کتاب بهتره با یکی حرف بزنی لاری گاتلیب + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

نویسنده:لاری گاتلیب
انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز
۴.۳از ۳۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

کتاب بهتره با یکی حرف بزنی نوشته لاری گاتلیب است. این کتاب یک رویکرد متفاوت به کسانی دارد که برای درمان اختلالات روانی خود به پزشک مراجعه می‌کنند. وقتی این کتاب را می‌خوانید از خودتان می‌پرسید من هم شبیه به این آدم‌ها هستم؟

این کتاب قصد دارد بپرسد «ما چگونه تغییر می‌کنیم؟» و این‌گونه پاسخ می‌دهد: «با برقراری ارتباط با دیگران.» روابطی که نویسنده اینجا دربارهٔ آن‌ها می‌نویسد، یعنی ارتباط بین بیماران و درمان‌گران، برای ایجاد هرگونه تغییر، مستلزم اعتمادی همه‌جانبه است.

این کتاب سعی دارد موردهای مشاوره‌ای را بررسی کند و خواننده را در این مسیر با خود همراه کند.

خواندن کتاب بهتره با یکی حرف بزنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به روان‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

می‌گویم: «جان...» ولی او داستان بلندی را تعریف می‌کند که دربارهٔ همسرش است. با وجود اینکه پیش من آمده است تا کمکش کنم، حتی یک کلمه هم نمی‌توانم حرف بزنم.

در ضمن، من درمان‌گر جدید او هستم. (درمان‌گر قبلی‌اش که دیدارشان سه جلسه بیشتر دوام نیاورد «خوب بود، ولی احمق بود.»)

می‌گوید: «و بعدش مارگو عصبانی می‌شه... باورت می‌شه؟ ولی به من نمی‌گه که عصبانیه. فقط عصبانی رفتار می‌کنه و من باید ازش بپرسم که چی شده. ولی می‌دونم که اگه بپرسم سه بار اول رو جواب می‌ده: ‘هیچی.’ و بعدش واسه بار چهارم یا پنجم می‌گه: ‘خودت می‌دونی چی شده.’ و بعدش من می‌گم: ‘نه نمی‌دونم وگرنه نمی‌پرسیدم!’»

لبخند می‌زند. یک لبخند پت‌وپهن. سعی می‌کنم از لبخندش استفاده کنم. به هرچیزی متوسل می‌شوم تا صحبت یک نفرهٔ او را به یک مکالمهٔ دو نفره تبدیل و با او ارتباط برقرار کنم.

می‌گویم: «لبخندت الان برام عجیبه، چون داری می‌گی که همه، ازجمله مارگو، کلافه‌ت می‌کنن ولی باوجوداین لبخند می‌زنی.»

لبخندش پهن‌تر می‌شود. به عمرم دندان‌هایی به این سفیدی ندیده‌ام. مثل الماس می‌درخشند. «واسه این لبخند می‌زنم، شرلوک، چون دقیقاً می‌دونم چی زنم رو اذیت می‌کنه.»

جواب می‌دهم: «آها... پس...»

حرفم را قطع می‌کند: «صبر کن! صبر کن! دارم به قسمت خوبش می‌رسم. همون‌طور که گفتم من در واقع می‌دونم چی شده ولی چون خیلی دلم نمی‌خواد یه آه و نالهٔ دیگه بشنوم، این دفعه به‌جای پرسیدن تصمیم می‌گیرم که...»

حرفش را قطع می‌کند و به ساعت روی کتابخانهٔ پشت سرم خیره می‌شود.

می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و به جان کمک کنم آهسته‌تر صحبت کند. می‌توانم دربارهٔ نگاه کردنش به ساعت نظر بدهم (آیا اینجا او را هول می‌کند؟) یا این موضوع که چرا من را شرلوک صدا کرد (آیا من ناراحتش کرده‌ام؟) یا اینکه می‌توانم بیشتر روی سطح آنچه ما «محتوا» می‌نامیم، یعنی همان ماجرایی که تعریف می‌کند، بمانم و سعی کنم که بفهمم چرا احساسات مارگو را آه و ناله می‌داند.

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه