؟» اگرچه شاهد چیزهایی که تعریف میکرد نبودم، اما همهی حرفهایش را حس میکردم و قبول داشتم.»
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
اصلا متوجه نشدم فاز کتاب چیه و چرتو پرت بی هدف بود ولی صدا پیشه خوب بود