دانلود و خرید کتاب شپش پالاس الیف شافاک ترجمه تهمینه زاردشت
تصویر جلد کتاب شپش پالاس

کتاب شپش پالاس

نویسنده:الیف شافاک
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شپش پالاس

کتاب شپش پالاس، رمانی دیگر از نویسندهٔ ملت عشق، الیف شافاک است که اولین بار در سال ۲۰۰۲ به انتشار رسید. بسیاری از منتقدان این رمان را خواندنی‌تر از ملت عشق می‌دانند. شپش پالاس داستان افراد متفاوتی است که در یک ساختمان زندگی می‌کنند و همگی با هم با مسئله‌ای غیرعادی درگیر شده‌اند. این کتاب با ترجمهٔ تهمینه زاردشت در انتشارات مروارید چاپ شده است.

درباره کتاب شپش پالاس

 شپش‌پالاس لحنی طنزآمیز دارد. این طنز از توصیف شخصیت‌ها (حاق‌سیزلیق که نطفه‌اش با بی‌عدالتی عجین شده یا آنتی‌پوف که یونیفرم ژنرالی را درآورده و یونیفرم دربانی پوشیده) آغاز می‌شود. شخصیت‌ها در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که با تمام جدّیت و تلخی‌شان وجهی به‌شدت طنزآمیز دارند و به فرجامی طنزآمیز - باز هم در عین تلخی و جدیت - می‌رسند. رویدادها نیز وجهی طنزآمیز دارند. اعتراضی خیابانی که به موقعیتی مضحک تبدیل می‌شود، مزاری خالی که در هر دوره‌ای به‌نحوی زائرانی را به خود می‌خواند، خیابانی که لازم است برای خیابان‌کشی احداث شود، دیوارنوشته‌های فحش، نفرین و هشدار و... و این‌همه بالاخره هر کدام به نوعی به موضوع آشغال ختم می‌شوند.

بونبون، که روزگاری عمارتی باشکوه در استانبول بود، اکنون به ویرانه‌ای تبدیل شده که خانهٔ ده شخصیت بسیار متفاوت و خانواده‌هایشان است: افرادی چون معلمی دائم‌الخمر و علاقه‌مند به فلسفه، زنی مبتلا به وسواس پاکیزگی و دخترش، یک یهودی که به دنبال عشق واقعی است و بانویی زیبا و ساده‌دل که گذشته‌اش، هنوز هم او را رها نکرده است. زمانی که آشغال‌های عمارت بونبون دزدیده می‌شوند، مجموعه‌ای از اتفاقاتی اسرارآمیز به وقوع می‌پیوندد که همه را برای یافتن حقیقت به تکاپو وا‌می‌دارد.

درباره الیف شافاک

الیف شافاک نویسندهٔ ترک‌تبار در استراسبورگ به دنیا آمد. کودکی و جوانی‌اش را در آنکارا، مادرید، عمان، کلن، استانبول، بوستون، میشیگان و آریزونا گذراند. در رشته روابط بین‌الملل دانشکده فنی خاورمیانه فارغ‌التحصیل شد. فوق‌لیسانس خود را در رشته مطالعات زنان همان دانشگاه و دکترایش را در حوزه علوم سیاسی خواند.

جزر و مد (۲۰۰۵)، فرارپرست (۲۰۱۰) و شمس‌پاره (۲۰۱۲) آثاری است که نوشته‌های پراکندهٔ شافاک را دربارهٔ زنانگی، هویت، اختلاف فرهنگی، زبان و ادبیات گرد آورده‌اند. شافاک با روزنامه‌های خبرترک، گاردین و نیویورک تایمز همکاری می‌کند.

شافاک در خصوص فکر اولیه نوشتن کتاب شپش پالاس می‌گوید :

« می‌دانید چه شد نوشتن این رمان را شروع کردم؟ روزی از روزها که نزدیکی‌های میدان تاکسیم قدم می‌زدم، نوشته‌ای به رنگ سفید دیدم که کنار چشمه‌ای تاریخی حک شده بود؛ در این مکان درویشی آرمیده است. آشغال نریزید وگرنه به زمین گرم می‌خورید… شاید ده بیست دقیقه همان جا ایستادم. به این فکر افتادم چطور شده این را نوشته‌اند، خیال بافتم و رمان در ذهنم آغاز شد.» از رمانی که نطفه‌اش با آشغال بسته شده، چه انتظاری می‌توان داشت؟

کتاب شپش پالاس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به آثار الیف شافاک پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب شپش پالاس

