دانلود کتاب کتابخانه ارواح اثر ریچارد دنی | نشر پرتقال
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کتابخانه‌ی ارواح

کتاب کتابخانه‌ی ارواح

معرفی کتاب کتابخانه‌ی ارواح

کتاب کتابخانه ارواح با عنوان اصلی The Library of Souls، کتابی به قلم ریچارد دنی است که نشر پرتقال ترجمه‌ی فارسی مشهود غفارکنی را در سال ۱۳۹۶ روانه‌ی بازار کتاب کرده است. کتابخانه ارواح برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است. این کتاب در ژانر وحشت نوشته شده است و طرف‌دارهای خاص خودش را دارد. ماجرای داستان به سایمون نه ساله‌ای مربوط می‌شود که زبان ارواح را بلد است. سایمون، به‌ناچار، پس از مرگ پدر و مادرش به دست عمویش سپرده می‌شود؛ عمویی که به دنیای ماورا و ارتباط با ارواح اعتقاد دارد و همین باعث می‌شود ماجراهایی برای این دو نفر رقم بخورد. شما می‌توانید نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کتابخانه ارواح اثر ریچارد دنی

رمان ترسناک کتابخانه ارواح به قلم ریچارد دنی از جمله رمان‌های گروه سنی کودک و نوجوان (۱۲ تا ۱۶ سال) است. این کتاب به‌دلیل اینکه در ژانر پرمخاطب وحشت نوشته شده است، از همان ابتدا طرف‌داران بسیاری پیدا کرد. یکی از نقاط قوت و برجسته‌ی این کتاب، فضاسازی دقیق و توصیف‌های وهم‌آلودی است که خواننده را به دنیایی ترسناک و مرموز می‌برد. این فضا به‌خوبی حس هیجان و ترس را منتقل می‌کند و مخاطب را تا پایان داستان همراه خود نگه می‌دارد.

بااین‌حال، نقدهایی درباره‌ی شخصیت‌پردازی محدود و پایان‌بندی کتاب وجود دارد؛ بعضی از خوانندگان معتقدند شخصیت‌ها به اندازه‌ی کافی عمق ندارند و پایان داستان کمی عجولانه به نظر می‌رسد؛ اما همین چرخش‌های داستانی جذاب و پویایی روایت برای بسیاری از مخاطبان کافی است تا این کتاب را هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده بدانند.

خلاصه کتاب کتابخانه ارواح

سایمون در نه‌سالگی پدر و مادرش را در تصادف از دست داد و به‌ناچار او را به عموی دورش سپردند، اما این اتفاق خیلی خوشایند نبود؛ چون به نظر نمی‌رسید که عمو خیلی آدم خوبی باشد. از همه بدتر اینکه، عمو به دنیای ماورا و ارتباط با ارواح اعتقاد داشت؛ اما استعدادی در آن نداشت و برخلاف او، سایمون روح‌زبان بود و با ارواح ارتباط می‌گرفت. خیلی زود عموی طماع تصمیم گرفت که خودش را روح‌گیر جا بزند و از نیروی سایمون سوء‌استفاده کند؛ اما ماجرای اصلی از جایی شروع می‌شود که آن‌ها را برای روح‌گیری به کتابخانه‌ای مرموز و خطرناک دعوت می‌کنند. تسخیرشدگی این کتابخانه خیلی فراتر از قدرت سایمون است. در این بین حتی خیلی از ارواح هم سعی می‌کنند به او هشدار بدهند که باید فرار کند؛ اما او اجازه ندارد. باید بماند و این مشکل را حل کند یا بمیرد.

جمله زیبا از کتاب کتابخانه ارواح


چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

  • کتاب کتابخانه ارواح فقط ۱۲۸ صفحه دارد؛ پس زمان کمی برای مطالعه لازم دارد و خیلی راحت می‌شود آن را لابه‌لای درس‌ها یا روزهای پرمشغله خواند.
  • داستان از همان ابتدا با ضرباهنگی تند پیش می‌رود. ماجراها پشت‌سر هم اتفاق می‌افتد، مکث‌ها کوتاه است و توصیف‌ها تاحدودی کم هستند؛ همین باعث می‌شود خواننده، تا انتها با هیجان داستان را دنبال کند.
  • یکی از ویژگی‌های متفاوت این کتاب استفاده از عکس‌های داخل داستان است. سایمون، شخصیت اصلی، علاقه‌ی خاصی به گرفتن عکس از مکان‌های متروکه یا پر از شایعه دارد؛ مثل قبرستان‌ها و خانه‌های خالی؛ اما این عکس‌ها ویژگی جذابی دارد و می‌شود ارواح را در آن‌ها دید. این عکس‌ها در لابه‌لای کتاب آمده‌اند که به آن حال‌وهوای مستندگونه می‌دهند؛ انگار خواننده در کنار خواندن داستانی تخیلی، درگیر پرونده‌ای واقعی می‌شود. این تکنیک، به‌ویژه برای مخاطبان نوجوان، تجربه‌ی خواندن را ملموس‌تر و ترس را واقعی‌تر جلوه می‌دهد.

دانلود رمان ترسناک کتابخانه ارواح را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب کتابخانه ارواح می‌تواند برای تمام نوجوانان و حتی بزرگ‌سالانی که به داستان‌های رده‌ی سنّی نوجوان علاقه دارند، مناسب باشد. بد نیست که تمامی دوستداران ژانر وحشت این کتاب را یک‌بار بخوانند. همچنین به کسانی که جنبه‌های روان‌شناختی یک اثر داستانی برایشان مهم است و می‌خواهند با ترس‌های درونی و ناشناخته‌های ذهن آشنا شوند، این کتاب پیشنهاد می‌شود.

درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب کتابخانه ارواح

ریچارد دنی (Richard Denney) ساکن تگزاس آمریکا و نویسنده‌ای مستقل است. او هم کتاب‌هایش را در ژانر وحشت مخاطبان نوجوانان (middle grade horror) می‌نویسد هم خودش به‌شکل مستقل آن‌ها را چاپ و منتشر می‌کند. این ویژگی به او اجازه می‌دهد تا کتاب‌هایش را بدون کوچک‌ترین تغییری به دست مخاطبانش برساند.

ریچارد همچنین در فضای مجازی فعال است. او یوتیوبر و تولیدکننده‌ی محتوا در شبکه‌های اجتماعی است. محتواهای او بیشتر جنبه‌ی سرگرمی و وحشت دارد و مخاطب‌های زیادی را از علاقه‌مندان به ژانر ترسناک جذب کرده است. این ارتباط مستقیم با مخاطب، باعث می‌شود که آثار او همیشه با بازخوردهای سریع و نزدیک به سلایق خوانندگان همراه باشد.

از نکات جالب درباره‌ی ریچارد، علاقه‌ی ویژه‌اش به پیتزا است. این جنبه‌ای از شخصیت خودمانی و صمیمی او مخاطب‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

شرح و تحلیل مختصر کتاب کتابخانه ارواح

رمان ترسناک کتابخانه ارواح هرچند در قالب داستانی ترسناک برای نوجوانان، به مفاهیم روان‌شناسی جالبی اشاره می‌کند؛ سایمون باید وارد کتابخانه‌ای شود که هیچ‌چیز مشخصی درباره‌ی آن نمی‌داند. او پیش از ورود، تلاش کرده است تا اطلاعاتی جمع‌آوری کند؛ اما بیشتر با ابهام و ناشناخته‌ها روبه‌رو شده است. ورود به این کتابخانه، در واقع نمادی از مواجهه با ترس‌های درونی و ناشناخته‌های ذهن است. این همان ترسی است که هر فرد در مسیر رشد و خودشناسی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند.

سایمون که یتیم است، در جریان ماجراهای ترسناک کتابخانه، بارها با احساسات عمیق و حتی گریه‌های ناخودآگاه مواجه می‌شود؛ این لحظات نشان‌دهنده‌ی آغاز سفری درونی برای کشف هویت و مواجهه با گذشته‌ی خود است؛ پس داستان فراتر از روایت ترسناک، ساده است و به‌نوعی فرایند رشد و بلوغ نوجوان را هم روایت می‌کند.

کتاب نقاط قوت و ضعفی هم دارد. یکی از نقدهای رایج، شتاب‌زدگی در پیشبرد داستان است. این ویژگی از طرفی برای بعضی خواننده‌ها مثبت است؛ چون باعث می‌شود داستان سریع و پرهیجان پیش برود و توجه مخاطب از دست نرود؛ اما از طرف دیگر، بعضی‌ها هم معتقدند که شخصیت‌ها فرصت کافی برای پردازش و عمق‌بخشی ندارند و این باعث می‌شود مخاطب کمتر بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

بعضی‌ها فکر می‌کنند پایان کتاب کمی عجولانه است که ممکن است بعضی‌ها را ناامید کند؛ البته باید این را هم در نظر گرفت که این کتاب، جلد اول یک مجموعه است؛ پس ادامه‌ی داستان در جلد دوم پی گرفته می‌شود و شاید پایان سرسری کمی سختگیرانه باشد؛ اما در پایان چرخشی غیرمنتظره وجود دارد که مخاطب را کمی سردرگم و غافلگیر می‌کند.

در نهایت، اگر کسی طرف‌دار پروپاقرص ژانر وحشت مخاطبان نوجوانان باشد، ممکن است برخی کلیشه‌ها و عناصر تکراری این ژانر را در کتاب ببیند؛ اما برای مخاطب تازه‌وارد یا نوجوانی که می‌خواهد هیجان را با دنیای وحشت تجربه کند، این کتاب مناسب و خوب است.

کتاب کتابخانه ارواح چند جلد است؟

این کتاب در دو جلد دارد و جلد دوم این مجموعه با عنوان کارناوال شوم منتشر شده است. در این جلد، داستان دقیقاً یک سال بعد از اتفاقات کتابخانه ارواح را روایت می‌کند. سایمون دوباره به دنیای مرموز و ترسناک ارواح برمی‌گردد. او در جلد دوم هم با چالش‌ها و رازهای جدیدی روبه‌رو می‌شود که هیجان و پیچیدگی داستان را بیشتر می‌کند.

بخشی از متن کتاب کتابخانه‌ی ارواح

شیشه را روی زمین انداختم و با تکه‌تکه شدنش بوی خیلی بد و حال‌به‌هم‌زنی همراه یک روحِ بدون بدن از آن بیرون آمد. برای زمانی که به نظر می‌رسید تا ابد طول کشید، دورِ دفتر کارِ عمویم دویدم و سعی کردم روح را در شیشهٔ خالی مایونز اسیر کنم؛ اما بی‌فایده بود، روح آرام و قرار نداشت.

همانجا بود که با شنیدن صدای دست‌زدنی آهسته، فهمیدم کسی در تمام این مدت تماشایم می‌کرده است. عمو مونتی توی چهارچوب درِ دفترش ایستاده بود و همچنان برایم آهسته دست می‌زد.

در حالی که لبخندی بدجنسانه، سراسر صورتش را فرا می‌گرفت، گفت: «می‌دونستم تو این قدرت رو داری.» همان‌موقع بود که فهمیدم دیگر زندگی‌ام هرگز مثل قبل نخواهد شد. البته کسی که با روح‌ها حرف بزند هیچ‌وقت کاملاً عادی به حساب نمی‌آید؛ اما همان ته‌مانده از زندگی عادی‌ام هم داشت مثل ستون آجری نامرئی، روی من آوار می‌شد.

از آن به بعد، من یک‌جورهایی عروسک خیمه‌شب‌بازی عمویم شده بودم. او آژانس روح‌گیری خودش را به راه انداخت و آن‌قدر مغرور بود که نام آن را هم گذاشت مونتی سانتیاگو: روح‌گیر. او به بهانهٔ تدریس خانگی، من را از مدرسه بیرون کشید و ما سفر به دور آمریکا را شروع کردیم. در تمام این مسیر هم در حالی که من با مهربانی از روح‌ها می‌خواستم کمتر سروصدا کنند، عمو مونتی دستمزدهایش را به جیب می‌زد. بعضی وقت‌ها هم، اگر خوش‌شانس بودم، اسکناس بیست‌دلاری جلویم می‌انداخت.

نظرات کاربران

Hana
۱۳۹۹/۱۱/۰۱

خیلی عااااالی بود. داستان ترسناک بود که اگه توی شب خونده بشه ترسناک تر میشه😁 این داستان درباره پسری به نام سایمونه که می تونه با ارواح ارتباط برقرار کنه. خیلی هیجانی بود و آخر داستان خیلی غافلگیر کننده بود. اگر

- بیشتر
کتاب باز
۱۳۹۹/۰۵/۱۵

روح، عکسهای عجیب، کتابخانه، دیگه چی میخواین از یه کتاب؟ توجه کنید که این کتاب از جلد دومش یعنی کارناوال شوم بهتره. و نخوندنش ظلم بزرگی در حق ژانر ترسناک و در نهایت خودتونه. حالا که طاقچه داره کتابای خوب

- بیشتر
❤ Staaaaaaar ❤
۱۳۹۹/۰۶/۰۲

این کتاب رو به همه کسانی که هیجان رو دوست دارن توصیه میکنم . کتاب خیلی خوبی هست بر خلاف اسمش زیاد ترسناک نیست من بیشتر برام جالب بود تا ترسناک ❤

ladan📚
۱۳۹۹/۰۸/۲۲

این کتاب کتاب جالبیه اما برای هر روحیه ای مناسب نیست و البته خیلی ها هم از آن نمیترسند اما برخی شب ها کابوس میبینند من به دسته ی دوم این کتاب را پیشنهاد نمیکنم اگرچه من زیاد بزرگ نیستم

- بیشتر
یک مشکل لاینحل، sky
۱۳۹۹/۰۵/۲۰

🐉_ برای من ترسناک نبود اما خواندنش تجربه ی لذت بخشی بود🌸

-Dny.͜.
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

کتابی با موضوع خیلی جذاب و متفاوت اما شخصیت پردازی و قلم ضعیف؛ شخصیت پردازی به قدری ضعیف بود که شخصیت اول داستان هیچ حسی به شما منتقل نمیکنه «‌یا حداقل من اینطور بودم ». سیر رمان انگار فیلمی بود که شما

- بیشتر
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
۱۳۹۹/۱۰/۲۱

هیجانی و ترسناک البته چون من توی شب خوندم خیلی باحال و ترسناک تر بود🥶👻😉😍😘❤️

نیلوفر🍀
۱۴۰۰/۰۳/۰۱

سوژه کتاب جالب بود داستان پسر بچه یتیمی که یک قدرت خانوادگی فوق العاده داره... بنظرم نویسنده میتونست کشش داستان رو بیشتر کنه حدودا ۴۰. ۵۰ صفحه اول داستان موضوع خاصی رو که خواننده رو میخکوب کنه دنبال نمی کرد ولی ادامه

- بیشتر
⚡Melika.jr⚡
۱۳۹۹/۱۰/۰۳

کتاب جذابی بود

シ︎دختر کتابخونシ︎
۱۳۹۹/۱۲/۲۱

این کتاب واااااااااااااقعا عاااالی بود💚🦋 یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم👌🏻😻 برای من که اصلا ترسناک نبود.بیشتر جالب بود

بریده‌هایی از کتاب

گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
melik
من می‌توانستم با روح‌ها مواجه شوم اما، زندگی واقعی خیلی ترسناک‌تر از ارتباط با چندتا روح بود.
غزل
هوا به طرز قابل لمسی گرفته بود. برای لحظه‌ای نَفَس در گلویم حبس شد، انگار کسی به آرامی دست‌هایش را دور گردنم فشار بدهد.
نیلوفر🍀
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد.
زهرا
نذار ترس از شکست خرابت کنه. اگه روحت رو براش بذاری، کسی نمی‌تونه جلوت رو بگیره.»
R.ali.H
با این حال نمی‌توانستم یک مسئلهٔ سادهٔ ریاضی را حل کنم یا به شما بگویم یک نوترون چیست؟ (راستش هنوز هم درست نمی‌دانم) اما می‌توانستم در یک هفته دوازده کتاب بخوانم. من عاشق کتاب‌ها شده بودم.
Hajar
«همه‌چی روبه‌راهه؟» این را پرسیدم و بعد دلم خواست خودم را کتک بزنم
کاربر ۵۷۷۷۳۶۶
گاهی وقت‌ها آرزو می‌کردم ای کاش به جای قدرت راندن ارواح، قادر به دَک‌کردن آدم‌های احمق بودم؛ آن‌وقت دنیا جای خیلی بهتری می‌شد
کاربر gpmanu
اما این شیطان قدرتمند بود، خیلی قدرتمند. با وجود اینکه اسمش را نمی‌دانستم، آیا می‌توانستم بیرونش کنم؟ تقریباً همه‌چیزم را از من گرفته بود و نمی‌توانستم بگذارم بَرنده شود، نه حالا، نه هیچ‌وقت.
K.P
خیلی زود سال‌ها گذشتند و من سیزده‌ساله شدم. با این حال نمی‌توانستم یک مسئلهٔ سادهٔ ریاضی را حل کنم یا به شما بگویم یک نوترون چیست؟ (راستش هنوز هم درست نمی‌دانم) اما می‌توانستم در یک هفته دوازده کتاب بخوانم. من عاشق کتاب‌ها شده بودم.
شکوفا

حجم

۸۱۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۸۱۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان