دانلود و خرید کتاب روان شناسی پول مورگان هاوسل ترجمه ویدا کرمی
تصویر جلد کتاب روان شناسی پول

کتاب روان شناسی پول

معرفی کتاب روان شناسی پول

در کتاب روان شناسی پول اثر مورگان هاوسل، درس‌هایی ماندگار در باب ثروت، فزون‌خواهی و خوشبختی خواهید خواند.

 درباره کتاب روان شناسی پول

در ابتدای کتاب، هاوسل داستان مردی نخبه را تعریف می‌کند که به ثروتش می‌نازد و با همه از موضع بالا برخورد می‌کند اما زندگی کردن اینچنینی او دیری نمی‌پاید و به زودی ورشکسته می‌شود. اساس این کتاب نیز بر این اصل استوار است: پول به هوش شما هیچ ارتباطی ندارد، بلکه با رفتار شما، ارتباط تنگاتنگ دارد و آموزش دادن رفتار، حتی به باهوش‌ترین افراد نیز دشوار است.

نبوغی که کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است به فاجعه‌ای مالی منتهی شود. البته عکس آن نیز صادق است؛ مردم عادی، که هیچ‌گونه آموزش مالی هم ندیده‌اند، با مهارت‌های رفتاری صحیح، که هیچ ارتباطی به هوش ندارد، می‌توانند ثروتمند باشند.

ممکن نیست یک سرایدار موفق‌تر از مهندسان هسته‌ای برجستهٔ جهان باشد؛ اما چنین داستان‌هایی در دنیای سرمایه‌گذاری اتفاق می‌افتد. درآمد مالی ریشه در شانس، استقلال فکری و تلاش دارد. البته این گفته تا حدی صحیح است و کتاب حاضر با جزئیات بیشتری به این بحث خواهد پرداخت و دیگر اینکه موفقیت مالی، علم دشواری نیست، بلکه یک مهارت نرم است. باید بدانید که طرز رفتارتان خیلی مهم‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید و هاوسل این مهارت نرم را روان‌شناسی پول می‌نامد. این کتاب با بیان داستان‌هایی کوتاه، اهمیت مهارت‌های نرم را در برابر بخش فنی پول نشان دهد و می‌کوشد به همهٔ افراد، کمک کند تا تصمیمات مالی بهتری بگیرند.

 خواندن کتاب روان‌شناسی پول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه کسانی که دوست دارند تصمیمات مالی بهتری در زندگی خود بگیرند، مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب روان شناسی پول

کنترل زمان بالاترین سودی است که پول ممکن است داشته باشد.

والاترین شکل ثروت این است که بتوانید هر روز صبح بیدار شوید و بگویید: «امروز به هرچه دست بزنم طلا می‌شود. امروز هر کاری که بخواهم می‌توانم انجام دهم.»

انسان‌ها می‌خواهند ثروت بیشتری داشته باشند تا شادتر شوند. شادی معقولهٔ پیچیده‌ای است؛ چون هر فردی روحیهٔ متفاوتی دارد؛ اما وجه مشترک موجود (یک سوخت جهانی) این است که انسان‌ها می‌خواهند زندگی خود را تحت کنترل داشته باشند.

توانایی انجام هر آنچه می‌خواهید، هر زمان که می‌خواهید، با هر کسی که می‌خواهید و به هر مدتی که می‌خواهید انجام دهید، بسیار ارزشمند است. درواقع، چنین توانایی‌ای بالاترین سود پرداختی پول است. به بیان دیگر، بالاترین سودی که پول می‌تواند داشته باشد این است که به شما شادی ببخشد.

آنگوس کمپل روان‌شناس دانشگاه میشیگان بود. تحقیقات او در سال ۱۹۱۰ و در دوره‌ای آغاز شد که علم روان‌شناسی به‌شدت روی اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب و شیزوفرنی متمرکز شده بود.

کمپل می‌خواست بداند چه چیزی مردم را شاد می‌کند. او در سال ۱۹۸۱، کتابی نوشت به نام احساس خوشبختی. این کتاب با این بحث آغاز می‌شد که مردم عموماً شادتر از چیزی هستند که بسیاری از روان‌شناسان تصور می‌کنند. برخی افراد به‌وضوح عملکرد بهتری نسبت به بقیه دارند و شما لزوماً نمی‌توانید آن‌ها را براساس درآمد، محل زندگی یا میزان تحصیلات گروه‌بندی کنید؛ چراکه بسیاری از افراد در این گروه‌ها به‌طور مزمن غمگین هستند.

قدرتمندترین وجه مشترک شادی ساده بود. کمپل این وجه مشترک را خلاصه کرد:

داشتن احساسی قوی از کنترل زندگی در مقایسه با شرایط قابل مشاهدهٔ زندگی، شاخص وابسته‌تری برای احساسات مثبت بهزیستی است.

بیشتر از حقوق، متراژ خانه، جایگاه اجتماعی و شغلی، کنترل داشتن بر آنچه می‌خواهید انجام دهید در زمان مطلوب و به همراه افرادی که مایل به همکاری با آن‌ها هستید، متغیر سبک زندگی گسترده‌تری است که باعث شادی افراد می‌شود.

بزرگ‌ترین ارزش ذاتی پول توانایی به دست گرفتن کنترل زمان است: توانایی به دست آوردن سطحی از استقلال و خودمختاری ناشی از دارایی‌های خرج‌نشده که امکان بیشتری برای کنترل آنچه می‌توانید انجام دهید و زمانی که می‌توانید انجام دهید را در اختیار شما می‌گذارد.

میزان کمی از ثروت یعنی اینکه بتوانید در هنگام بیماری، چند روز مرخصی بگیرید بی‌آنکه همهٔ پول خود را خرج کنید. اگر این توانایی را نداشته باشید، به دست آوردن آن ثروت جای شگفتی دارد.

وقتی میزان ثروت به کمی بیشتر می‌رسد، به این معناست که پس از اخراج شدن، منتظر بمانید تا شغلی خوب پیدا کنید نه اینکه اولین کاری را که پیدا کردید بپذیرید و مشغول به کار شوید.

مخارج ضروری شش ماهه یعنی از رئیس خود نترسید، چون می‌دانید اگر مجبور باشید برای پیدا کردن یک شغل جدید کمی وقت بگذارید، از لحاظ مالی نابود نخواهید نشد.

میزان ثروتِ بیشتر یعنی توانایی پذیرفتن یک شغل با حقوق پایین‌تر، اما ساعات کاری منعطف‌تر و شاید با رفت‌وآمد کوتاه‌تر یا توانایی رسیدگی به یک ضرورت پزشکی بدون بار اضافی نگرانی درمورد پرداخت هزینه.

سپس، بازنشستگی فرا می‌رسد آن هم وقتی که خودتان می‌خواهید نه وقتی که نیاز دارید بازنشسته شوید.

استفاده از پول برای خریدن زمان و فرصت‌ها، سبک زندگی سودمندی است که تعداد کمی از کالاها می‌توانند در این زمینه با آن رقابت کنند.

Isaac Kargar
۱۴۰۱/۰۲/۲۴

ترجمه خوب نبود. واقعا خیلی جاها جمله بندی مشخص نبود و نمیشد متوجه منظور نویسنده شد.

سعید
۱۴۰۲/۰۷/۱۴

نسخه نمونه رو با متن اصلی مقایسه کردم. ترجمه بی دقت و پر از اشتباه است.

من عاشق این جملهٔ ولتر هستم که می‌گوید: «تاریخ هرگز خودش را تکرار نمی‌کند؛ این مردم هستند که همیشه آن را تکرار می‌کنند.»
Majidg72
همهٔ ما فکر می‌کنیم که از کار دنیا سر در می‌آوریم، اما هر کسی فقط بخش کوچکی از آن را تجربه می‌کند
Anahid
ما نباید جهان مقابل خود را سیاه و سفید، قابل پیش‌بینی یا غیر قابل پیش‌بینی ببینیم. ناحیهٔ خاکستری (پیگیری مواردی که در آن، دامنه‌ای از نتایج بالقوه قابل قبول است)، راه هوشمندانه‌ای برای پیشروی است.
Anahid
دستاوردهای بزرگ به‌ندرت اتفاق می‌افتند یا به این دلیل که غالباً اتفاق نمی‌افتند یا به این دلیل که مرکب شدن آن‌ها زمان می‌برد. بنابراین، شخصی که در بخشی از استراتژی خود (پول نقد)، فضای کافی برای خطا و اشتباه قائل می‌شود تا سختی در بخش دیگر (سهام) را تحمل کند، از شخصی که در صورت اشتباه کردن از پا درمی‌آید، برتری دارد.
کاربر ۳۱۷۵۶۴۸
مرز بین «جسارت هیجان‌انگیز» و «بی‌پروایی احمقانه» می‌تواند به ضخامت یک میلی‌متر بوده و فقط با چشم باز دیده می‌شود.
Hesam Raei25
شانس و ریسک از یک منبع هستند: شما به همراه هفت میلیارد نفر دیگر، در یک بازی هستید و بخش‌های متحرک بی‌شمار آن محسوب می‌شوید. تأثیر اتفاقی اعمال خارج از کنترل شما می‌تواند بیش از اعمال آگاهانهٔ شما باشد. اندازه‌گیری و پذیرش ریسک و شانس به‌قدری دشوار است که اغلب نادیده گرفته می‌شود. برای هرکسی مانند بیل گیتس، کسی مانند کِنت ایوانس وجود دارد که بسیار کاربلد و ماهر بوده اما در آن سوی گردونهٔ زندگی قرار گرفته است. اگر به دو مقولهٔ ریسک و شانس، آن‌طور که باید احترام بگذارید، می‌فهمید که موفقیت مالی خودتان یا دیگران به خوبی یا به بدی که به نظر می‌رسد نیست.
Anahid
اینکه یک سرمایه‌گذار می‌تواند در ۵۰% مواقع اشتباه کند و همچنان موفق باشد، حسی/ بدیهی و ملموس نیست. این یعنی ما عادی بودن شکست را برای خیلی چیزها دست کم می‌گیریم و همین باعث می‌شود در رویارویی با شکست، واکنشی افراطی داشته باشیم
Anahid
اشتباه کردن، ریزش، سقوط یا شکست خوردن خیلی چیزها نرمال است. اگر فردی باشید که سهم‌های خوبی را انتخاب می‌کند، شاید در ۵۰% مواقع حق با شما باشد. اگر رهبر تجاری خوبی باشید، شاید ۵۰% محصولات و استراتژی‌هایتان موفق باشد. اگر سرمایه‌گذار خوبی باشید، در عمدهٔ سال‌ها عملکرد خوبی خواهید داشت و خیلی از سال‌ها هم ناموفق خواهید بود. اگر کارگر خوبی باشید، پس از تلاش‌ها و امتحان‌های فراوان، شرکت مناسب را در زمینهٔ مناسب خواهید یافت. و این‌ها فقط وقتی است که خوب باشید. پیتر لینچ یکی از بهترین سرمایه‌گذاران عصر ماست. روزی لینچ گفت: «اگر در این کسب‌وکار عالی باشید، در ۶۰% مواقع حق با شماست.»
Anahid
با بررسی الگوهای گستردهٔ موفقیت‌ها و شکست‌ها، می‌توانید به ایده‌های انجام‌شدنی نزدیک‌تر شوید.
سینا
سرمایه‌داری دشوار است؛ اما بخشی از دلیل آن این است که به دست آوردن و نگه‌داشتن پول دو مهارت متفاوت هستند. به دست آوردن پول به ریسک کردن، خوش‌بین و گشوده بودن نیاز دارد؛ اما نگه داشتن پول نیازمند نقطهٔ مقابل ریسک کردن است. نگه داشتن پول به فروتنی و ترس از اینکه آنچه به دست آورده‌اید ممکن است خیلی زود از شما گرفته شود، نیاز دارد؛ به صرفه‌جویی و پذیرش اینکه آنچه به‌دست آورده‌اید از روی شانس بوده و موفقیت گذشته ممکن است تکرار نشود، نیاز دارد.
ایزدمهر

حجم

۲۸۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۸۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان