دانلود و خرید کتاب درهم‌شکسته کاترین مک‌کنزی ترجمه نیلوفر دهقانی نیل
تصویر جلد کتاب درهم‌شکسته

کتاب درهم‌شکسته

معرفی کتاب درهم‌شکسته

درهم‌شکسته، از رمان‌های برگزیده خوانندگان نیویورک‌تایمز، نوشته کاترین مک‌کنزی است.

 درباره کتاب درهم‌شکسته

 جولی و جان دو همسایه و هم‌محله‌ای هستند، جولی نویسنده است و با همسرش دنیل زندگی می‌کند و جان پدر یک خانواده. آنها در این محله باهم آشنا  و ناخواسته وارد ماجرایی جنایی می‌شوند...

این اثر همانند دیگر آثار مک‌کنزی روایتی جذاب دارد که تعلیق داستانی آن سبب می‌شود مخاطب با هیجان داستان را تا انتها دنبال کند.

 درباره کاترین مک‌کنزی

کاترین مک‌کنزی نویسنده و وکیل کانادایی  بخاطر رمان‌هایشبه شهرت رسیده است.

 شیوه روایت داستان‌های مک‌کنزی همراه با تعلیق و دقت به جزییات است. او به عنوان نویسندهٔ پرفروش‌ترین رمان‌های سال‌های اخیر کانادا و آمریکا شناخته می‌شود.

خواندن کتاب درهم‌شکسته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به رمان‌های خارجی و ادبیات داستانی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب درهم‌شکسته

اول نوامبر، یک روز پاییزی بارانی بود. هنوز تاریک بود که بیدار شدم و مثل این بود که هرگز دوباره خورشید را نخواهیم دید. خانه بوی نم می‌داد و یادداشتی نوشتم که خاطرم باشد درموردش با دنیل صحبت کنم.

یک ماه بعداز این‌که نقل‌مکان کردیم، کارهایم روال عادی گرفت. زمانی که تنها هستی و یک روز کامل را پیش رو داری، روال عادی اهمیت پیدا می‌کند.

تمام روزهای هفته به این صورت می‌گذشتند: دویدن با سندی ساعت شش، آماده کردن صبحانه ساعت هفت‌وسی دقیقه، جروبحث با دوقلوها که لباس مدرسه بپوشند ساعت هشت، صحبت کردن با دنیل درخصوص این‌که کارهایی را که روی تخته‌گچی برنامه، پشت درِ کمد آشپزخانه نوشته‌ام، چه کسی انجام دهد ساعت هشت‌وسی دقیقه. ساعت نه‌وپانزده دقیقه حمام‌کرده پشت میزم می‌نشستم، میزی که در پاگردان بزرگ طبقهٔ دوم جلوی پنجره‌های رو به آفتاب قرار دارد و آن را به فضایی برای نوشتن اختصاص داده‌ام. بعد، تقویم کوچکی را که ترتیب داده بودم، چک می‌کردم، تقویمی که به من می‌گفت ـ از کلّ ۱۰۰، ۰۰۰ لغت ـ چه تعداد کلمه را باید آن روز می‌نوشتم. تعداد کلماتی که تا آن موقع نوشته شده بود، بالای صفحه مشخص بود. این تعداد، با آن سرعت که باید، پیش نمی‌رفت؛ یازده ماه فرصت داشتم و فقط ۷۵۰۰ کلمه نوشته بودم. یعنی تا اکتبر، ۸۳۳ لغت عقب بودم. باید سرعت بیش‌تری می‌گرفتم و حالا که روی روال افتاده بودم، می‌توانستم خودم را برسانم.

به دلایلی که هنوز برایم روشن نیست، بخشی از روال عادی این بود که با همسایهٔ روبه‌رویی‌مان، جان، غیر از در اولین روز، صحبت نکردم، با این‌که اغلب در مسیر، به هم برخورد می‌کردیم. شاید به‌خاطر حرف دنیل درمورد خوش‌وبش کردن بود، اما موقعی که در دویدن‌های روزانه‌مان از کنار یک‌دیگر می‌گذشتیم، تنها کاری که می‌کردم این بود که برایش سری تکان بدهم. او هم اصلاً تلاش نمی‌کرد با من وارد صحبت شود و بعد از چند هفته به نظرم آمد که عملاً از من دوری می‌کند. اگر دقیقاً اطراف پارک دور می‌زدم، از طرف مقابل از کنار هم می‌گذشتیم. با یک‌دیگر همان رفتار را داشتیم که همهٔ دونده‌های دیگر دارند، اما هیچ‌یک از ما برای تغییر مسیر حرکتی نمی‌کردیم. من می‌توانستم از همان اول، جهتم را عوض کنم، اما هرگز این کار را انجام ندادم. ‌

Mahyar Ir
۱۴۰۳/۰۲/۲۲

کتاب با محوریت موضعی زیبا اما ترجمه و روان نویسی قلم مقداری ضعیف است که برای مترجم آروزی موفقیت و بهتر شدن دارم ...

هنگامه محمدی
۱۳۹۹/۰۷/۲۶

ارزش یک بار خوندن رو داشت. جذاب بود ولی از وسطای کتاب اطلاعات رو خیلی قطره چکانی میداد که یکم حرصم گرفت. ولی روی هم رفته بد نبود.غلط املایی زیاد داشت و یه جاهایی ترجمه گنگ بود.

Naghmeh
۱۴۰۲/۰۴/۰۲

ترجمه می تونست بهتر باشه. به نظر می‌رسید بعضی از گفتگوها رو واضح ترجمه نکردن و شبیه یکسری جملات نامفهوم و بی ربط بود. کلیت داستان جالب بود. گره گشایی داستان در ۵ یا ۶ صفحه پایانی بود. در کل برای یکبار

- بیشتر
farzane1350
۱۴۰۳/۰۲/۲۴

بد نبود اما خیلی جذاب نبود و وقایع رمان انسجام نداشت در ضمن یک اشتباه داشت ( دو قلوهای همسان قطعا هم جنس هستند و امکان ندارد که دوقلوهای همسان جنسیت متفاوت داشته باشند )

AS4438
۱۴۰۳/۰۲/۲۸

تشکرازطاقچه برای هدیه کتاب، بالاخره وبسختی هرچه تمامترخواندمش، مملو ازغلط املائی، ترجمه فوق العاده بد، کتابی سخت خوان و کم فهم، کاملن بی سروته،خسته کننده،فقطچون هدیه طاقچه بود تا آخرخواندم،تعلیق های بسیارنابجا ونامفهوم وگنگ.

Dark Lady
۱۴۰۳/۰۶/۰۷

همه کتابهای هدیه همینن ترجمه بد غیر روان جذابیت نداره

Sajjad Malekzadeh
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

محوریت داستان حول یک رابطه و یک حادثه است. پرش داستان به بازه های زمانی مختلف عملا این حس کنجکاوی رو به مخاطب تزریق میکنه که داستان رو ادامه بده. من این کتاب رو دوست داشتم چون یه داستان ساده

- بیشتر
نغمه میلانی
۱۴۰۳/۰۳/۰۴

یک رمان بسیار متوسط آمریکایی، هیچ عمقی در احساسات و زندگی افراد وجود نداشت و هیچ بررسی روانکاوانه ای برای بررسی ابعاد شخصیت ها انجام نداده بود،ترجمه بد نبود ولی خوب هم نبود.در مجموع چیزی به من نیاموخت.

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۲/۲۸

روند داستان و شخصیت پردازی و بازی با خواننده خوب بود

کاربر 8614901
۱۴۰۳/۰۲/۲۸

فوق العاده

«در جهانی که دائماً تلاش می‌کند تو را تغییر دهد، خودبودن موفقیتی بزرگ است.»
AS4438
می‌گویند اگر پروانه‌ای در جنگل بارانیِ آمازون، بال‌هایش را به هم بزند، می‌تواند هوای آن سرِ دنیا را عوض کند. تئوری آَشفتگی.
AS4438
«هنوز یاد نگرفتی بچه جون؟ زندگی عادلانه نیست.»
AS4438
اگر ندانی که کی کوتاه بیایی، نمی‌توانی بیست سال متأهل باقی بمانی.
Azadeh Farhat
همین‌طور که از پنجره که نیاز به درزگیری دارد به بیرون نگاه می‌کنم و پوست بازوهایم از سرما دانه‌دانه شده است، به این فکر می‌کنم که این لحظات سکوت، همان زمانی که صرف درست کردن و نوشیدن یک فنجان قهوه می‌شود، چقدر برایم مهم هستند. این لحظات، زمانی است که باید فکر کنم. تماشا کنم. برنامه‌ریزی کنم.
book 🦔 worm
«در جهانی که دائماً تلاش می‌کند تو را تغییر دهد، خودبودن موفقیتی بزرگ است.»
MahShid Pourhosein
حافظه چیز قابل اثباتی نیست. چیزی را می‌بینیم که می‌خواهیم، چیزی را می‌شنویم که به ما لذت می‌دهد و چیزی را به یاد می‌آوریم که ما را غمگین می‌کند. این وضعیت انسان است.
AS4438
اگر ندانی که کی کوتاه بیایی، نمی‌توانی بیست سال متأهل باقی بمانی.
MahShid Pourhosein
اگر نتوانی هر از گاهی تفریح کنی، فایده پول داشتن چیست.
MahShid Pourhosein
خیلی چیزها می‌توانند تعادل ازدواج را به هم بزنند و پول هم این کار را با ما می‌کرد. اغلب اوقات بهتر است که وجودش را نادیده بگیریم تا این‌که بخواهیم به آن ببالیم یا به قدرتش اعتراف کنیم.
MahShid Pourhosein

حجم

۳۱۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

حجم

۳۱۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۷۰۰
تومان