دانلود و خرید کتاب دیگر اخبار نخوانید! رولف دوبلی ترجمه فائزه طباطبایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دیگر اخبار نخوانید! اثر رولف دوبلی

کتاب دیگر اخبار نخوانید!

معرفی کتاب دیگر اخبار نخوانید!

کتاب دیگر اخبار نخوانید که به اخبار را دنبال نکنید هم ترجمه شده، اثری است از رولف دوبلی فیلسوف و نویسنده جوان و پرطرفدار سوئیسی و خالق کتاب پرفروش هنر شفاف اندیشیدن.

 درباره کتاب دیگر اخبار نخوانید

 این کتاب به شما می‌گوید چطور با دنبال نکردن اخباری که ذهن شمار ا بهم می‌ریزد، زندگی شادتر و آرامتری داشته باشید. این اثر مانیفستی برای زندگی شادتر و آرام‌تر و عقلانی‌تر است. 

امروزه دیجیتال‌سازی اخبار را از یک سرگرمی بی‌ضرر به یک سلاح کشتار جمعی تبدیل کرده که مستقیماً سلامت روانی انسان را نشانه گرفته است. باید از سر راهش کنار برویم. نکتهٔ مهمی که اینجا باید به آن توجه شود این است که شما با محدود کردن شنیدن اخبار چیزی را فدا نمی‌کنید بلکه چیزهای ارزشمندی به دست می‌آورید: زمان بیشتر و نگرشی تازه برای تشخیص آن چیزهایی واقعاً مهم است و آنچه شما را واقعاً خوشحال می‌کند.

 رولف دوبلی عقیده دارد تزهای این کتاب منعکس‌کنندهٔ شفاف‌ترین و درست‌ترین نظرگاهی است که تا تاریخ انتشار توانسته‌ به آن دست یابد. او درباره انگیزه و شروع نگارش کتابش می‌گوید: 

دوازدهم آوریل ۲۰۱۳ به روزنامهٔ گاردین دعوت شده بودم تا دربارهٔ کتابم هنر شفاف اندیشیدن که تازه نسخهٔ انگلیسی‌اش چاپ شده بود صحبت کنم....سردبیر آلن راسبریجر۱ کارمندانش را جمع کرد. اتاق به‌آرامی پر از روزنامه‌نگار شد، تا اینکه حدوداً پنجاه نفر از آنها قهوهٔ صبحگاهی به دست جلوی من ایستاده بودند و پچ‌پچ‌کنان در انتظار اینکه راسبریجر مرا معرفی کند. همسرم با من آمده بود و من دستش را محکم در دستم می‌فشردم، انگار می‌خواستم با این کار بر اعصابم مسلط بشوم. اینها درخشان‌ترین ذهن‌ها در یکی از برجسته‌ترین روزنامه‌های جهان بودند و به من این امتیاز منحصربه‌فرد داده شده بود تا نقطه‌نظراتم را که برگرفته از جهان علوم شناختی بود با آنها در میان بگذارم، به این امید که یکی از آنها دربارهٔ کتاب من مطلبی بنویسد. راسبریجر بعد از اینکه گلویش را صاف کرد، بلند شد ایستاد و با لحن سرد و طعنه‌آمیزی گفت: «داشتم وب‌سایت شما را می‌دیدم که چشمم خورد به مقالهٔ جدیدتان. دلم می‌خواهد در مورد آن مقاله صحبت کنید، نه در مورد کتاب جدیدتان».

من برای چنین چیزی آمادگی نداشتم. آنچه مهیای گفتنش بودم ملاحظاتی بود تمرین‌شده و متقاعدکننده و تنظیم‌شده درباب کتاب هنر شفاف اندیشیدن که امیدوار بودم بدون هیچ تغییری به صفحات گاردین راه پیدا کند. حرف‌هایم را قورت دادم. مقاله‌ای که راسبریجر در وب‌سایت من دیده بود، فهرستی بود از مهم‌ترین استدلال‌ها علیه استفاده از چیزی که این متخصصان محترم زندگی خود را وقف تولید آن کرده بودند: اخبار.

احتیاط را گذاشتم کنار و شروع کردم به ارائهٔ دلایلی مبنی بر این که چرا باید از اخبار دوری گزید. حالا به جای اینکه روبروی پنجاه نفر همفکر ایستاده باشم درواقع با پنجاه مخالف مواجه شده بودم. درحالی‌که از هر طرف زیر نگاه خیره‌شان بودم، سعی کردم تا حد ممکن آرام بمانم. بعد از بیست دقیقه، گفتارم را با این نتیجه جمع‌بندی کردم: «صادقانه بگوییم: خانم‌ها و آقایان، آنچه شما اینجا انجام می‌دهید اساساً سرگرمی است».

سکوت حکم‌فرما شد. می‌توانستید صدای افتادن سوزن را بشنوید. راسبریجر چشم‌هایش را تنگ کرد، نگاهی به اطراف انداخت گفت: «می‌خواهم استدلال‌های آقای دوبلی منتشر شود، امروز.» چرخید و بدون خداحافظی اتاق را ترک کرد. روزنامه‌نگاران هم به دنبالش رفتند. هیچ‌کس به من نگاه نکرد. هیچ‌کس حتی یک کلمه هم نگفت.

چهار ساعت بعد نسخهٔ کوتاه‌شده‌ای از مقالهٔ من در وب‌سایت گاردین بود. خیلی زود ۴۵۰ نظر از خوانندگان زیر پست گذاشته شده بود -حداکثر تعدادی که وب‌سایت اجازه می‌داد. مطلب من با عنوان «خبر برای شما بد است» به‌شکلی پارادوکسیکال بدل به یکی از پرمخاطب‌ترین مقاله‌های آن سال روزنامه‌ها شد.

کتابی که در دست شماست بر اساس این مقالهٔ جنجالی دوبلی نوشته شده، اما شامل چیزهای بسیار بیشتری است: دلایل بیشتری برای عدم مصرف (یا پیگیری) اخبار، تحقیقات بیشتر در مورد تأثیر خواندن اخبار و نکات بیشتر در مورد چگونگی ترک این عادت. 

 خواندن کتاب دیگر اخبار نخوانید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 اگر می‌خواهید از کوران اخبار در امان باشید و زندگی شادتر، عاقلانه‌تر و آرام‌تری داشته باشید این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

 بخشی از کتاب دیگر اخبار نخوانید

اینکه قطر سیارهٔ ما این‌قدر است، کاملاً امری تصادفی است. بیایید تصور کنیم زمین دو برابر قطر کنونی را داشت، با مساحتی معادل چهار برابر مقدار فعلی آن. با فرض همین تراکم جمعیت، جمعیت زمین به چهار برابر تعداد کنونی می‌رسید. شهرها و حومه‌ها تقریباً فرقی با شهرهای جهان ما نداشتند. زندگی شما، خوانندهٔ عزیز، دقیقاً همان طوری بود که الآن هست (خب، البته با نادیده گرفتن تغییر جاذبه). بااین‌حال، یک چیز متفاوت بود: اخبار.

تعداد «خبرهای مهم» در سیارهٔ بزرگ‌تر تقریباً چهار برابر سیارهٔ ما خواهد بود. شمار قهرمان‌ها، روان‌پریش‌ها، رسوایی‌ها، پل‌های در حال سقوط، نوابغ موسیقی، قتل‌ها، تصادفات رانندگی زنجیره‌ای، سلبریتی‌ها، طلاق‌ها، فوران‌های آتشفشانی، سونامی‌ها، توئیت‌ها، حملات کوسه‌ها، تهدیدهای تروریستی، ویروس‌های رایانه‌ای، شکست سدها، فاجعه‌های زیست‌محیطی، سرقت‌های بانکی، درگیری‌های مسلحانه، گزارش‌های روابط عمومی، اختراعات، شرکت‌های نوپا و ورشکستگی‌ها تقریباً چهار برابر می‌شد.

بااین‌حال، این اطلاعات لزوماً به‌شکلی متناسب افزایش نمی‌یافت، دست‌کم نه در حیطه‌هایی که اصل حاکم بر آنها این است: «همه یا هیچ». به عنوان مثال، فقط یک جایزهٔ نوبل در سال برای هر حوزه تعیین می‌شد نه چهارتا. فقط یک نفر ثروتمندترین فرد جهان بود نه چهار نفر. فقط یک نفر می‌توانست مدال طلای المپیک پرتاب وزنهٔ زنان را کسب کند نه چهار نفر. ممکن بود تعداد برندهای اتومبیل، شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جستجو دو برابر شود، اما احتمالاً چهار برابر نمی‌شد. بااین‌حال، اخبار مربوط به آنها به‌طور معتنابهی، افزایش می‌یافت: با چهار برابر جمعیت، همکاری‌های قهرمانانه یا درگیری‌های رسواکننده، ادغام‌های غیرمنتظرهٔ شرکت‌ها و احکام دادگاه می‌توانست ده برابر شود. تعداد بسیار بیشتری پرواز کانکشن یا اتصالی یا ناپایداری در سیستم مالی وجود می‌داشت. بااین‌حال بیایید محض سهولت کار به همان عدد چهار بچسبیم (وانگهی، این یک آزمایش فکری است).

بنابراین، اگر بخواهیم ادعا کنیم که خبرهایی که امروز دنبال می‌کنید بیشترشان برای شما اهمیت دارد، در سیاره‌ای بزرگ‌تر اخبار «مهمی» که باید دنبال کنید منطقاً چهار برابر می‌شود. به جای نود دقیقه در روز باید شش ساعت در روز وقت بگذارید. واضح است، شما این کار را نمی‌کنید. شما میزان مصرف خود را به حدی محدود می‌کنید که با سایر خواسته‌های روزمرهٔ شما سازگار باشد. وانگهی، شما بیکار نیستید بلکه شغل و خانواده و دوستان و حیوان خانگی و سرگرمی‌هایی دارید. اکنون، این بدان معنی است که وقتی تحت فشار قرار بگیرید، حاضرید که خود را به یک‌چهارم اخبار به‌ظاهر «حیاتی» محدود کنید. این مشکلی ایجاد نمی‌کند. لابد می‌توانید حدس بزنید که الآن چه سؤالی از شما خواهم پرسید: اگر حاضرید در یک وضعیت فرضی توجه به اخبار را کاهش بدهید، پس چرا در زندگی واقعی چنین نکنید؟ هیچ خبری آن‌قدر مهم نیست که بدون آن نتوانید زندگی کنید.

هنوز می‌ترسید مبادا «خبر مهمی» بشود و شما بی‌خبر بمانید؟ بنا بر تجربهٔ من، وقتی اتفاق واقعاً مهمی رخ می‌دهد، شما از آن مطلع می‌شوید حتی اگر در بی‌خبری محض زندگی کنید. وقتی لوله‌ای در زیرزمین شما می‌ترکد شما خبرش را از یک همسایهٔ حواس‌جمع می‌شنوید. و اگر یک تروریست در نقطه‌ای از جهان اتوبوسی را منفجر کند، خواهید فهمید. خبرهای بزرگ ناگزیر به بیرون درز می‌کنند و خودشان به شما می‌رسند. اگر آن را از خانواده و دوست و همکار خود بشنوید، از مزایای اطلاعات تکمیلی هم برخوردار خواهید شد: شما اولویت‌ها و جهان‌بینی دوستان خود را می‌دانید، بنابراین خواهید دانست که چگونه منابع خود را ارزیابی کنید. و اگر به‌نحوی در مورد حملهٔ اتوبوس چیزی نشنیدید، مهم نیست. برعکس، شما باید راضی باشید. ممکن است اتفاقات بدتری در سیارات دیگر در حال وقوع باشد، درحالی‌که ما آسوده‌خاطر در کمال بی‌خبری هستیم.



معرفی نویسنده
عکس رولف دوبلی
رولف دوبلی

رولف دوبلی و کتاب‌های پرطرفدارش -از جمله هنر خوب زندگی کردن- برای مخاطب ایرانی‌ با ترجمه‌ی عادل فردوسی‌پور شناخته شد و جا افتاد و محبوبیت مترجم به خوبی توانست کتاب‌های این نویسنده را برای مخاطبان ایرانی تبدیل به یک متفکر آشنا و کاردرست تبدیل کند. این موضوع به این معنی نیست که دوبلی با کتاب‌هایش دست روی موضوعات مهمی نمی‌گذارد! کتاب‌های دوبلی در سراسر دنیا پرفروش، محبوب و تاثیرگذار هستند و مخاطب‌های او برای کتاب‌های جدیدش سر از پا نمی‌شناسند!

مونی و کاروان‌هایش
پیتر ترسن
انقراض ششم
الیزابت کلبرت
فلسفه‌ی کامو
ریچارد کمبر
دموکریتوس
پل کارتلج
فلسفتنا
سید محمدباقر صدر
فلسفه عیسی
داگلاس گروتوس
در خیابان مینتولاسا
میرچا الیاده
نویز
دنیل کانمن
مدیریت ویژه و کاربردی به زبان ساده
سیدابراهیم حسینی
کار همچون زندگی
تامس مور
بهبود روان شناختی
ریتا اندرسن
دیوان خازن
ابومحمد عبدالله بن احمد خازن
تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد اول
سی. سی تیلور
ارتش خورشید
ربکا رونهورس
عبادت یا عبودیت؟
موسی صدر
تماشاخانه کوچک هانا آرنت
ماریون مولر کلار
گالری اجساد
حسن بلاسم
هلگولند
کارلو روولی
رادیو راه (فصل اول، قسمت اول) عشق
مجتبی شکوری
رادیو راه (فصل اول، قسمت دوم) جادوی راه
مجتبی شکوری
قورباغه ات را قورت بده!
برایان تریسی
چگونه کمال‌گرا نباشیم؟
استفان گایز
باشگاه مغز (۱)
حامد اختیاری
انسان در جست‌وجوی معنا
ویکتور فرانکل
بخواهید تا به شما داده شود (خلاصه کتاب)
استر هیکس
وقتی نیچه گریست
اروین د. یالوم
خودشناسی
آلن دوباتن
رادیو راه (فصل اول، قسمت سوم) مسئله‌ مرگ و زندگی
مجتبی شکوری
انسان در جستجوی معنا
ویکتور فرانکل
چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
فلورانس اسکاول شین
بی حد و مرز
جیم کوییک
گفت‌و‌گوی اختصاصی با مجتبی شکوری
مجتبی شکوری
زندگی خود را دوباره بیافرینید
ساره حسینی عطار
رادیو راه (فصل اول، قسمت هفتم) انسان کافی
مجتبی شکوری
رادیو راه (فصل اول، قسمت پنجم) نشانی نبوغ
مجتبی شکوری
عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
مگان دیواین
رادیو راه (فصل اول، قسمت چهارم) یک تاریخ امیدبخش
مجتبی شکوری
هنر ظریف بیخیالی
مارک منسون

نظرات کاربران

AliAkbarAbdolrahimi
۱۴۰۰/۰۷/۱۹

1⃣مدتها پیش به سبب استفاده زیاد از شبکه‌های اجتماعی و دنبال کردن کانال‌های مختلف خبری، دچار استرس شدید شده بودم؛ به ناگاه تصمیم گرفتم همه منابع خبری اعم از تلویزیون و رادیو و روزنامه و فضای مجازی را کنار بگذارم

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۰۹/۲۵

یکی از مواردی که ما ممکن است بدون آن‌که خودمان بدانیم به آن اعتیاد داشته باشیم و حتی به این اعتیاد ببالیم؛ اخبار است. از این روست که رولف دوبلی به عنوان یک معتاد به اخبار سابق و با بیش

- بیشتر
Fateme Nahavandi
۱۴۰۰/۰۷/۲۶

کتاب رو کامل نخوندم و به توصیه خود نویسنده همون جایی که قانع شدم کتاب رو بستم. اگر در تصمیمتون درباره نخوندن اخبار مصمم هستید فکر می‌کنم این کتاب و راهکارهاش بهتون خیلی کمک می‌کنه و مفیده👌🏻

پوریا پارسا
۱۴۰۱/۰۴/۰۴

همه چیز در مورد اعتیاد به اخبار و چرا و چگونگی مخرب بودن اخبار در این کتاب هست. بخونیدش و از ترک اخبار لذت ببرید.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۲)
اخبار با ذهن همان کاری را می‌کند که قند با بدن: اشتهاآور، به‌راحتی قابل هضم و بسیار مضر است. رسانه‌ها تنقلاتی به خوردمان می‌دهند که طعم خوبی دارند اما هیچ تأثیری در فرونشاندن عطش ما برای دانستن ندارند. بر خلاف کتاب‌ها و مقالات بلند تحقیقی، اخبار نمی‌تواند ما را سیراب کند.
AliAkbarAbdolrahimi
«بعضی چیزها تحت کنترل ماست و برخی دیگر نه». لبّ کلام؟ پرداختن به اموری که خارج از اختیار ماست، حماقت است. تقریباً هر آنچه را در اخبار می‌شنویم خارج از حوزهٔ نفوذ ما است. بنابراین با خیال راحت می‌توانید از آن چشم‌پوشی کنید.
Arias 1994
هیچ خبری آن‌قدر مهم نیست که بدون آن نتوانید زندگی کنید.
AliAkbarAbdolrahimi
سعی کنید هفته‌ای یک کتاب بخوانید. اگر آن کتاب بعد از بیست صفحه نتوانست جهان‌بینی شما را گسترش یا تغییر دهد، یا موفق به جلب‌توجه شما نشد، آن را کنار بگذارید. اما اگر کتابی پیدا کردید که در هر صفحه چیز جدیدی به شما می‌گوید، از ابتدا تا انتها بخوانیدش. سپس بلافاصله دوباره آن را بخوانید. وقتی مطلبی را بار دوم می‌خوانید، اثربخشی‌اش دو برابر دفعهٔ اول نیست -تجربه به من نشان داده که بیش از ده برابر قدرتمند است. همچنین توصیه می‌کنم که مقالات بلند را دوبار بخوانید.
نیلو
می‌توانیم هرچقدر که بخواهیم مقالات خبری را ببلعیم، اما این نهایتاً چیزی نیست جز پرخوری کردن با شیرینی‌جات.
Fateme Nahavandi
نود درصد همهٔ آنچه منتشر می‌شود چرند است
AliAkbarAbdolrahimi
دو هزار سال پیش، سنکا همین را گفت: این فیلسوف بزرگ می‌اندیشید که وقتی سخن از پول به میان می‌آید ما خسیس هستیم. بااین‌حال وقتی پای زمان در میان باشد، تا آنجایی که بتوانیم ولخرجی می‌کنیم -گرچه زمان تنها کالایی است که باید در موردش به معنای واقعی خسیس باشیم.
Arias 1994
وقتی مطلبی را بار دوم می‌خوانید، اثربخشی‌اش دو برابر دفعهٔ اول نیست -تجربه به من نشان داده که بیش از ده برابر قدرتمند است
Fateme Nahavandi
شما با محدود کردن مصرف اخبار چیزی را فدا نمی‌کنید بلکه چیزهای ارزشمندی به دست می‌آورید: زمان بیشتر و نگرشی تازه برای تشخیص آنچه واقعاً مهم است، آنچه شما را واقعاً خوشحال می‌کند.
Fateme Nahavandi
«شما بدل به چیزی می‌شوید که بدان اعتنا می‌کنید... اگر خود انتخاب نکنید خود را در معرض چه افکار و صوَری می‌گذارید، شخص دیگری این کار را خواهد کرد.»
Arias 1994

حجم

۱۳۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۳۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان