دانلود و خرید کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک وندی مس ترجمه مریم رئیسی
تصویر جلد کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک

کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک

نویسنده:وندی مس
امتیاز:
۴.۶از ۱۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک

کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک نوشته وندی مس و ترجمه مریم رئیسی است. کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک

جرمی در تولد سیزده‌سالگی‌اش یک جعبه‌ عجیب و اسرارآمیز می‌گیرد. روی این جعبه‌ عجیب نوشته شده است: معنای زندگی.

جرمی به ‌همراه دوستش، لیزی دلشان می‌خواهند بفهمند که در این جعبه عجیب چیست؛ اما درِ جعبه قفل است و آن‌ها کلیدش را ندارند. جرمی و لیزی برای فهمیدن این‌که در جعبه چیست، ماجراجویی جذابی را در شهر منهتن شروع می‌کنند تا کلید رسیدن به بزرگترین راز زندگیشان را پیدا کنند. راز زندگی چیست؟

کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک داستان جذابی است که خواننده را با خود به دنیای حیرت‌انگیزی می‌برد.

خواندن کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هدیه سیزده سالگی جرمی فینک

از لیزی می‌پرسم: "تا حالا دقت کردی روز اول تعطیلات تابستونی چقدر رنگ همه‌چی براق‌تره؟ پرنده‌ها بلندتر می‌خونن؛ انگار هر کاری بخوای، شُدنیه."

لیزی که مشغول نگاه کردن به مجله‌های مصور توی قفسه‌های مغازهٔ مجلات مصور و جادویی فینک (مغازهٔ عمو آرتور من) است، زیر لب می‌گوید "هان؟ آره، کاملاً. براق‌تر، بلندتر، شُدنی."

شاید خیلی‌ها ناراحت شوند که دوست صمیمی‌شان این‌طور نصفه‌نیمه به حرف‌هایشان گوش بدهد، ولی خب من ترجیح می‌دهم با لیزی (با همین مدل حرف گوش دادنش) حرف بزنم تا با خودم. این‌طوری اقلاً توی خیابان مردم بهم زل نمی‌زنند.

برنامه‌ام برای دو ماه آینده این است که یکی دوتا تردستی یاد بگیرم، کتاب‌های کلاس هشتم را از کتابخانه امانت بگیرم تا بتوانم در درس‌هایم جلو بیفتم (البته این را به لیزی نگفته‌ام، چون مسخره‌ام می‌کند) و شب‌ها هم تا هر وقت دلم می‌خواهد بیدار بمانم. این تابستان قرار است حسابی خوش بگذرد؛ جشن تابستانی سالانه که اواسط تابستان برگزار می‌شود از یک طرف و تولد سیزده سالگی‌ام که مدت‌هاست منتظرش بوده‌ام هم از طرف دیگر. من معمولاً عاشق جشن تابستانی هستم، ولی امسال باید توی یکی از مسابقه‌هایش شرکت کنم و حسابی دلشوره دارم. خوب است که لااقل جشن تولدم هم همان هفته است. دیگر از این‌که من را "بچه" حساب کنند، خسته شده‌ام و بی‌صبرانه منتظرم که رسماً "نوجوان" شوم. بالاخره من هم از رازورمزهای نوجوانی باخبر می‌شوم.

امیدوارم دست دادن سرّی هم بخشی از این راز و رمزها باشد؛ همیشه دلم می‌خواست عضو باشگاهی باشم که اعضایش وقتی همدیگر را می‌بینند به شکل خاصی با همدیگر دست می‌دهند.

لیزی یواش، اما تیز درِ گوشم می‌گوید: "فرار کن!" وقتی لیزی درِ گوشم می‌گوید فرار کن فقط یک معنی می‌تواند داشته باشد؛ یک چیزی دزدیده. او خیلی شانس آورد که عمو و پسرعمویم، میچ، پشت مغازه‌اند و او را ندیدند؛ آن‌ها با کسانی که جنس از مغازه بلند می‌کنند خیلی خوش‌رفتار نیستند. 

تا بخواهم مجلهٔ مصوری را که دستم بود دوباره بچپانم توی قفسه، لیزی تقریباً از مغازه رفته بیرون. همان‌طور که با عجله فرار می‌کند، پایش گیر می‌کند به کوله‌پشتی من که آن را، بین خودم و لیزی، صاف و ایستاده روی زمین گذاشته بودم. کوله روی زمین ولو می‌شود و چون زیپش باز است همهٔ محتویاتش جلوی چشم مشتری‌های دیگری که توی مغازه هستند، می‌ریزد بیرون. کوله را برمی‌دارم و تندتند وسایلم را می‌ریزم تویش؛ کتاب سفر در زمان به زبان آدمیزاد، که از بس آن را خوانده‌ام، لبهٔ صفحه‌هایش تا شده، یک نصفه ساندویچ کرهٔ بادام‌زمینی، یک بسته اِستار بِرْسْت، دوتا پِپِرْمینْت پَتیز کوچک، لوازم شعبده‌بازی که کلی وقت طول کشیده تا جمع‌آوری کنم، بطری آبم که همیشه همراهم است، چون آدم هیچ‌وقت نباید بگذارد بدنش کم‌آب شود، قلم فضایی‌ام که با آن می‌توانم هر وقت و هر کجا بخواهم، بنویسم (حتی زیر آب یا وقتی به پشت دراز کشیده‌ام) و البته کیف پولم که همیشه کمِ کم هشت دلار تویش پول دارم، چون پدرم یک بار بهم گفت اگر کسی هشت دلار همراهش باشد، همیشه می‌تواند خودش را به خانه برساند. بعد یکی از قرص‌های نعناعی را درمی‌آورم، سریع کاغذش را باز می‌کنم و آن را توی دهانم می‌گذارم. علاقهٔ بیش از حد به شیرینی و شکلات را ظاهراً از پدرم به ارث برده‌ام. تکیه‌کلامش همیشه این بود که زندگی کوتاهه، پس اول دسر رو بخور! خب، واقعاً حرف حساب می‌زده، مگر نه؟ 

- 𝘔𝘪𝘯𝘦𝘳𝘷𝘢
۱۴۰۰/۱۱/۳۰

کتابِ جالبی بود. برای یک تفریح، پر‌از معما عالیه. نمی‌دونم چرا طرفدار زیادی نداره، در صورتی که واقعا قشنگ و دوست‌داشتنیه. توصیه می‌کنم مطالعه کنید‌.

🕊️📚kerm ketab
۱۴۰۲/۰۵/۲۱

باحال و پر معنی💜🔑

کاربر ۵۰۹۰۰۳۴
۱۴۰۲/۰۶/۰۸

این کتاب درباره این است که از طرف پدر جرمی برای تولد سیزده سالگی جرمی صندوقی را گذاشته که معنای واقعی زندگی چیست اما کلید هاش گم شده پس چجوری بازش کنه؟

annie and her books
۱۴۰۲/۱۱/۲۸

داستان جالب و ساده ای داره و خسته کننده نیست دوست دارید از راز هدیه جرمی سر در بیارید

گربه
۱۴۰۱/۰۷/۰۳

خوب من از این کتاب چندان خوشم نیومد خب کتاب ها به دل بعضی ها میشینن و به دل بعضی نمیشینن اما اگه از این کتاب خوشتون میاد و میخواین بخونیدش نظر من رو نادیده بگیرین و اینکارو بکنین شاید

- بیشتر
وامبت بدعنق!
۱۴۰۳/۰۹/۰۱

این کتاب جزو بهترین کتاباییه که خوندم ... لحظه به لحظه شما رو به فکر فرو میبره و یه موضوع مهم رو بهتون یادآوری میکنه معنای زندگی

دختری در اعماق دنیای کتاب ها.
۱۴۰۲/۰۶/۲۱

کتاب بینهات جذابی بود و همچنین پر معنا و زیبا من خیییییییلی دوست داشتم💜💜

ヅ𝕊𝕦𝕟𝕤𝕙𝕚𝕟𝕖
۱۴۰۱/۰۴/۰۴

این کتاب فوق بی نظیره 📒💯🔥دوس دارم دوباره بخونمش🤩🍀

"چرا چیزی می‌دزدی که حتی ارزش مادی هم نداره؟" "واقعاً دلت می‌خواد چیزهایی بدزدم که ارزش مادی دارن؟"
𝐑𝐎𝐒𝐄
"چیزهایی که یه نفر دور می‌ندازه، می‌تونه واسه یه نفر دیگه کلی ارزش داشته باشه."
LiLion
"واسه چی باید چندتا وکیل برا مامان تو چیزی بفرستن؟" "نمی‌دونم." لیزی می‌گوید: "شاید بانک زده. و شواهدی که علیه اون دارن توی این بسته‌ست!"
𝐑𝐎𝐒𝐄
"تا حالا دقت کردی روز اول تعطیلات تابستونی چقدر رنگ همه‌چی براق‌تره؟ پرنده‌ها بلندتر می‌خونن؛ انگار هر کاری بخوای، شُدنیه."
𝐑𝐎𝐒𝐄
هر موجودی هدفی دارد که مشتاقانه برای رسیدن به آن تلاش می‌کند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
وقتی یه چیزی پیدا می‌کنین که دوستش دارین و کارتون رو راه می‌ندازه، دیگه واسه چی باید دنبال بیشتر از اون بگردین؟ آدم همیشه فکر می‌کنه اگه بگرده، چیز بهتری پیدا می‌کنه. من دیگه خیلی وقته که تصمیم گرفتم وقتم رو واسه گشتن دنبال چیزهای بهتر تلف نکنم و از همین چیزهایی که دارم لذت ببرم."
LiLion
این‌که آدم‌ها دیگر توی زندگی ما نیستند به این معنی نیست که دیگر به ما فکر نمی‌کنند
LiLion
ما بیشتر خریدهایمان را از دست‌دوم‌فروشی می‌کنیم و یا از بین وسایل دورانداختنی بقیه برمی‌داریم. نه این‌که پول کافی نداشته باشیم؛ مادرم در کتابخانه شغل و درآمد خوبی دارد، ولی او بر این باور است که استفادهٔ مجدد از وسایل همدیگر باعث می‌شود یک جورهایی به حفظ محیط‌زیست کمک کنیم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
حتی وقتی کوچک بودیم هم لیزی زیر بار چرت زدن نمی‌رفت. واقعاً باید حالش خیلی بد باشد. اولین بار نیست که از پسر بودنم خوشحالم.
YAZAIKHRA
توانایی همهٔ ما پنهان می‌مونه تا زمانی که اون رو درک کنیم، بفهمیم هدفمون چیه، خودمون رو بکاریم تا بتونیم رشد کنیم.
LiLion
بعد از این‌همه نزدیک بودن با کسی، نمی‌توانید احساسی غیر از حس خواهر و برادری داشته باشید.
𝐑𝐎𝐒𝐄
کلاً شب‌ها زیاد چیزمیز می‌خورم، چون دوست دارم وقتی همه خواب‌اند، من بیدار باشم. (به غیر از کسانی که در منطقه‌های زمانیِ دیگرِ کرهٔ زمین زندگی می‌کنند و چون در آن قسمت‌ها روز است، ممکن است بیدار باشند. البته من نمی‌توانم بگویم که الان خواب‌اند یا بیدار.)
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۲۸۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۸۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان