دانلود و خرید کتاب دلگردی‌ها سید محمد بهشتی
تصویر جلد کتاب دلگردی‌ها

کتاب دلگردی‌ها

امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دلگردی‌ها

دلگردی‌ها مجموعه یادداشت‌های کوتاه سید محمد بهشتی با موضوعات گوناگون است. 

 درباره کتاب دلگردی‌ها

 سیدمحمد بهشتی در این کتاب قصد حل و فصل کردن مسئله یا تحلیل رویدادی را ندارد. او در این کتاب فقط درباره موضوعاتی نوشته که دچارش شده است. گردش گشته‌ و در پی کشفش پرسه زده ‌است. به همین دلیل هم نام دلگردی‌ها را بر آن گذاشته است. این مجموعه عمدتا طی اسفند ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۸ تألیف شده است.

 در این کتاب نکته‌های جالبی درباره جامعه، فرهنگ، معماری، خانه، کار و الگوهای زندگی امروزی می‌خوانید و با دیدگاه‌های تازه و منحصربه‌فرد مهندس بهشتی در زمینه‌های گوناگون آشنا می‌شوید.

 خواندن کتاب دلگردی‌ها را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

 علاقه‌مندان به موضوعات فرهنگی و اجتماعی را به خواندن کتاب جذاب دلگردی‌ها دعوت می‌کنیم.

 درباره سیدمحمد بهشتی

 سیدمحمد بهشتی در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در خانواده‌ای پرجمعیت گذراند و برای تحصیل در رشته معماری راهی دانشگاه ملی شد.

 او  پس از تحصیل در صدا و سیما به فعالیت پرداخت که این حضور تا زمانی که محمد خاتمی به وزارت ارشاد رسید ادامه داشت. سید محمد بهشتی از پایه‌گذاران بنیاد سینمایی فارابی است و بنیان جشنواره سینمایی فجر هم از جمله کارهای او در دوران خدمتش به شمار می‌رود.

عضویت فرهنگستان هنر، خدمت در میراث فرهنگی، تدریس در دانشگاه های گوناگون و مدیریت شبکه یک سیما نیز از کارها و فعالیت‌های او تا کنون است.

از جمله آثار سیدمحمد بهشتی می‌توان به تاویل معماری مسجد به عنوان مکان معراج مومنین، کنگره اول تاریخ معماری و شهرسازی ایران -ظاهر و باطن معماری، کنگره دوم تاریخ معماری و شهرسازی ایران -معماری چیست - شهر از منظر حیات مدنی -غزل باغ ایرانی -هنر باز زنده سازی -دین از منظر فرهنگ ایرانی -ما باید دوباره "اهل" سرزمین‌مان بشویم، اشاره کرد.

 بخشی از کتاب دلگردی‌ها

کتاب اگر کتاب باشد، از ابتلای نویسنده به دغدغه و پرسشی آغاز شده و معمولا شرح تکاپوی نویسنده در یافتن پاسخ و گشودن این مسئله است. هر کسی که دستی به قلم دارد، آن لحظه که توانسته راه صعبی را بپیماید و بر فراز بلندی‌ای برود و منظره‌ای را ببینند لاجرم خواسته دست دیگرانی را هم بگیرد و آنها را هم شریک در حظّ این گشایش کند. برای همین است که می‌گویند بهترین طور کتاب خواندن، پرسش داشتن است. چه پرسش داشتن مخاطب را همراه تکاپوی نویسنده می‌کند و تنها از این طریق است که قدر واقعی کتاب بر او آشکار می‌شود. اما پرسش داشتن اطواری دارد.

گاه پرسش خلجان ذهنی کوتاه‌مدتی است؛ اطلاعاتی را نمی‌دانیم یا از خاطر برده‌ایم و برای یافتنش کافیست به سطری از دانشنامه‌ای مراجعه کنیم. زمانی پرسش درباب مفهومی تخصصی‌تر است که معمولا خواندن یک یا چند مقاله را ایجاب می‌کند. اما ممکن است پرسش از موقعیت یا حال و هوایی باشد که برای تداعی شدنش در ذهن نیاز به خواندن کل یک کتاب باشد. در مواقعی پرسش دربارهٔ آینده است و یحتمل برای پاسخ دادنش نیاز به چندین و چند کتاب باشد و در معدودی اوقات پرسش آنقدر عمیق و وجودی است که نیاز به تلاشی مداوم و بی‌پایان دارد و ای‌بسا عمری جستجو را اقتضا کند. خلاصه بنا به اینکه چقدر مسئله‌ای ذهنمان را درگیر کرده و پاسخ دادن به آن برایمان حیاتی شده، قدر کتاب نیز نزد ما افزایش پیدا می‌کند. مثل تشنه‌ای که میزان تشنگی اوست که قدر جرعه‌ای آب را تعیین می‌کند. در این حالت حتی نیت کردن و تفأل زدن به دیوان حافظ نیز در واقع به بهانهٔ آن دغدغه است.

هر چند بسیار گفته‌اند شریف‌ترین نوع رجوع به کتاب، پرسش داشتن است، لیکن این نحو مطالعه بسیار در معرض افتادن به دام سوداگری است که آن را در زمرهٔ اطوار کتاب نخواندن شمردیم. در واقع پرسش داشتن همانقدر که می‌تواند سبب آمیزش افق مخاطب و نویسنده شود و به آشکار شدن اموری در کتاب بیانجامد، ممکن است باعث سوءتفاهم شده و آنچه را که در دامنهٔ پرسش ما قرار نمی‌گیرد از دیدگان ما پنهان کند. پس از چه روست که این‌همه به داشتن پرسش سفارش شده‌ایم. واقعیت این است که پرسش داشتن جسمی دارد و جانی. آنچه ممدوح است جانِ پرسیدن است که ما را از برج عاجِ دانای کل بودن پایین می‌آورد و طالب و آمادهٔ شنیدن می‌کند. به میزان نزدیکی ما به این جان، حال ما بیش از «دارندگان سؤال» شبیه «سائلین» می‌شود یعنی به جای آنکه پرسش در ید ارادهٔ ما باشد، وجود ما را احاطه می‌کند. پرسه زدن سائلین و دراویش که برای کشتن حس کبر بود، نحوی ظهور طلب درونی‌شان بود. بی‌علت نیست که «پرسه زدن» و «پرسیدن» از یک ریشه است؛ چون پرسه زدن به جانِ پرسیدن نزدیک است.



نظری برای کتاب ثبت نشده است
در جامعهٔ سودازده همه فروشنده‌اند حتی وقتی خریدارند. در چنین جامعه‌ای کسی «خانه» نمی‌خرد بلکه «مِلکی» می‌خرد و به این امید می‌خرد که روزی آن را گرانتر بفروشد. پس در حین خریداری در نوبتِ فروشندگی است. جامعهٔ سودازده خریدارِ سفر نیست حتی اگر سفر زیارت خانهٔ خدا باشد؛ او فروشندهٔ کالاهایی است که قصد کرده با خود از سفر بیاورد تا هزینهٔ سفر را بعلاوهٔ سودی نصیب خود کند. جامعهٔ ما اکنون سودازده است؛ جامعه‌ای که همه در آن متضررند و هنر تولید هیچ ارزشی را ندارند. درجامعهٔ سودازده ارزشمندترین چیزی که تولید می‌شود «پول» است و درست به همین علت پول دائما در حال بی‌ارزش‌تر شدن است.
گل بارون زده
در هر رویداد ظالمانه، «ظالم» آن کسی است که از تاریکی سود می‌برد، اوست که می‌خواهد هر چراغی خاموش باشد، اوست که پرده بر پرده می‌کشد بر چهرهٔ نور مبادا که شعاعی بیرون جهد. گروهی به هر علت «راضی به این تاریکی» اند و به این اعتبار دستیار ظالم. لیکن خیل بسیاری «محصول تاریکی‌اند» و به عبارتی همهٔ مظالم تاریکی سهم آنان است؛ فقر، ناتوانی و بیچارگی. آنهایند که در تاریکی راه را گم می‌کنند و ناخواسته و نادانسته مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. مظلوم در این میانه همان کسی است که چراغ به دست دارد. مظلوم نه «تن داده به تاریکی» است و نه «محصول تاریکی». مظلوم از جنس روشنایی و متعلقات آن است؛ گرمی، لطف، محبت، تعلق خاطر. باطل‌السحرِ تاریکی در دستان مظلوم است.
گل بارون زده
در تاریکی ناشی از احساس دیده نشدن، هیچ ادبی مراعات نمی‌شود. زیبایی‌ها به زشتی می‌گراید و زشتی‌ها به دیده نمی‌آید.
ونوشه

حجم

۲۷۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۲۷۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان