
کتاب کتابخانه ارواح
معرفی کتاب کتابخانه ارواح
معرفی کتاب کتابخانه ارواح
کتاب الکترونیکی «کتابخانه ارواح» (The Library of Souls) نوشتهٔ «ریچارد دنی» با ترجمهٔ سارا علیخانی و ویراستاری روحانگیز اسکندری، توسط نشر ارمغان گیلار منتشر شده است. این اثر در دستهٔ داستانهای نوجوانان آمریکایی قرار میگیرد و ماجرای پسری نوجوان را روایت میکند که توانایی ارتباط با ارواح را دارد و درگیر ماجراهای ترسناک و رازآلود یک کتابخانهٔ تسخیرشده میشود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کتابخانه ارواح
«کتابخانه ارواح» داستانی معاصر برای نوجوانان است که فضای آن در آمریکا و در شهری خیالی به نام چیلدرماس میگذرد. کتاب در سال ۲۰۱۷ نوشته شده و با محوریت ژانر وحشت و ماوراءالطبیعه، به زندگی نوجوانی به نام «سایمون سانتیاگو» میپردازد که پس از مرگ والدینش، به نیویورک نزد عمویش میرود. عموی سایمون، مونتی، فردی سودجو و کلاهبردار است که از توانایی ارتباط سایمون با ارواح برای کسب درآمد استفاده میکند. داستان با ورود آنها به کتابخانهای قدیمی و تسخیرشده آغاز میشود؛ جایی که شایعاتی دربارهٔ مرگهای مرموز، ارواح خبیث و رازهای حلنشده وجود دارد. فضای کتاب، ترکیبی از ترس، معما و روابط انسانی است و در کنار روایت ماجراهای ماورایی، به دغدغههای نوجوانان، تنهایی، فقدان و جستوجوی هویت نیز میپردازد. روایت کتاب با زبانی امروزی و از زاویه دید اولشخص پیش میرود و مخاطب را با دنیای ذهنی و احساسی شخصیت اصلی همراه میکند.
خلاصه کتاب کتابخانه ارواح
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با معرفی «سایمون»، نوجوانی که پس از مرگ والدینش به نیویورک نزد عمویش «مونتی» فرستاده میشود، آغاز میشود. سایمون از کودکی توانایی دیدن و صحبت با ارواح را داشته و عمویش از این قدرت برای راهاندازی آژانس روحگیری و کسب درآمد استفاده میکند. ماجرا زمانی اوج میگیرد که آنها برای حل مشکل تسخیر کتابخانهای قدیمی در شهر چیلدرماس دعوت میشوند؛ کتابخانهای که روی قبرستانی بزرگ ساخته شده و شایعاتی دربارهٔ مرگهای مشکوک و ارواح خبیث در آن جریان دارد.سایمون با «جید»، دختری همسن خود که به کتابدار کمک میکند، آشنا میشود و با هم به جستوجوی رازهای کتابخانه میپردازند. آنها با ارواح مختلفی روبهرو میشوند؛ از جمله پسربچهای با قطار اسباببازی، بانوی سفیدپوش و روحی خطرناک به نام نقابسیاه. هرچه پیشتر میروند، متوجه میشوند که نقابسیاه در واقع شیطانی قدرتمند است که به دنبال قربانیکردن روحزبانهاست. سایمون با کمک جید، چند واسطهٔ دیگر و راهنمایی جادوگری به نام مادام هلنا، تلاش میکند طلسمی را که در کتابخانه فعال شده و دریچهای به دنیای ارواح باز کرده است، نابود کند. در این مسیر، سایمون با حقیقتهایی دربارهٔ خانوادهاش، گذشتهٔ کتابخانه و هویت واقعی برخی شخصیتها روبهرو میشود و باید با ترسها و فقدانهایش روبهرو شود تا بتواند خود و دیگران را نجات دهد.
چرا باید کتاب کتابخانه ارواح را خواند؟
این کتاب با ترکیب عناصر وحشت، معما و ماجراهای ماوراءالطبیعه، فضایی پرتنش و هیجانانگیز خلق میکند که برای نوجوانان و علاقهمندان به داستانهای رازآلود جذاب است. روایت اولشخص و شخصیتپردازی سایمون، مخاطب را به دنیای ذهنی و احساسی او نزدیک میکند و در کنار ماجراهای ترسناک، به موضوعاتی مانند فقدان، هویت، دوستی و شجاعت نیز میپردازد. همچنین، فضای کتابخانهٔ تسخیرشده و ارواح متنوع، تجربهای متفاوت از داستانهای نوجوانانه ارائه میدهد.
خواندن کتاب کتابخانه ارواح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای ترسناک، ماوراءالطبیعه و معمایی علاقه دارند مناسب است. همچنین، کسانی که به دنبال داستانی دربارهٔ مواجهه با ترسها، فقدان و جستوجوی هویت هستند، میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند.
فهرست کتاب کتابخانه ارواح
- مقدمه: آنچه باید همین ابتدای کار بدانید معرفی شخصیت اصلی و پیشزمینهٔ داستان- فصل اول: دختری در پنجره ورود به کتابخانهٔ تسخیرشده و مواجهه با اولین نشانههای ماورایی- فصل دوم: من مردگان را میبینم ... و کتابها را آشنایی با جید و شروع جستوجوی رازهای کتابخانه- فصل سوم: خیلی خیلی ترسناک برخورد با ارواح و افزایش خطرات- فصل چهارم: میتوانید از یک راز نگهداری کنید؟ افشای بخشی از حقیقت و شکلگیری اعتماد میان شخصیتها- فصل پنجم: بازگشت بازگشت به کتابخانه و کشف سرنخهای جدید- فصل ششم: جنگ عمو مونتی و تارعنکبوتها اتفاقات طنزآمیز و ماجراهای جدید در کتابخانه- فصل هفتم: حمام خون تجربهٔ سایمون با ارواح خبیث و افزایش تنشها- فصل هشتم: کتاب سایه کشف کتابی مرموز و اطلاعاتی دربارهٔ طلسمها- فصل نهم: کتابخانه شهر ارواح جستوجو برای کمک و آشنایی با شخصیتهای جدید- فصل دهم: مادام هلنا ملاقات با جادوگر و دریافت راهنمایی برای مقابله با طلسم- فصل یازدهم: اعتماد افشای رازهای بیشتر و آمادهشدن برای رویارویی نهایی- فصل دوازدهم: به هیچ کس نگو آمادهسازی برای مقابله با شیطان و حفظ اسرار- فصل سیزدهم: یک کمک کوچک همکاری با واسطههای دیگر و نزدیکشدن به نقطهٔ اوج- فصل چهاردهم: کتابخانه مخفی کشف بخش مخفی کتابخانه و روبهرو شدن با حقیقتها- فصل پانزدهم: رازگشایی افشای هویت واقعی شخصیتها و نقشهٔ شیطان- فصل شانزدهم: مرگ پس از تاریکی نبرد نهایی با شیطان و تلاش برای نجات- فصل هفدهم: همهچیز آشکار شد پایانبندی و روشنشدن رازها- فصل آخر: پرونده بسته شد؟ جمعبندی و بازگشت به زندگی عادی
بخشی از کتاب کتابخانه ارواح
«من میتوانم با مردگان صحبت کنم... نه، اشتباه نخواندید؛ این موضوع کاملا حقیقت دارد.وقتی نه سالم بود، پدر و مادرم فوت کردند و من برای زندگی به نیویورک فرستاده شدم تا با عمویی که حتی او را نمیشناختم، زندگی کنم. شاید با خودتان فکر کنید اینطور حداقل یتیم نیستی، اما قبل از این اتفاق من هرگز عمویم، مونتی را ندیده بودم و پدرم هم آنقدر رابطهٔ محکمی با او نداشت که بخواهد من را به او بسپارد. میتوان گفت آنها از هم متنفر بودند. اما پدر و مادرم از کجا باید میدانستند که قرار است قطارشان با یک قطار دیگر تصادف کند و زندگی آنها و صدها نفر دیگر به پایان برسد؟ آنهم زمانی که حتی وصیتنامهشان را هم ننوشته بودند.چند روز بعد از مرگ آنها، من با هواپیما به نیویورک رفتم و مجبور شدم بهتنهایی با تاکسی به یک ساختمان قهوهایرنگ دربوداغان بروم که به نظر میرسید هرلحظه ممکن است فروبریزد. خودم باید چمدانهایم را از آن پلههای بتنی ترکخورده بالا میبردم و زنگی را فشار میدادم که کنارش با یک ماژیک قرمز و با خط بدی نام نوشته شده بود: «سانتیاگو».ایکاش میدانستم که هرگز به مدرسه برنخواهم گشت. دوستی نخواهم داشت و حتی دیگر نمیتوانم آنطور که دوست دارم زندگی کنم؛ زیرا بهمحض اینکه پایم را به آن آپارتمان نمور عمو مونتی که بوی غذای فاسد چینی و جورابهای کثیف میداد، گذاشتم دیگر متعلق به او و دنیای او شدم.»
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه