دانلود و خرید کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر یوجین اونیل ترجمه یدالله آقاعباسی
تصویر جلد کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر

کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر

معرفی کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر

کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر نوشتهٔ یوجین اونیل و ترجمهٔ یدالله آقاعباسی است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب شامل سه نمایشنامه می‌شود.

درباره کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر

 کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر شامل سه نمایشنامه است. نخستین نمایشنامه در منطقه جنگی و دومین و سومین نمایشنامه هم ماه دریای کارائیب و به‌سوی شرق در راه کاردیف نام دارند.

نمایشنامهٔ در منطقه جنگی، ماجراهای خدمهٔ یک کشتی بخار کوچک و ولگرد در جنگ جهانی اول است.

خواندن کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره یوجین اونیل

یوجین گِلَدِستون اونیل در ۱۶ اکتبر ۱۸۸۸ در خانواده‌ای ایرلندی در نیویورک به دنیا آمد. او یکی از نمایشنامه‌نویسان برجستهٔ امریکایی است. اونیل موفق به کسب جایزه نوبل ادبی در سال ۱۹۳۶ شد. او در همهٔ مکاتب، سبک‌ها و گونه‌های ادبی-نمایشی، تجربهٔ نگارش داشته و مورد استقبال و تحسین منتقدان بوده است. از دیگر آثار او می‌توان به «گوریل پشمالو»، «نخستین آدم»، «پیش از ناشتایی» و... اشاره کرد. یوجین اونیل ۲۷ نوامبر ۱۹۵۳ در بوستون چشم از دنیا فروبست. 

بخش‌هایی از کتاب در منطقه جنگی و دو نمایشنامه دیگر

«دیویس: (او و اسکاتی با سوءظن به اسمیتی نگاه می‌کنند، با خشونت) که تو این‌جوری فکر می‌کنی، آره؟ (صدایش را پایین می‌آورد و به‌آهستگی حرف می‌زند.) خب، اگه خیلی دلت می‌خواد بدونی، ما الان تو ناف منطقهٔ جنگی هستیم.

تأثیر این گفته غافلگیر‌کننده است. همگی در جا میخکوب‌شده و به دیویس زُل می‌زنند.

اسمیتی: از کجا می‌دونی، دیویس؟

دیویس: (با خشم) چون وقتی رفتیم تو منطقه، دریس شنید که اولی به سومی خبر داد که ناخدا رو بیدار کنه... تقریباً پنج‌تا بوق زده. خب، حالا چی می‌گی؟

اسمیتی: (آشتی‌جویانه) اوه، من که به حرف تو شک نکردم، دیویس. ولی خودت می‌دونی که اعلامیه نمی‌چسبونن که جاشوها بدونن رسیدن منطقه... به‌خصوص تو کشتیای پشتیبانیِ مهماتی مث این.

ایوان: (با قاطعیت) من از این سفر خوشم نمی‌آد. دفعهٔ بعدی می‌رم رو کشتی بادبانی بوستون به ریور پلاته که فقط چوب بار می‌زنه و رو آب می‌مونه، به خدا!

سوانسون: (با بی‌قراری) امیدوارم نیرو‌دریایی انگلیس بفرستتشون جهنم، اون زیر‌دریاییای کوفتی رو!

اسکاتی: (به اسمیتی نگاه می‌کند. او درحالی‌که چانه‌اش را روی دست‌هایش گذاشته، به در خیره شده و در خیال سر می‌کند. بی‌منظور‌) فکر کنم از زیر‌دریاییا نیس که ما باس بترسیم.

دیویس: (مشتاقانه تأیید می‌کند.) راس می‌گی، اسکاتی.

سوانسون: منظورت‌ مینه؟

اسکاتی: به مین هم فکر نکرده بودم.

دیویس: خیلی کشتیا رفتن رو هوا و ته دریا. دیگه نه به مین می‌خورن، نه اژدر می‌خوره بهشون.

اسکاتی: تا حالا چیزی راجع به جاسوسای آلمانی و کارای کثیفشون تو جنگ به گوشتون نخورده؟

او و دیویس به اسمیتی نگاه می‌کنند که غرق تفکر است و به حرف‌های آنها گوش نمی‌کند.

دیویس: و حقه‌هایی که می‌زنن آدمو خر کنن!

سوانسون: آره. من خودم تو روزنامه چند‌بار خونده‌م.

دیویس: خب... (می‌خواهد حرف بزند، اما جلوی خودش را می‌گیرد و کوتاه می‌آید.) من فقط می‌گم باس مواظب باشین.

ایوان: (آخرین جرعهٔ قهوه‌اش را می‌خورد و با مشت روی نیمکت می‌کوبد.) بهتون بگم، این قهوهٔ بوگندو برام دل‌درد می‌آره، آره!

همه با نفرتی رضایت‌بخش به او نگاه می‌کنند.

اسکاتی: (با طعنه) نگران نباش، ایوان. اگه بریم»

کاربر ۳۱۴۸۵۸۵
۱۴۰۲/۰۱/۳۰

سلام طاقچه نمایشنامه های نشر بیدگل بسیار خواندنی و گیراست اما چرا طاقچه به بافاصله دیروز تا امروز قیمت نمایشنامه های بیدگل را برد بالا لطفا کم کنید که بشه خرید

حجم

۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

حجم

۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان