
کتاب چه حسی بهت می ده؟
معرفی کتاب چه حسی بهت می ده؟
کتاب الکترونیکی «چه حسی بهت میده؟» نوشتهٔ جاشوا فلچر و با ترجمهٔ امید حسینی و صدرا صمدی دزفولی، توسط نشر میلکان منتشر شده است. این اثر به دنیای رواندرمانی و تجربههای یک درمانگر متخصص اضطراب میپردازد و با روایتی صمیمانه و بیپرده، مخاطب را به پشت صحنهٔ جلسات مشاوره و دغدغههای درمانگران میبرد. کتاب در دستهٔ ناداستان و روانشناسی قرار میگیرد و با ترکیب روایتهای واقعی و تحلیلهای شخصی نویسنده، تصویری ملموس از فرایند درمان و چالشهای سلامت روان ارائه میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چه حسی بهت می ده؟
در «چه حسی بهت میده؟»، جاشوا فلچر، رواندرمانگر متخصص اضطراب، با نگاهی بیواسطه و خودافشاگرانه، تجربههای حرفهای و شخصی خود را در قالب ناداستان روایت میکند. این کتاب ساختاری روایی دارد و هر فصل آن به ماجرای یکی از مراجعان یا تجربههای شخصی نویسنده اختصاص یافته است. فلچر با استفاده از زبان محاورهای و طنز تلخ، تلاش میکند افسانهها و سوءبرداشتهای رایج دربارهٔ رواندرمانی را به چالش بکشد و تصویری واقعیتر از درمانگران و مراجعان ارائه دهد. کتاب نهتنها به جلسات مشاوره و تعاملات درمانگر و مراجعهکننده میپردازد، بلکه به دغدغههای درونی درمانگر، نداهای ذهنی و چالشهای شخصی او نیز توجه دارد. روایتها گاه به خاطرات دوران نوجوانی، تجربههای خانوادگی و حتی لحظات آسیبپذیری نویسنده سر میزنند. این اثر با ترکیب روایتهای واقعی، تحلیلهای روانشناختی و شوخطبعی، به موضوعاتی چون اضطراب، حملهٔ هراس، خودزنی، فشارهای اجتماعی و نقش شبکههای اجتماعی در سلامت روان میپردازد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل، داستان یا موضوعی مستقل را دنبال میکند و درعینحال، دغدغهٔ اصلی نویسنده یعنی شفافسازی فرایند رواندرمانی و زدودن ترس و شرم از مراجعه به درمانگر را در سراسر کتاب حفظ میکند.
خلاصه کتاب چه حسی بهت می ده؟
در «چه حسی بهت میده؟»، جاشوا فلچر با روایتهایی از جلسات مشاوره، زندگی شخصی و تجربههای حرفهای خود، تلاش میکند تصویری واقعی و بیپرده از دنیای رواندرمانی ارائه دهد. او با معرفی مراجعانی چون دفنی، لوی، زهرا و نوآ، به مسائل متنوعی مانند اضطراب، حملهٔ هراس، ترس از تنهایی، خودزنی و فشارهای اجتماعی میپردازد. نویسنده در هر فصل، علاوهبر روایت ماجرای هر مراجعهکننده، نداهای درونی خود را نیز به تصویر میکشد؛ صداهایی مانند تحلیلگر، اضطراب، دلسوزی و منتقد که در ذهنش حضور دارند و بر تصمیمها و احساساتش تأثیر میگذارند. فلچر نشان میدهد که درمانگران نیز انسانهایی با ضعفها، ترسها و آسیبپذیریهای خاص خود هستند و فرایند درمان، مسیری مشترک میان درمانگر و مراجعهکننده است. کتاب به موضوعاتی چون چرخهٔ هراس، نقش خانواده و جامعه در شکلگیری اضطراب، تفاوت رویکردهای درمانی و تأثیر شبکههای اجتماعی بر سلامت روان میپردازد. نویسنده با بیان خاطرات شخصی، از جمله تجربههای نوجوانی، روابط خانوادگی و حتی مصرف مواد، تلاش میکند مرز میان درمانگر و مراجعهکننده را انسانیتر و ملموستر کند. در نهایت، «چه حسی بهت میده؟» بر اهمیت پذیرش آسیبپذیری، شجاعت در بیان احساسات و جستوجوی کمک حرفهای تأکید دارد و تلاش میکند ترس و شرم از مراجعه به رواندرمانگر را کاهش دهد.
چرا باید کتاب چه حسی بهت می ده؟ را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صادقانه و بیپرده، تجربههای واقعی از جلسات رواندرمانی و زندگی شخصی یک درمانگر را به تصویر میکشد. خواننده با مطالعهٔ آن، نهتنها با چالشهای مراجعان و فرایند درمان آشنا میشود، بلکه به لایههای پنهان ذهن و احساسات درمانگر نیز دسترسی پیدا میکند. اثر حاضر بهویژه برای کسانی که با اضطراب، حملهٔ هراس یا دغدغههای سلامت روان دستوپنجه نرم میکنند، میتواند منبعی برای شناخت بهتر خود و کاهش احساس تنهایی باشد. همچنین، کتاب به افسانهها و سوءبرداشتهای رایج دربارهٔ رواندرمانی پاسخ میدهد و تصویری انسانیتر از درمانگران ارائه میدهد. ترکیب روایتهای واقعی، تحلیلهای روانشناختی و شوخطبعی، مطالعهٔ این اثر را به تجربهای متفاوت و آموزنده بدل میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای افرادی که با اضطراب، حملهٔ هراس یا مشکلات سلامت روان مواجهاند، مفید است. همچنین، دانشجویان و علاقهمندان به روانشناسی، درمانگران و کسانی که به دنبال شناخت بهتر فرایند رواندرمانی و تجربههای واقعی از جلسات مشاوره هستند، میتوانند از این اثر بهره ببرند. برای کسانی که به دنبال کاهش ترس و شرم از مراجعه به درمانگر یا در جستوجوی روایتی انسانی از سلامت رواناند، این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب چه حسی بهت می ده؟
«اگر در مهمانیای افتخار آشنایی با یک درمانگر (البته از نوع خوبش) نصیبتان شده باشد، احتمالاً دیدهاید چقدر حواسجمع و دقیق است. ما درمانگرها همهٔ تلاشمان را میکنیم که خوب گوش دهیم. هدفمان از این کار، نه پیداکردن همهٔ خطاهایتان است، نه دیدن بخشی از وجودتان که نمیخواهید ببینیم و نه ربطدادن ویژگیهای شخصیتیتان به مشکلاتی که با پدر و مادرتان دارید. ما تیرهترین فکرهایتان را نمیبینیم و ذهنتان را نمیخوانیم و مدام دنبال دروغهایتان نمیگردیم. فقط دقت زیادی میکنیم؛ چون به گوشدادن علاقه داریم و برایش آموزش دیدهایم. وقتی در اتاق رواندرمانی یا هر جای دیگری ازتان میپرسیم: «این قضیه چه حسی بهت میده؟» برای این است که واقعاً میخواهیم بدانیم. ما کنجکاو و علاقهمندیم. دوست داریم بفهمیم و بشناسیم. مثل طراحان داخلی که موقع ورود به هر اتاقی ناخواسته وراندازش میکنند یا ساختمانسازهایی که ناخواسته با مشت به دیوار پروژهٔ دیگران میکوبند، برای درمانگرها هم سخت است کارشان را کنار بگذارند؛ بهخصوص که این کار بخش بزرگی از هویتشان را تعریف میکند. در موقعیتهای اجتماعی، وقتی از حرفهام میگویم، خیلیها معذب میشوند و زبان بدنشان ناخواسته کمی تدافعیتر میشود. بیشتر وقتها هم با لحنی نیمهشوخی و نیمهجدی میپرسند: «پس الان داری تحلیل روانیم میکنی؟» این محافظهکاری را خوب میشناسم. بگذارید بهعنوان درمانگری باصلاحیت و مجرب خیالتان را راحت کنم که این اتهام شیطنتآمیز خیلی هم از حقیقت دور نیست. اما کنجکاوی حرفهای من با آن تحلیلهای تهاجمیای که خیلیها را میترساند، فرق میکند و صرفاً از سر دلسوزی و کنجکاوی مثبت و عادت است.»
حجم
۲۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه