دانلود و خرید کتاب شارلوت دوید فوئنکینوس ترجمه سعیده بوغیری
تصویر جلد کتاب شارلوت

کتاب شارلوت

انتشارات:نشر البرز
امتیاز:
۳.۲از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شارلوت

کتاب شارلوت اثر دیوید فوئنکینوس است که با ترجمه سعیده بوغیری در نشر البرز منتشر شده است. این داستان الهامی از زندگی شارلوت سالومون، نقاش آلمانی است که در است. شارلوت سالومون، یک نقاش آلمانی بود که در بیست‌ و شش سالگی، درحالی‌که باردار بود، کشته شد. 

این کتاب در سال ۲۰۱۴ موفقیت بی‌نظیری پیدا کرد و تاکنون بیش از سیصد و هشتاد هزار نسخه از آن به فروش رسیده است. علاوه بر این موفق شد تا جوایز بسیاری مانند جایزه گنکور و جایزه رونودو را در سال ۲۰۱۴ و جایزه جام کریستال بهترین رمان رساله فلسفی را در سال ۲۰۱۵ از آن خود کند.

درباره کتاب شارلوت

دیوید فوئنکینوس برای نوشتن رمان شارلوت، اثر اتوبیوگرافیک او به نام: زندگی یا تئاتر؟ را به عنوان منبع اصلی خود انتخاب کرده است تا به زندگی نقاشی بپردازد که در اوج جوانی و با فرزندی در شکمش از دنیا رفت. داستان شارلوت داستانی جذاب و تاثیرگذار است که از درهم آمیختن تخیل و واقعیت تشکیل شده است و مخاطبانش را با زندگی این نقاش آلمانی آشنا می‌کند.

دیوید فوئنکینوس این کتاب را با نثری شعرگونه نوشته است و به این ترتیب بر جذابیت بیشتر کتاب افزوده است. 

خواندن کتاب شارلوت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب شارلوت برای کسانی که به هنر و ادبیات فرانسه علاقه‌مند هستند و سینما و آثار اقتباسی را دوست دارند مناسب و جذاب است.

درباره دیوید فوئنکینوس

دیوید فوئنکینوس در ۲۸ اکتبر ۱۹۷۴ در پاریس به دنیا آمد و در همانجا در رشته‌های ادبیات و موسیقی تحصیل کرد. او نویسنده پر افتخاری است که جوایز بسیاری را از آن خود کرده است و از روی کتاب‌هایش فیلم ساخته‌اند. رمان او با عنوان ظرافت پرفروش‌ترین کتاب فرانسه شد. در دسامبر ۲۰۱۱ فیلم ظرافت از روی آن ساخته شد و اودره توتو، هنرپیشه و مدل فرانسوی، در آن به ایفای نقش پرداخت. کتاب وارونگی حماقت (۲۰۰۱) برنده جایزه فرانسوآ موریاک و کتاب دیگر او به نام پتانسیل شهوت‌انگیز همسر من (۲۰۰۴) برنده جایزه روژه نیمیه شد.

در سال ۲۰۱۴، فیلمی کمدی دراماتیک به نام خاطرات، اقتباسی از رمان خاطرات، به کارگردانی ژانپل روو و با هنرمندی بازیگران فرانسوی و بلژیکی ساخته شد و موفقیت زیادی کسب کرد. این فیلم تاکنون برگزیده جشنواره بین‌المللی فیلم‌های فرانسوی نامور ۲۰۱۴ در بخش نگاه نو و جشنواره سینه مانیا ۲۰۱۴ بوده است.

بخشی از کتاب شارلوت

شارلوت خواندن نام کوچکش را از روی یک گور یاد گرفت.

از این رو، او نخستین شارلوت نام نیست.

پیش از او خاله‌اش، خواهر مادرش، این نام را داشت.

این دو خواهر تا شامگاه نوامبر ۱۹۱۳ بسیار به هم پیوند خورده‌اند.

فرانتزیسکا و شارلوت با هم آواز می‌خوانند، می‌رقصند، نیز می‌خندند.

این هرگز عجیب نیست.

در تمرین خوشبختی‌شان حالت عفیفانه‌ای وجود دارد.

شاید این حیا با شخصیت پدرشان پیوند دارد.

یک متفکر باصلابت، یک آماتور هنر و عهد باستان.

در نظرش هیچ چیز سودمندتر از غباری از عهد شکوه روم نیست.

مادرشان از این هم ملایم‌تر است.

اما ملایمتش هم مرز اندوه است.

زندگی‌اش رشته‌ای از واقعه‌ها بوده.

بهتر است بعد به آنان بپردازیم.

عجالتآ با شارلوت همراه شویم.

نخستین شارلوت.

زیباست، موهای بلند مشکی‌اش به نویدی می‌ماند.

همه‌چیز از کندی آغاز می‌شود.

رفته‌رفته همه کارهایش را آهسته‌تر انجام می‌دهد: خوردن، قدم‌زدن، خواندن.

چیزی در وجودش کند می‌شود.

بی‌تردید این نوعی مالیخولیاست که در جانش رسوخ می‌کند.

یک مالیخولیای ویرانگر که کسی از آن جان به در نمی‌برد.

خوشبختی به جزیره‌ای دست نیافتنی در گذشته بدل می‌شود.

هیچ‌کس متوجه حضور این کندی در وجود شارلوت نمی‌شود.

بیماری بیش از اندازه فریبنده‌ای است.

دو خواهر را با هم مقایسه می‌کنند.

یکی‌شان آشکارا خنده‌روتر از دیگری است.

از این گذشته، گهگاه متوجه رؤیابافی‌هایی می‌شوند که کمی طولانی است.

اما شب بر او چیره می‌شود.

همان شبی که باید منتظر بود تا شب آخر او شود.

یک شب بسیار سرد ماه نوامبر است.

درحالی‌که همه در خوابند، شارلوت بلند می‌شود.

چند وسیله را جمع می‌کند، انگار می‌خواهد به سفری برود.

شهر انگار که متوقف شده باشد، در زمستانی زودرس یخ بسته.

دختر جوان به تازگی هجده ساله شده.

پرشتاب به سمت تقدیرش گام برمی‌دارد.

یک پل.

پلی که زن آن را خیلی دوست می‌دارد.

مخفی‌گاه سیاهی‌اش.

مدت‌هاست می‌داند این آخرین پل خواهد بود.

زن در دل شب سیاه، بی‌هیچ شاهدی، می‌پرد.

بی‌کمترین تردیدی.

در آب یخ سقوط می‌کند و از مرگش شکنجه‌ای می‌سازد.

صبح زود بدنش را که در کنار آب افتاده، پیدا می‌کنند.

سرما کبود کبودش کرده.

پدرومادرش و خواهرش از این خبر در شوک فرو رفته‌اند.

پدر در سکوت منجمد شده.

خواهر گریه می‌کند.

مادر از درد جیغ می‌کشد.

روز بعد، روزنامه‌ها از این دختر جوان یاد می‌کنند.

دختری که بی‌کمترین توضیحی خود را به کام مرگ کشید.

شاید فاجعه اصلی همین باشد.

خشونتی که به خشونت دیگر افزوده شد.

shery
۱۴۰۰/۰۶/۲۳

سبک خاصی از نوشتن و رمانی جالب برای خواندن. به خصوص واقعی بودن داستان واقعا تکان دهنده بود.

کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
۱۴۰۲/۰۸/۱۶

سبک نوشتار داستان خسته کننده بود و نپسندیدم نتونستم تا پایان داستان رو بخونم.

بعضی دردها هرگز از میان نمی‌روند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
مقیاس حقیقی زندگی، خاطره است.
masoome
شارلوت به زودی متوجه می‌شود مردگان جزیی از زندگی‌اند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
اصلا امتیاز هنرمندان همین است: زندگی در میان ابهام.
masoome
بدین‌ترتیب است که آلفرد خود را در دل آواز می‌اندازد: برای زنده ماندن. همان‌طور که انسان برای مردن، خود را در آب می‌اندازد.
masoome
برخی بدن‌ها به سؤالی بی‌جواب می‌مانند. تنها می‌دانیم نمی‌توان نگاه را منصرف کرد. وقتی آنجاست، تنها اوست که می‌بینیم.
masoome
شارلوت می‌تواند در عین رنج بردن، لبخند بزند. تنها هازه او را درک می‌کند و این درک کردن از واژگان عبور نمی‌کند. شارلوت بی‌هیچ حرفی سر بر سینه او می‌گذارد. در آن هنگام احساس می‌کند کسی به او گوش سپرده.
masoome
اقدام به خودکشی، بی‌شک اقدامی از سر ناامیدی است. رفتاری از روی تنهایی مفرط. البته که باید متهمی برای آن پیدا کرد.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
باید از مردی که بیش از اندازه کار می‌کند، دوری کرد.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸

حجم

۱۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۱۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان