کتاب نخستین آدم
معرفی کتاب نخستین آدم
کتاب نخستین آدم نمایشنامهای در چهار پرده از یوجین اونیل با ترجمه بهزاد قادری است. این داستان درباره انسانشناسی است که در تلاش است تا حلقه مفقوده میان انسان و حیوان را کشف کند.
درباره کتاب نخستین آدم
کتاب نخستین آدم داستان انسانشناسی به نام کرتیس جیسن است. این انسانشناس و همسرش مارتا، دو فرزندشان را از دست میدهند. آنها بعد از این واقعه با یکدیگر عهد میبندند تا تمام زندگیشان را وقف علم کنند. بنابراین به سفر اکتشافی میروند تا حلقه مفقوده میان انسان و حیوان را کشف کنند. بعد از سالها سفر به زادگاه کرتیس باز میگردند. کرتیس تصمیم میگیرد سفرش را به سمت آسیا ادامه دهد و از مارتا میخواهد او را همراهی کند. اما وقایع دیگری اتفاق میافتند...
کتاب نخستین آدم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران ادبیات نمایشی از خواندن کتاب نخستین آدم لذت میبرند.
درباره یوجین اونیل
یوجین گِلَدِستون اونیل ۱۶ اکتبر ۱۸۸۸ در خانوادهای ایرلندی در نیویورک آمریکا به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس برجستهای بود که موفق به کسب جایزه نوبل ادبی در سال ۱۹۳۶ شد. اونیل در همه مکاتب، سبکها و گونههای ادبی-نمایشی، طبع آزمایی کرده و با موفقیت و استقبال و تحسین منتقدان روبرو شدهاست. به طوری که اسکار کارگیل و ژوزف وودکراچ او را بزرگترین نمایشنامهنویس آمریکایی و یکی از چند نمایشنامهنویس بزرگ جهان، بهشمار آوردند، و برخی نیز آثار او را با آثار سوفوکل و ویلیام شکسپیر مقایسه کردهاند. یوجین اونیل ۲۷ نوامبر ۱۹۵۳ در بوستون چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب نخستین آدم
مارتا: (با لبخند) آهان، منظورت اردوگاهای معدنکاراس؟ نکنه فک میکنی پدرم منو تو همهٔ سفراش با خودش میبرده، آره؟ میدونی، تا وقتی مدرسه رو تموم کردم و رفتم گلدفیلد پیش پدرم، هیچ چیز ترسناکی ندیده بودم.
بیگلو: (با لبخند) اونوقت اونجا با کُرت آشنا شدی؟
مارتا: آره... ولی منظورم از چیز ترسناک، کُرت نبود. همون روزام آدم ملایمی بود. بگو دانشگاه کرنل که بود چهجوری بود؟
بیگلو: یه رمانتیک... البته هنوزم هس!
مارتا: (با شیطنت و شوخطبعی به کُرتیس اشاره میکند.) چی؟! این آدم سربهراه!؟ من که باورم نمیشه!
کُرتیس: (سرش را بلند میکند و با مهربانی به هردوی آنها لبخند میزند. با تنبلی.) مارتا، به حرفای اون گوش نده. اون همیشه خُل بوده.
بیگلو: (به کُرت، مدعیانه) چرا عوض اینکه تو دانشگاه ییلِ آباء و اجدادیت درس بخونی و یه مدرک درجهیک بگیری، رفتی سراغ مهندسی معدن و از دانشگاه کرنل سر درآوردی؟ چونکه تو مدرسه کتابای برِت هارتو میخوندی و اونو با یه رئالیست معاصر عوضی گرفتی. چهار سال جون کندی تا بشی یکی دیگه از اون تبعیدیای معدنای پوکرفلَت.
مارتا میخندد.
کُرتیس: (با نیشخند) برِت هارت مخ تو رو زد، نه منو... جوری که نظرت درباره غربِ امروز همون چیزای یاوه نیوانگلندیه که اون از غربِ عهد شاهوزوزک تو کاراش مجسم کرده. خب، حالا بنال. دیگه چی؟
بیگلو: دیگه؟ یه کاری بهعنوان مهندس تو معدن گلدفیلد دستوپا میکنی... ولی خیلی زود کار شاق اونجا که توش شیشلولبندا به اندازهٔ شمشای طلا نایابن، دلتو میزنه. بعد میری سراغ معدنکاوی. اونجا چیزی گیرت نمیآد جز خردهسنگای جورواجور. ولی برای طبیعتت لازمه به ماجراجوییت میون سنگا ادامه بدی، اونوقت یهراس میری سراغ زمینشناسی. زمینشناس که شدی، میشی چاکر ماجراجوییای رشتهٔ سنگشناسی و کانیشناسی، که این البته تا انسانشناسی... یعنی آخرین مرحلهٔ ماجراجوییات... یه قدم فاصله داره. اینجا به اون چیزی که میخوای میرسی... چونکه دیگه از این بیشتر نمیتونی جلو بری. اونجام بهعنوان جَوونی بااستعداد که دنبال جمجمه میگرده اسمورسمی بههم میزنی و... تو دنیا راه میافتی اینطرفواونطرف و مثل یه سگ پیر استخونا رو از زیر خاک بیرون میکشی.
کُرتیس: (با خنده) مارتا، طرف خُلهها.
بیگلو: خُلم! انگ جالبیه، اونم کسی که همین حالام خیال داره تو برنامه پنجساله حفاری برای دسترسی به بقایای جد بزرگوارمون حضرت آدمِ نخستین شرکت کنه!
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
نظرات کاربران
اونیل یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسهای جهان و برندهٔ جایزه نوبل از جمله کسانی بود که تلاش داشت فرم و درونمایهٔ نمایشنامههای یونانی را دوباره زنده کند و در این راه آثار متفاوتی خلق کرد. آدم نخستین هم یکی از آن