ابتدا چهار نقطه روی درپوش گرد و خاکستری و حلبی مشخص می‌شد. در پاسخ سؤال «چه زمانی؟» چهار کلمهٔ «امروز/ فردا/ به‌زودی/ هرگز» با گچ سفید در هر قسمت نوشته می‌شد. درپوش را از دستگیره‌اش می‌گرفتند و می‌چرخاندند. قبل از اینکه چرخش درپوش کند شود، هر بازیکن انگشتش را دفعتاً روی درپوش می‌گذاشت و دورانش را متوقف می‌کرد. تمام بازیکنان این کار را به‌نوبت تکرار می‌کردند و نزدیک‌ترین زمان روی درپوش نصیب‌شان می‌شد. در دور دوم و در پاسخ سؤال «چه کسی؟» جواب‌های «خودم/ عشقم/ صمیمی‌ترین دوستم/ همگی» در حدّ فاصل پاسخ‌های سؤال اول نوشته می‌شد. باز هم درپوش حلبی گرد و خاکستری با حداکثر سرعت به چرخش درمی‌آمد. باز هم انگشت‌ها را تک‌تک به سمت درپوش دراز می‌کردند و دایره به تصادف متوقف می‌شد. در دور سوم نوبت می‌رسید به یافتن پاسخ «چه اتفاقی؟» در هشت قاچ روی درپوش هشت کلمه نوشته می‌شد که برای رعایت عدالت چهارتای آنها خوشایند بودند و چهارتا ناخوشایند: «عشق/ ازدواج/ خوشبختی/ ثروت؛ بیماری/ جدایی/ تصادف/ مرگ» باز هم درپوش به چرخش درمی‌آمد و بازیکنان پاسخ «چه زمانی، چه کسی، چه اتفاقی؟» را می‌گرفتند که مشتاق دانستنش بودند: «خودم، ثروت، به‌زودی»، «عشقم، خوشبختی، فردا»، «صمیمی‌ترین دوستم، ازدواج، امروز» و یا «همگی، جدایی، هرگز»...

معرفی نویسنده
عکس الیف شافاک
الیف شافاک
ترکیه‌ای | تولد ۱۹۷۱

الیف شافاک ترک-بریتانیایی زاده‌ی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ در شهر استراسبورگ فرانسه؛ رمان‌نویس، مقاله‌نویس، سخنران، فعال سیاسی و فعال در حوزه‌ی حقوق زنان و اقلیت‌ها است. شافاک همچنین دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است.

کاربر ۲۵۹۰۳۴۳
۱۴۰۱/۱۰/۱۱

خیلی به جزییات پرداخته و حوصله سربر بود

در زندگی چیزی به اسم شکست رضایت‌بخش وجود ندارد اما موفقیت‌های بسیاری وجود دارند که رضایت‌بخش نیستند.
Mostafa F
شافاک دربارهٔ فکر اولیهٔ نوشتن رمان شپش پالاس می‌گوید: «می‌دانید چه شد نوشتن این رمان را شروع کردم؟ روزی از روزها که نزدیکی‌های میدان تاکسیم قدم می‌زدم، نوشته‌ای به رنگ سفید دیدم که کنار چشمه‌ای تاریخی حک شده بود: در این مکان درویشی آرمیده است، آشغال نریزید وگرنه به زمین گرم می‌خورید.
shariaty
وقتی گذشته عذابم می‌دهد و نمی‌توانم قبول کنم آینده نیز چندان توفیری با گذشته‌ها نخواهد داشت
shariaty
دلیل نگون‌بختی اقلیت، قلّت کمّی در برابر اکثریت نیست بلکه تشابه کیفی است. می‌توانی به‌عنوان عضوی از اقلیت، مثل مورچه‌ای جان بکنی یا یکی را تلکه بکنی و ثروتی کلان به جیب بزنی اما بعید نیست روزی با پیزوری‌هایی که عمری را به بی‌عاری گذرانده، دست به سیاه و سفید نزده‌اند، در یک کفهٔ ترازو و در معرض رفتار مشابهی قرار بگیری چون عضو همان اقلیت هستی و برای اینکه عضو آن اقلیت باقی بمانی.
Mostafa F
فکر اینکه حالا، در حال حاضر، آیشین در خانه‌ای که زمانی مال من هم بود، به‌تنهایی حظ زندگی را می‌برد، اعصابم را به هم می‌ریزد. البته که آدم همیشه باید شکرگذار باشد چون هر بدی، بدتری هم دارد. نکند به تنهایی حظ زندگی را نبرد...
Mostafa F
دعوای آن شب، بدتر از دعواهای قبلی نبود اما طولانی‌تر بود. پیش‌ترها زنش‌نادیا گاهی می‌ترسید شوهرش او را بکشد اما این‌دفعه برای اولین بار حس می‌کرد او هم می‌تواند شوهرش را بکشد. و برعکس تصورش، این حس به‌نظرش آن‌قدرها هولناک نرسید.
Mostafa F
مانده‌ام مغز زن‌ها سازوکاری دارد که مانع می‌شود قصد و غرضشان را سرراست بگویند؟ این‌همه جزئیات، این‌قدر مقدمه‌چینی، این‌همه داستان که مثل دوایری تودرتو رفته‌رفته به تنگنا می‌رسند و به‌هیچ‌وجه به پایان نمی‌رسند...
Mostafa F

حجم

۴۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

حجم

۴۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

قیمت:
۱۷۰,۰۰۰
تومان