دانلود و خرید کتاب یک قطره امید کیت کالابریس ترجمه فاطمه پارسا
تصویر جلد کتاب یک قطره امید

کتاب یک قطره امید

امتیاز:
۴.۸از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب یک قطره امید

کتاب یک قطره امید نوشته کیت کالابریس و ترجمه فاطمه پارسا است. کتاب یک قطره امید را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب یک قطره امید

در شهرچاهی وجود دارد که در گذشته مردم باور داشتند اگر در آن سکه بیندازند به آرزوهایشان می‌رسند. هنوز هم کسانی هستند که قدرت چاه را باور دارند و آرزوهایشان را به چاه می‌گویند و در آن سکه می‌اندازند. ارنست پسربچه دوازده‌ساله‌ای است که به‌تازگی پدربزرگ خود را از دست داده، او خیلی غمگین است و نمی‌خواهد تنها باشد چون یک راز بزرگ دارد،  راز بزرگ اتاق زیرشیروانی خانه‌ پدربزرگ که فقط خودش از آن خبر دارد.، اتفاقات عجیبی می‌افتد و ارنست یکی از این آرزوها را می‌شنود و تصمیم می‌گیرد با وسایلی که در اتاق پدربزرگش پیدا کرده، آرزوها را برآورده کمپ. چند دوست هم در این مسیر کمکش می‌کنند اما اصلا کار آسانی در پیش نیست. 

خواندن کتاب یک قطره امید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کودکان و نوجوانانی که قصه دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب یک قطره امید

اتاق زیرشیروانی خیلی به‌هم‌ریخته بود. همه‌جا پر از خرت‌وپرت بود. بیست دقیقه‌ای طول کشید تا ارنست توانست راهی به‌سمت وسط اتاق باز کند.

کلی جعبه را که روی هم چیده شده بودند، از کنار دیوار برداشت و با این کار، نصف پنجرهٔ زیرشیروانی پیدا شد. وقتی ارنست پنجره را باز کرد، اتاق پُر از نور شد. به نظر می‌رسید آنجا مدت‌هاست رنگ نور ندیده.

گوشهٔ اتاق، ارنست یک صندلی گهواره‌ای قدیمی دید. لحاف چهل‌تکهٔ پلاستیک‌پیچ‌شده‌ای هم پشت صندلی را پوشانده بود. روی صندلی چندتایی جعبه با دقت و مرتب کنار هم چیده شده بودند.

وقتی نزدیک‌تر شد، دید که جعبه‌ها پر از اسباب‌بازی‌اند. اسباب‌بازی‌ها قدیمی، اما انگار نو بودند. آن اسباب‌بازی‌ها مدت‌ها در این اتاق خاک خورده بودند، پس قدیمی بودند، اما نوی نو مانده بودند، چون هنوز بسته‌بندی هیچ‌کدامشان باز نشده بود.

اولین فکری که به ذهن ارنست رسید، این بود که به‌طور اتفاقی، هدیه‌هایی را که بابابزرگ اِدی خیلی وقت پیش برایش خریده، پیدا کرده. اما آن جعبه‌ها قدیمی بودند. شاید حتی عتیقه بودند. از همهٔ آن‌ها خیلی خوب مراقبت شده بود. اگر کسی که از این‌جور چیزها سر درمی‌آورد، آن‌ها را می‌دید، احتمالاً می‌گفت که خیلی قیمتی‌اند. ارنست نمی‌دانست آن اسباب‌بازی‌ها مال کی‌اند یا به چه دردی می‌خورند، اما خیلی قدیمی‌تر از آن بودند که بابابزرگ آن‌ها را برای او خریده باشد.

ارنست می‌خواست از کنار صندلی گهواره‌ای رد شود و برود سراغ یک قسمت دیگر که ناگهان اتفاقی افتاد. پرتوِ نور نقره‌ای‌رنگی از پنجره گذشت و مثل نورافکن، درست افتاد روی صندلی گهواره‌ای و اسباب‌بازی‌ها و لحظه‌ای روی یکی از جعبه‌ها درخشید: جعبهٔ لوازم نقاشی.

جعبه را برداشت. سنگین‌تر از چیزی بود که فکرش را می‌کرد. جعبه‌ای چوبی بود، چوب محکم و واقعی. داخلش مجموعه‌ای از مدادهای طراحی، چند تیوب رنگ، قلم‌مو، گچ، مداد زغالی و چندتا تختهٔ نقاشی بود. معلوم بود برای تازه‌کارهاست، اما عجب چیزی بود. در مقایسه با مجموعه‌های به‌دردنخورِ این روزها، که تا بازشان می‌کنی هر تکه‌اش یک جا می‌افتد و به درد سطل آشغال می‌خورَد، این یکی مثل گنج بود.

نوری که از پنجره تابید، باعث شد جعبه یک‌جور عجیبی بدرخشد. انگار داشت ارنست را صدا می‌کرد. احتمالاً فقط بازیِ نور بود؛ زاویهٔ تابش عجیبی روی پنجرهٔ کثیف. اما ارنست دوباره احساس کرد فضا سنگین شده مثل وقتی که بابابزرگ برای اولین بار از او خواست اتاق زیرشیروانی را تمیز کند. 

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۳/۲۸

این کتاب راجبع یه پسر بچه ی 12 ساله به نام ارنسته که پدربزرگشو تازه از دست داده و خیلی غمگینه تا اینکه یه روز ..... حتما بخونید قشنگ بود

🍃تالکین فن🍁🍃
۱۴۰۳/۰۵/۲۴

کتاب قشنگ و پر کشش بود،در شهر کوچکی به نام کلیفزدانلی،دو پسر به نام های رایان و ارنست،وارد ماجرایی جادویی و عجیب میشوند و اسراری درباره ی شهر خود و آدم های دور و بر خود کشف میکنند.به افراد بالای

- بیشتر
un rat de bibliothèque
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

اول خلاصه کتاب رو بخونید و بعد نظر من رو: این پسر می تونه به طرز عجیبی آرزوها رو برآورده کنه...😊 و البته در این مسیر، در زندگیش‌ هم پیشرفت می کنه...

kimia7
۱۴۰۲/۱۰/۲۳

شاید اولش فکر کنید چقدر بچگونه و مسخرست،ولی این کتاب واقعا زیبا و جذابه.یه کشش عجیبی داره که منو مجبور کرد توی دوروز تمومش کنم.واقعا زیادی زیباست.همه چیز در انتها بهم وصل و مربوط میشن که همین مخاطبو جذب میکنه

- بیشتر
NAZANlN 1389
۱۴۰۱/۰۵/۰۱

کتابشو دارم

تا حالا نشده یه کاری بکنی، بدون اینکه دلیلش رو بدونی؟
بهار تی تی
تو کسی نیستی که بقیه تصور می‌کنند. تو کسی هستی که خودت فکر می‌کنی.
LiLion
پدرومادرها همیشه به بچه‌ها می‌گویند قوی باشند و از خودشان دفاع کنند، اما هیچ‌وقت دلشان نمی‌خواهد بچه‌ها در برابر آن‌ها هم قوی باشند.
kimia7
داستان‌ها ما رو به هم پیوند می‌دن، ما رو به هم وابسته می‌کنن. داستان‌ها تاریخ مشترک ما هستن، راهی که به‌وسیلهٔ اون، با هم ارتباط برقرار می‌کنیم. حتی اگه ساختگی باشن.
LiLion

حجم

۲۲۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۲۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۹۳,۰۰۰
تومان