کتاب دروغگوی خوب
معرفی کتاب دروغگوی خوب
کتاب دروغگوی خوب اثر کاترین مک کنزی نویسندهی کانادایی و منتشرشده در سال ۲۰۱۸ است. این رمان دربارهی سه زن است که زندگی آنها پس از انفجار یک ساختمان در شیکاگو، برای همیشه متحول میشود و هر یک برای منفعت خود یا خانوادهشان، به گفتن دروغهای مختلفی تن میدهند. نسخهی فارسی این کتاب توسط ترزا شاهین و انتشارات کتاب کوله پشتی منتشر شده است.
نسخه الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوهی خرید کتاب دروغگوی خوب میتوانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.
درباره کتاب دروغگوی خوب اثر کاترین مک کنزی
کاترین مککنزی در رمان دروغگوی خوب به این سوال میپردازد که تراژدی چگونه زندگی ما را شکل میدهد. مککنزی در استخراج تاریکی درونی افراد، بهویژه تاریکی درونی زنانی که زندگی آنها خوب و بدون دردسر به نظر میرسد اما در واقع مشکلات فراوانی دارند، تخصص شگفتانگیزی دارد. کتابهای مککنزی، با خونسردی این موضوع را به تصویر میکشند که شک کردن به خاطرات فردی، از درون مردن یا تماشای تبدیل شدن فرزندی که مدتها نادیدهاش گرفته بودیم به یک هیولا، چگونه رخ میدهد.
کاترین مککنزی، نویسندهی کانادایی رمانهای هیجانانگیز و معمایی، سالهاست که برخی از بهترین سناریوهای هیجانانگیز را نوشته و در کارنامهی خود به ثبت رسانده است، بااینحال با خلق کتاب دروغگوی خوب که داستانی قدرتمند و دلخراش دربارهی عواقب دردناک یک تراژدی ملی محسوب میشود، حتی از آثار قبلی خود نیز پیشی گرفته است. دروغگوی خوب رمانی با شخصیتهای جذاب و پیچوتابهای شگفتانگیز است که مخاطب را تا آخرین صفحه میخکوب خواهد کرد.
خلاصه رمان دروغگوی خوب
آیا میتوانید یک راز را با وجود آنکه تمام دنیا در حال تماشای شما هستند، پنهان کنید؟
هنگامی که یک انفجار، ساختمانی در شیکاگو را از هم میپاشد، زندگی سه زن برای همیشه تغییر میکند. یک سال بعد از انفجار، سیسیلی در سوگ است، زیرا قرار بود روز انفجار در آن ساختمان باشد. در عوض، او در خیابان ایستاده بود و شاهد از هم پاشیدن ساختمان بود، درحالیکه همسر و بهترین دوستش در آن ساختمان بودند. کیت که اکنون هزاران مایل دورتر زندگی میکند، از این فاجعه فرار کرده و امیدوار است بتواند گذشتهاش را فراموش کند. در نهایت، فرانی، زن جوانی که در جستوجوی مادر واقعیاش بود، شاهد وقوع این اتفاق وحشتناک در اخبار صبح بود، زیرا میدانست زنی که با ناامیدی بسیار به دنبالش میگشته، در همان ساختمان است.
اکنون، با وجود تمام آثاری که این فاجعه بر جای گذاشته، شرایط همگی امن به نظر میرسد. اما از آنجا که سالگرد این فاجعه قرار است بر محتوای تمام رسانهها تاثیر بگذارد، خاطرات آن صبح وحشتناک، برای تمام بازماندهها تحریکآمیز خواهد بود. تمام این زنان، از اسرار مهمی محافظت میکنند، بااینحال، تا چه حد میتوانند برای حفظ این اسرار پیش بروند؟
زندگی این سه زن درگیر تراژدی اسفناکی شده است و مککنزی در کتاب دروغگوی خوب با خلق شخصیتهای جذاب، دیالوگهای هوشمندانه و هیجانزده کردن مخاطبین، این سوال را در ذهن همهی ما میپروراند که چقدر اطرافیانمان را میشناسیم، حتی افرادی که بیشتر از همه دوستشان داریم.
خرید و دانلود کتاب دروغگوی خوب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب دروغگوی خوب را به تمام کسانی پیشنهاد میکنیم که به ادبیات معاصر آمریکا و همچنین آثاری با درونمایههای معمایی و روانشناسانه علاقهمند هستند.
چرا باید کتاب دروغگوی خوب با ترجمه ترزا شاهین را بخوانیم؟
کاترین مککنزی، نویسندهای است که هرگز هواداران خود را ناامید نکرده است و کتاب دروغگوی خوب یکی از محبوبترین آثار این نویسنده محسوب میشود. بنیاد و اساس این کتاب به شکل جذابی منحصربهفرد است؛ رمان دروغگوی خوب پر از رازها و پیچشهایی است که خواننده را مجذوب خود میکند، بهنوعی که بسیاری از آنها تا پایان داستان مخفی باقی میمانند. هر یک از شخصیتهای داستان، برخی برای محاظفت از خانوادهشان و برخی دیگر برای محافظت از خودشان، به کسی یا کسانی دروغ میگویند. در واقع این داستان نمونهای عالی از یک داستان با راوی غیرقابل اعتماد است که توسط کاترین مککنزی به زیبایی اجرا شده است.
مککنزی فقط یک داستاننویس بااستعداد محسوب نمیشود؛ او در پرسیدن سوالاتی که هر زن مخفیانه میپرسد و در ادامه، پاسخ دادن به آنها با داستانهایی که رویاها و ترسهای جمعی ما را روایت میکنند، مهارت بسیاری دارد. کتاب دروغگوی خوب بسیار بیشتر از یک رمان درجهیک است؛ این کتاب کاوشی است در رابطه با هزینههای حفظ اسرار، اینکه چگونه پیوند انسانها به هم میریزد و اینکه چگونه در میان وحشت و زیبایی که تعریفی از زندگی است، میتوان به خوشبختی رسید.
درباره کاترین مککنزی
کاترین مککنزی، نویسندهی کتاب دروغگوی خوب، در مونترال کانادا به دنیا آمد و بزرگ شد. کاترین فارغالتحصیل رشتهی تاریخ و حقوق از دانشگاه مکگیل بود و پیش از آنکه رشتهی حقوق را ترک کند و به یک نویسندهی تماموقت تبدیل شود، به مدت ۲۰ سال به شغل وکالت مشغول بود. مککنزی علاوهبر نویسنده بودن، دونده، اسکیباز و تنیسبازی مشتاق است. او نویسندهی کتابهای پرفروش متعددی از جمله پنهان، شکسته، دروغگوی خوب و هرگز نمیگویم است. آثار او به چندین زبان مختلف ترجمه شدهاند و شماری از آثار او نیز بهعنوان منبع الهام سریالهای تلویزیونی انتخاب شدهاند.
ژانر کتاب دروغگوی خوب چیست؟
کتاب دروغگوی خوب در ژانر رمانهای هیجانانگیز، شکبرانگیز و عاشقانه طبقهبندی میشود.
رمان دروغگوی خوب مناسب کدام رده سنی است؟
کتاب دروغگوی خوب بیشتر مناسب بزرگسالان است.
ورود به بازار کتاب ایران
کتاب دروغگوی خوب توسط انتشارات کتاب کولهپشتی، با ترجمهی ترزا شاهین و به ویراستاری امالبنی خیرخواه حسنزاده منتشر شده است. این کتاب در ایران در سال ۱۳۹۷، در همان سال انتشار نسخهی اصلی کتاب وارد بازار شد و با استقبال خوبی نیز مواجه شد.
نظرات افراد یا مجلههای مشهور درباره دروغگوی خوب
رمان دروغگوی خوب در سال ۲۰۱۸ توسط بوکباب و گودریدز مورد استقبال زیادی واقع شده است. این کتاب توسط Entertainment Weekly یک رمان هیجانانگیز و پرماجرا توصیف شده است.
پابلیشرز ویکلی کتاب دروغگوی خوب را یک رمان هیجانانگیز، پیچیده، روانشناختی و تاملبرانگیز توصیف کرده است. پابلیشرز ویکلی همچنین معتقد است که اینکه دروغگوی خوب چه کسی ممکن است باشد و اینکه این عبارت واقعا چه معنایی دارد، سوالاتی هستند که خواننده مدتها پس از خواندن کتاب، آنها را از خود خواهد پرسید و بسیاری از خوانندگان، این کتاب را یکروزه به اتمام خواهند رساند.
بوکلیست معتقد است که این رمان را باید به طرفداران شخصیتهای بهظاهر خوشحال که در واقع زندگیهای بسیار غمانگیزی دارند، هدیه داد.
لایبرری ژورنال معتقد است که کاترین مککنزی با گامهای محکم و میخکوبکننده، در این رمان تعلیق ایجاد کرده و در عین حال خواننده را به زندگی تمام شخصیتها میکشاند؛ هر زن در این رمان، رازهایی دارد و هر یک، راوی غیرقابل اعتمادی از زندگی خود است که سعی دارد آن را خوب و موجه جلوه دهد.
بوکیش معتقد است که رازها و دروغها در صفحات کتاب دروغگوی خوب میچرخند و با احساس گناه و تردید در هم میآمیزند. بوکیش همچنین این رمان را رمانی جذاب برای افرادی دانسته که علاقهمند هستند یک رویداد را از منظرهای متفاوت تجربه کنند.
روزنامهی مونترال معتقد است که کاترین مککنزی با خلق این کتاب، اثری مشابه اسب تروا ساخته است؛ دروغگوی خوب رمانی سرشار از جذابیت است که به سختی میتوان از خواندن آن دست کشید.
بوک ریپورتر معتقد است که شاید بهتر بود در عنوان این کتاب، به جای کلمهی «دروغگو» از کلمهی «دروغگویان» استفاده میشد، زیرا دروغها در این رمان فراوان هستند و همین موضوع، این رمان را به اثری جذاب تبدیل کرده که خوانندگان را به سمت یک پایان غافلگیرکننده سوق میدهد.
بخشی از متن کتاب دروغگوی خوب
دیر کرده بودم. به همین خاطر وقتی حادثه رخ داد، من آنجا نبودم.
نه در ساختمان و نه حتی جایی نزدیک به آن.
آن روز صبح زمان را گم کرده بودم. سعی داشتم بچهها را آماده کنم و از در بیرون بروم. گاهی اتفاق میافتد. همهچیز مرتب بود و بعد... یک ساعت باید میگذشت تا تمام کارهایی را که برایشان وقتی مشخص تعیین کرده بودیم؛ انجام دهیم. گذاشتن بچهها جلوی مدرسه، جشن تولد یکی از بچهها، حتی یکبار نرسیدن به پرواز هواپیما، علیرغم اینکه در سالن پرواز بودیم و وقت زیادی داشتیم تا سوار هواپیما شویم.
هرگز این نرسیدنها و دیر کردنها تأثیر زیادی بر روی زندگیام نداشتهاند. حداقل تا آنجایی که میدانم. فقط گاهی موجب ناامیدی و چشمغره بچهها میشد. ما... ما... مامان است دیگر.
معمولاً اینها از دست من خارج بود. میتوانم قسم بخورم که هر کاری میکردم تا بتوانم سرِ وقت برسم. آن روز، گرچه... آن روز شاید عمداً دیر رسیدم.
حالا قبول میکنم.
پایم را روی کف چسبناک قطار فشار میدادم؛ گویی با این کار میخواستم تندتر حرکت کند. ایستگاهها را از ده تا یک شمردم مثل وقتیکه موشکی را به فضا پرتاب میکنند. قطار در ایستگاه متوقف شد و من از میان انبوهِ جمعیتی که آهسته حرکت میکردند خودم را دواندوان به پلهها رساندم.
مثل خرگوش سفید داستان آلیس در سرزمین عجایب دیرم شده بود، دیر، دیر، دیر.
زمانی که از پلههای سیمانی بالا میدویدم؛ قلبم بهشدت میتپید. احتمالاً به همین علت متوجه نگاههای هراسان مردمی نشدم که وحشتزده بهسرعت میدویدند. فقط بر رسیدن به مقصدم تمرکز داشتم.
وقتی بالاخره از مترو خارج شدم، ایستادم تا کمی نفس تازه کنم.
از آنچه دیدم نفسم بند آمد.
ساختمانی که آنطور سرسختانه سعی میکردم به آن برسم، دو بلوک آنطرفتر بود. احتمالاً آفتاب ماه اکتبر به روی شیشههایش انعکاس داشت. در عوض، پنجرههایش در میان شعلهها محاصره شده بود. قبل از اینکه بفهمم چه اتفاقی افتاده، فریاد و جیغ مردم مرا در خود بلعید. احساس میکردم در میان شلوغی و سروصدای یک کنسرت راک گیر افتادهام - صدای ناموزون و ناهماهنگی که ریشه در چیزی خوشآهنگ دارد و باوجوداین دلنشین نیست.
بعدازآن دیگر، فقط چیزهایی جستهگریخته به یاد میآورم.
حجم
۲۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۲۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
نظرات کاربران
من نمیدونم مشکل از داستان بود یا ترجمه. زمانهای مختلف. راویهای مختلف که همه چیز رو قاطی میکردی. واقعا میخواستم کتاب رو ناتموم بذارم. اما میخواستم بدونم آخرش کی به کیه و جریان این همه اسم و خاطرات چیه؟ اصلا پیشنهادش
با انفجاری در دهم اکتبر سال ۲۰۱۰ در یک ساختمان تجاری، ۵۱۳ نفر کشته شده و تعداد زیادی زخمی میشن. "سیسیلی گریسون" اون روز با همسرش تام در محل کارش قرار داشت اما برحسب عادت دیر حاضر شده و راه افتاده
خیلی خسته کننده بود اصلا توصیه نمیکنم
خیلی جالب و مهیج بود و پر از غافلگیری
کتاب نسبتا خوبی بود ولی از اواسط کتاب
روایت یک حادثه و قربانیان آن داستان به گونه ایه که هر لحظه چیزی برای ارائه داره و در آخر داستان مغزم قیلی ویلی رفت 🥴 داستان پردازی عالی بود، البته گاهی سیر زمان و مکالمات را گم میکردم و انگار خودم
ابتدای کتاب تا حدود صد صفحه اول خسته کننده و تا حدی گیج کننده بود به طوری که چند روز طول کشید تا از اون صد صفحه بگذرم اما بعدش کشش و جذابیت داستان شما رو وادار به ادامه خوندن
خیلی خیلی معمولی