دانلود و خرید کتاب کتابخانه‌ی ارواح ریچارد دنی ترجمه مشهود غفارکنی
تصویر جلد کتاب کتابخانه‌ی ارواح

کتاب کتابخانه‌ی ارواح

معرفی کتاب کتابخانه‌ی ارواح

کتاب کتابخانه ارواح داستانی در ژانر ترسناک و مخصوص نوجوانان به قلم ریچارد دنی است. این رمان توسط مشهود غفارکنی ترجمه و توسط انتشارات پرتقال منتشر شده است.

نسخه الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوه‌ی خرید کتاب کتابخانه ارواح می‌توانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.

درباره کتاب کتابخانه ارواح اثر ریچارد دنی

سایمون سانتیاگو، نوجوان ۱۳ساله، از زمانی که به یاد می‌آورد، می‌توانست ارواح را ببیند و با آن‌ها صحبت کند. زمانی که پدر و مادر سایمون در یک تصادف قطار کشته شدند، او را برای زندگی نزد عمویش فرستادند. عموی سایمون زمانی که متوجه قدرت و مهارت خارق‌العاده‌ی برادرزاده‌اش می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا یک آژانس شکار ارواح تاسیس کند. پس از تاسیس این آژانس، سود بسیار زیادی نصیب عموی سایمون می‌شود، با این حال عموی سایمون به‌عنوان سرپرست او، اصلا رفتار خوبی با سایمون ندارد و او را به چشم ابزاری برای کسب درآمد می‌بیند.

در نهایت سایمون به‌عنوان دستیار عمویش، در آژانس اخراج ارواح مشغول‌به‌کار شده و کار سخت عمویش به او واگذار می‌شود. در واقع کار عموی سایمون این است که برای درآوردن پول، مردم را از شر ارواح خلاص کند. اکنون سایمون ۱۳ساله، با حداکثر توانایی خود آماده است تا وظایف بزرگ‌تری را برای آژانس پررونق عمویش انجام دهد، آژانسی که روزبه‌روز تماس‌های بیشتری دریافت می‌کند.

زمانی که این آژانس یک تماس تلفنی از طرف کتابداری ناامید در کتابخانه‌ای بدنام دریافت می‌کند، سایمون به دلیل توانایی خارق‌العاده‌ی دیدن ارواح و صحبت کردن با آن‌ها، خیلی مشتاق است که این کار را برای کتابدار انجام دهد، با این حال، این توانایی سایمون اغلب برای او ضرر و دردسر به همراه داشته است تا سود و فایده. زمانی که به عمارت وسیع کتابخانه می‌رسند، سایمون به‌سرعت متوجه می‌شود که چیز مرموزی کتابخانه را تسخیر کرده و عطش آن چیز برای تسخیر روح سایمون، از لحظه‌ای که پا به داخل ساختمان می‌گذارد، به‌طرز خطرناکی ملموس است. با کمک یکی از داوطلبان جوان کتابخانه، سایمون مصمم است تا دریابد که واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است، پیش از آنکه روح او و عمویش نیز به سیستم همیشه در حال رشد کتابخانه‌ی ارواح اضافه شوند. آیا سایمون و دوست جدیدش زنده خواهند ماند؟

این رمان ترسناک، با مجموعه‌ای از تصاویر ترسناک که موی خوانندگان را سیخ خواهد کرد، بدون تردید ارزش خواندن دارد.

کتاب کتابخانه ارواح ویژگی‌های مثبت متعددی دارد. یکی از این ویژگی‌ها، این است که کتاب کوتاه است و با سرعت خوبی می‌توان آن را خواند. با وجود همین کوتاه بودن، ریچارد دنی پیچیدگی‌هایی را وارد این داستان کرده که کتاب چندان هم سریع تمام نشود و به خواننده و همچنین شخصیت‌ها زمان می‌دهد تا اطلاعاتی که در داستان وجود دارند، کاملا جذاب باشند. تمام ویژگی‌های این کتاب به‌گونه‌ای کنار هم چیده شده‌اند که کنار گذاشتن آن را بسیار سخت می‌کند.

شخصیت‌های این داستان نیز بسیار برجسته و ملموس هستند. هر شخصیت اصلی، با ویژگی‌های فیزیکی خاص خود توصیف می‌شود که باعث می‌شود فورا در ذهن خواننده نمایان و از سایر شخصیت‌ها مجزا شوند.

سایمون نوجوانی است که کودکی سختی را پشت سر گذاشته و برخلاف روحیه‌ی شجاعی که دارد، ماجراهای احساسی زیادی را تجربه کرده که باعث می‌شود خوانندگان با او همذات‌پنداری کنند. طی اتفاقات متعددی، زندگی سایمون تغییر می‌کند و او از حصاری که به دور خودش کشیده، بیرون می‌آید و نهایتا موفق می‌شود با دیگران ارتباط برقرار کند. رمان کتابخانه‌ ارواح در حقیقت جنگ میان ارواح خوب و بد را به تصویر کشیده و سایمون به‌عنوان یک ابرقهرمان نشان داده می‌شود که به پیروزی در برابر ارواح دست می‌یابد.

خرید و دانلود کتاب کتابخانه ارواح را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن رمان کتابخانه ارواح را به تمام نوجوانانی پیشنهاد می‌کنیم که به خواندن یک کتاب ترسناک، کوتاه و جذاب علاقه‌مند هستند.

چرا باید رمان کتابخانه ارواح با ترجمه مشهود غفارکنی را بخوانیم؟

کتاب کتابخانه ارواح اثر ریچارد دنی، رمان ترسناک کوتاهی است که همین کوتاه بودنش، یکی از نقاط قوت آن بوده و باعث می‌شود به‌سرعت آن را پیش ببریم. طرح داستان نیز خواننده را مجذوب خواهد کرد و دقیقا لحظه‌ای که فکر می‌کنیم می‌دانیم داستان به کجا خواهد رفت، پیچش داستانی جذابی رخ خواهد داد.

سایمون سانتیاگو، شخصیت اصلی داستان کتابخانه‌ ارواح که پسری ۱۳ساله با قابلیت دیدن ارواح و صحبت کردن با آن‌هاست، به‌سرعت در دل تمام خوانندگان جا باز می‌کند. سایمون کودکی سختی داشته و با وجود اینکه روحش تسخیر می‌شود، قلب مهربانی دارد و همین موضوع باعث می‌شود خوانندگان با این شخصیت ارتباط برقرار کنند. سایمون به‌قدری خواننده را با خود همراه می‌کند که زمانی که متوجه می‌شود تنها او نیست که می‌تواند با ارواح ارتباط برقرار کند، ما نیز به اندازه‌ی او خوشحال می‌شویم.

خواندن کتاب کتابخانه ارواح توسط بسیاری از افرادی که آن را خوانده‌اند، به دیگران نیز توصیه شده است، زیرا این خوانندگان معتقدند که تصویرسازی‌های کتاب به‌قدری قوی است که می‌توان فضای کتابخانه و سایر بخش‌های داستان را کاملا درک و تصور کرد. کتاب عاری از توضیحات اضافی است و در واقع داستان در جای مناسبی تمام می‌شود. داستان این کتاب، تمام مشخصه‌های ترسناک و میخ‌کوب‌کننده‌ی کتاب‌های ترسناک را که علاقه‌مندان به دنبال آن هستند، دارد. این کتاب به‌خوبی نوشته شده و داستان آن عالی طرح شده است. ریچارد دنی شخصیت‌ها و فضای کتاب را آن‌قدر خوب ساخته که خوانندگان کودک و نوجوان را شگفت‌زده کند.

درباره ریچارد دنی

ریچارد دنی نویسنده‌ی آمریکایی کتاب‌های ترسناک کودکان و نوجوانان است. دنی که از کودکی به کتاب‌خواندن علاقه‌مند بود، از زمانی که یک نوجوان ۱۲ساله بود، نوشتن را آغار کرد. او جی.کی. رولینگ و جان بلیرس را به‌عنوان نویسندگانی که بیشترین تاثیر را روی او گذاشته‌اند، معرفی کرده است.

یکی از توصیه‌های مهم این نویسنده به نویسنده‌های جوان‌تر، همواره این بوده که چیزی را بنویسند که دوست دارند؛ دنی معتقد است اگر نویسندگان به نوشتن چیزی که واقعا به آن علاقه دارند، نپردازند، نوشته‌ی آن‌ها هرگز خوب از آب درنخواهد آمد.

ژانر و سبک داستانی کتاب کتابخانه ارواح چیست؟

رمان کتابخانه ارواح ژانری داستانی، فانتزی و ترسناک دارد و مخصوص کودکان و نوجوانان نوشته شده است.

کتاب کتابخانه ارواح مناسب کدام رده سنی است؟

کتاب کتابخانه ارواح مناسب کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۲ سال است.

بخشی از متن کتاب کتابخانه‌ی ارواح

شیشه را روی زمین انداختم و با تکه‌تکه شدنش بوی خیلی بد و حال‌به‌هم‌زنی همراه یک روحِ بدون بدن از آن بیرون آمد. برای زمانی که به نظر می‌رسید تا ابد طول کشید، دورِ دفتر کارِ عمویم دویدم و سعی کردم روح را در شیشهٔ خالی مایونز اسیر کنم؛ اما بی‌فایده بود، روح آرام و قرار نداشت.

همانجا بود که با شنیدن صدای دست‌زدنی آهسته، فهمیدم کسی در تمام این مدت تماشایم می‌کرده است. عمو مونتی توی چهارچوب درِ دفترش ایستاده بود و همچنان برایم آهسته دست می‌زد.

در حالی که لبخندی بدجنسانه، سراسر صورتش را فرا می‌گرفت، گفت: «می‌دونستم تو این قدرت رو داری.» همان‌موقع بود که فهمیدم دیگر زندگی‌ام هرگز مثل قبل نخواهد شد. البته کسی که با روح‌ها حرف بزند هیچ‌وقت کاملاً عادی به حساب نمی‌آید؛ اما همان ته‌مانده از زندگی عادی‌ام هم داشت مثل ستون آجری نامرئی، روی من آوار می‌شد.

از آن به بعد، من یک‌جورهایی عروسک خیمه‌شب‌بازی عمویم شده بودم. او آژانس روح‌گیری خودش را به راه انداخت و آن‌قدر مغرور بود که نام آن را هم گذاشت مونتی سانتیاگو: روح‌گیر. او به بهانهٔ تدریس خانگی، من را از مدرسه بیرون کشید و ما سفر به دور آمریکا را شروع کردیم. در تمام این مسیر هم در حالی که من با مهربانی از روح‌ها می‌خواستم کمتر سروصدا کنند، عمو مونتی دستمزدهایش را به جیب می‌زد. بعضی وقت‌ها هم، اگر خوش‌شانس بودم، اسکناس بیست‌دلاری جلویم می‌انداخت.

Hana
۱۳۹۹/۱۱/۰۱

خیلی عااااالی بود. داستان ترسناک بود که اگه توی شب خونده بشه ترسناک تر میشه😁 این داستان درباره پسری به نام سایمونه که می تونه با ارواح ارتباط برقرار کنه. خیلی هیجانی بود و آخر داستان خیلی غافلگیر کننده بود. اگر

- بیشتر
کتاب باز
۱۳۹۹/۰۵/۱۵

روح، عکسهای عجیب، کتابخانه، دیگه چی میخواین از یه کتاب؟ توجه کنید که این کتاب از جلد دومش یعنی کارناوال شوم بهتره. و نخوندنش ظلم بزرگی در حق ژانر ترسناک و در نهایت خودتونه. حالا که طاقچه داره کتابای خوب

- بیشتر
❤ Staaaaaaar ❤
۱۳۹۹/۰۶/۰۲

این کتاب رو به همه کسانی که هیجان رو دوست دارن توصیه میکنم . کتاب خیلی خوبی هست بر خلاف اسمش زیاد ترسناک نیست من بیشتر برام جالب بود تا ترسناک ❤

ladan📚
۱۳۹۹/۰۸/۲۲

این کتاب کتاب جالبیه اما برای هر روحیه ای مناسب نیست و البته خیلی ها هم از آن نمیترسند اما برخی شب ها کابوس میبینند من به دسته ی دوم این کتاب را پیشنهاد نمیکنم اگرچه من زیاد بزرگ نیستم

- بیشتر
یک مشکل لاینحل، sky
۱۳۹۹/۰۵/۲۰

🐉_ برای من ترسناک نبود اما خواندنش تجربه ی لذت بخشی بود🌸

-Dny.͜.
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

کتابی با موضوع خیلی جذاب و متفاوت اما شخصیت پردازی و قلم ضعیف؛ شخصیت پردازی به قدری ضعیف بود که شخصیت اول داستان هیچ حسی به شما منتقل نمیکنه «‌یا حداقل من اینطور بودم ». سیر رمان انگار فیلمی بود که شما

- بیشتر
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
۱۳۹۹/۱۰/۲۱

هیجانی و ترسناک البته چون من توی شب خوندم خیلی باحال و ترسناک تر بود🥶👻😉😍😘❤️

シ︎دختر کتابخونシ︎
۱۳۹۹/۱۲/۲۱

این کتاب واااااااااااااقعا عاااالی بود💚🦋 یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم👌🏻😻 برای من که اصلا ترسناک نبود.بیشتر جالب بود

⚡Melika.jr⚡
۱۳۹۹/۱۰/۰۳

کتاب جذابی بود

نیلوفر🍀
۱۴۰۰/۰۳/۰۱

سوژه کتاب جالب بود داستان پسر بچه یتیمی که یک قدرت خانوادگی فوق العاده داره... بنظرم نویسنده میتونست کشش داستان رو بیشتر کنه حدودا ۴۰. ۵۰ صفحه اول داستان موضوع خاصی رو که خواننده رو میخکوب کنه دنبال نمی کرد ولی ادامه

- بیشتر
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
melik
هوا به طرز قابل لمسی گرفته بود. برای لحظه‌ای نَفَس در گلویم حبس شد، انگار کسی به آرامی دست‌هایش را دور گردنم فشار بدهد.
نیلوفر🍀
من می‌توانستم با روح‌ها مواجه شوم اما، زندگی واقعی خیلی ترسناک‌تر از ارتباط با چندتا روح بود.
غزل
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
زهرا
با این حال نمی‌توانستم یک مسئلهٔ سادهٔ ریاضی را حل کنم یا به شما بگویم یک نوترون چیست؟ (راستش هنوز هم درست نمی‌دانم) اما می‌توانستم در یک هفته دوازده کتاب بخوانم. من عاشق کتاب‌ها شده بودم.
Hajar
نذار ترس از شکست خرابت کنه. اگه روحت رو براش بذاری، کسی نمی‌تونه جلوت رو بگیره.»
R.ali.H
«همه‌چی روبه‌راهه؟» این را پرسیدم و بعد دلم خواست خودم را کتک بزنم
کاربر ۵۷۷۷۳۶۶
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد
کاربر gpmanu
خیلی زود سال‌ها گذشتند و من سیزده‌ساله شدم. با این حال نمی‌توانستم یک مسئلهٔ سادهٔ ریاضی را حل کنم یا به شما بگویم یک نوترون چیست؟ (راستش هنوز هم درست نمی‌دانم) اما می‌توانستم در یک هفته دوازده کتاب بخوانم. من عاشق کتاب‌ها شده بودم.
شکوفا
اما این شیطان قدرتمند بود، خیلی قدرتمند. با وجود اینکه اسمش را نمی‌دانستم، آیا می‌توانستم بیرونش کنم؟ تقریباً همه‌چیزم را از من گرفته بود و نمی‌توانستم بگذارم بَرنده شود، نه حالا، نه هیچ‌وقت.
K.P
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
میم‌ بانو
به خودم ثابت کرده بودم که از پس هرکاری که تصمیم بگیرم ذهن و روحم را روی آن بگذارم، برمی‌آیم.
AliiiiirezaM
کتاب‌ها به من کمک می‌کردند این تنهایی و بی‌رفیقی و همین‌طور چرت‌وپرت گویی‌های عصبی عمویم را راحت‌تر تحمل کنم
کاربر ۶۲۹۵۱۴۰
» سُقُلمهٔ محکمی با آرَنجش به من زد؛ داشت سعی می‌کرد باهام شوخی کند و واقعاً در این کار افتضاح بود.
anooo
نترسیدن بزرگ‌ترین اسلحهٔ تو در برابر ماوراءالطبیعه است.
Hajar
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
usofzadeh.ir
اما چنین شجاعتی نداشتم. من می‌توانستم با روح‌ها مواجه شوم اما، زندگی واقعی خیلی ترسناک‌تر از ارتباط با چندتا روح بود.
Samaneh.moon
«مواظب باش تو چی سَرَک می‌کشی...»
جادوگر‌ سلطنتی ...
وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
R.ali.H
می‌توانستم آن را در نوک انگشت‌ها و استخوان‌هایم حس کنم.
هرماینی گرنجر

حجم

۸۱۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۸۱۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰
۵۰%
تومان