کتاب کارناوال شوم

کتاب کارناوال شوم نوشته ریچارد دنی با ترجمه مشهود غفارکنی در نشر پرتقال به چاپ رسیده است. کتاب، دنباله داستان کتابخانه ارواح است و داستان پسر سیزده‌ساله‌ای به نام سایمون را روایت می‌کند که شکارچی ارواح شهر است و باید علیه ارواح پلید بجنگد. زمینه داستان در شهر پاتینگر در ایالت ماساچوست است و در ده فصل روایت می‌شود.

درباره و خلاصه کتاب کارناوال شوم

سایمون سانتیاگو بعد از اتمام بزرگ‌ترین کار خود یعنی نابود کردن ارواح پنهان‌شده در کتابخانه عمومی چیلدرمس با مأموریت پیچیده‌تری بازگشته است. او که در قضیه کتابخانه ترس زیادی را تجربه کرده بود، طوری که خودش می‌گوید وقتی توانسته‌ایم از کتابخانه‌ای که از سر تا پایش شیطان می‌بارید جان سالم به درببریم، باید انتظار هر چیزی را داشته باشیم، با چالش بزرگ‌تری مواجه است.

یک سال از این ماجرا می‌گذرد. شایع شده که روح دلقکی قاتل به نام گریم‌شا وارد شهر پاتینگر شده است. گریم‌شا شبح دلقکی‌ است که سال‌ها قبل در آتش‌سوزی کشته شد. او پیش از آتش‌سوزی، چندین بچه را به قتل رسانده بود و حالا، پس از چند سال، برگشته و دوباره وحشت به جان مردم انداخته است. کودکان در کارناوال شهر پاتینگر ناپدید می‌شوند. مردم حتی کارناوال را هم تعطیل کرده‌اند؛ اما کمکی به این موضوع نکرده است. روح این دلقک شرور همچنان به کارهای شرارت‌آمیزش ادامه می‌دهد. سایمون و عمویش به درخواست شهردار این شهر فراخوانده می‌شوند تا این معمای شوم را حل کنند. این در حالی است که سایمون متأثر از مأموریت کتابخانه، هنوز از نظر روانی آمادگی ندارد. او و عمویش کارشان را آغاز می‌کنند درحالی‌که سایمون به‌هیچ‌وجه اطمینان ندارد که می‌تواند کنترل اوضاع را در دست بگیرد. او تا قبل از گریم‌شا سر شش کار دیگر رفته بود و مطمئن شده بود که تمامشان کارهای ساده‌ای باشند؛ از جمله چند خانه کوچک تسخیرشده، یک زمین بازی که به دست روح بچه‌ای زورگو تسخیر شده بود و یک خانم مسن که می‌خواست به دخترش کمک کنند؛ چون دخترش فکر می‌کرد مادرش روحی شیطانی است. اما موضوع گریم‌شا به این سادگی نبود. این آماده نبودن سایمون وقتی بغرنج‌تر می‌شود که آن‌ها مجبور می‌شوند با گروه دیگری از کارآگاه‌های ماوراءالطبیعه همکاری کنند. این گروه شبح‌گیری جدید، به سرپرستی ریچل فرو و اعضای آن شامل دنی، خواهرزاده ریچل و لومیس بودند که برای حل پرونده تلاش می‌کردند.

با ورود این گروه تحقیقاتی ماوراءالطبیعه، حوادث ترسناک و عجیب پی‌درپی رقم می‌خورد، طوری که ممکن است سایمون و دوستان جدیدش را به جنون بکشاند.

پایان داستان

هشدار: پاراگراف بعدی پایان داستان را فاش می‌کند!

پایان‌بندی هر کتابی مهم‌ترین قسمت آن به شمار می‌رود. برای خواننده کارناوال شوم پرسش اصلی این است که آیا سایمون آن‌قدر خوش‌شانس خواهد بود که یک بار دیگر موفق شود و روح شیطانی یک دلقک مرده را از بین می‌رود؟ باید گفت بله! سایمون یک ابرقهرمان است. ابرقهرمان‌ها همیشه پیروز می‌شوند.

خرید و دانلود کتاب کارناوال شوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب را به نوجوانان علاقه‌مند به ژانر ماورایی، تعلیق و وحشت پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید رمان کارناوال شوم را بخوانیم؟

این کتاب، خوانندگان را به دنیایی هیجان‌انگیز و اسرارآمیز می‌برد. دنیایی که در آن هیجان، خطر و دسیسه در هر مرحله در انتظار است. خواننده می‌تواند قهرمانان را در پیچ‌وخم‌های داستان، برخورد با شخصیت‌های عجیب و کشف اسرار پنهان دنبال کند. این داستان پر از تعلیق، با افشاگری‌های غیرمنتظره، تپش قلب را تا پایان آن زنده نگه می‌دارد و تعلیق‌های آن واقعی و مؤثر هستند. رمان کارناوال شوم پیچش داستانی جذابی دارد که پیش‌بینی را کمی مشکل می‌کند. هواداران ژانر وحشت و ماجراجویی، با خواندن این کتاب و ترجمه خوب آن، تجربه جذابی خواهند داشت.

درباره ریچارد دنی

ریچارد دنی، نویسنده اهل آمریکا است که در حوزه داستان‌های کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کند. او تا اینجا کتاب‌هایش را در ژانر ماورایی و وحشت نوشته و مملو از تعلیق‌های جذاب برای این گروه سنی نوشته است. دنی ساکن ایالت تگزاس است. از علاقه‌مندی‌های او می‌توان به مطالعه، نوشتن، پیتزا، فیلم‌های ترسناک، ساخت ویدیو در یوتیوب اشاره کرد. او در نوشتن داستان‌هایش از جی.کی. رولینگ خالق مجموعه هری پاتر تأثیر زیادی گرفته است. ریچارد دنی درباره نوشتن دوگانه کتابخانه ارواح و کارناوال شوم گفته است: «نوشتن این دو‌گانه واقعاً برایم لذت‌بخش بود. موقع نوشتن این داستان‌ها خیلی به کاراکتر سایمون نزدیک شدم و برقراری رابطه‌اش با مونتی قسمت موردعلاقه خودم بود، البته جدا از ماجرای اشباح ترسناک.»

ورود کارناوال شوم به بازار کتاب ایران

کتاب کارناوال شوم (The Carnival of Doom) در ۲۰۱۸ به زبان انگلیسی منتشر شد. ترجمه این کتاب در زبان فارسی علاوه بر نسخه‌ای که مبنای نوشتار حاضر است، با همین عنوان در انتشارات راز معاصر منتشر شده و زهره شیشه‌گر آن را برگردانده است. کتاب کارناوال شوم دنباله داستان کتابخانه ارواح است که پیش‌تر انتشارات پرتقال آن را منتشر کرد. باید دانست که برای خواندن و فهمیدن این کتاب، خواننده باید ابتدا کتابخانه ارواح را بخواند.

ژانر کتاب کارناوال شوم

این کتاب مناسب گروه سنی نوجوانان ۱۴ سال به بالا و در ژانر فانتزی، وحشت، تعلیق، ماجراجویی و ماورایی نوشته شده است.

نظرات خوانندگان کتاب

نظرات خوانندگان درباره این کتاب، دو دیدگاه کاملاً متفاوت را منعکس می‌کند. عده‌ای کتاب را با توجه به مضمون و ژانر چندان مناسب برای کودکان و نوجوانان ندانسته‌اند. باید اشاره کرد که در مشخصات کتاب، داستان برای کودکان بالای ۱۲ سال مناسب دانسته شده است. گروه دیگر، کتاب را اصلاً ترسناک ندانسته‌اند و وجه هیجان‌انگیزی آن را برجسته‌تر از حضور عنصر ترس در آن می‌دانند و معتقد هستند کتاب نمی‌تواند در ژانر وحشت قرار بگیرد. در پاسخ به این نظرات متفاوت باید گفت درجه وحشت کتاب متوسط است؛ اما شاید لازم باشد والدین یا مربیان با نظارت و اعمال نظر در خرید کتاب، مشارکت داشته باشند. ایرادی که به کتاب گرفته‌اند این است که داستان کوتاه است و همه‌چیز خیلی زود به آخر می‌رسد؛ باید گفت که نویسنده توانسته در همین حجم کم، اطلاعات و جزئیات مناسب از شخصیت‌های کتاب ارائه دهد، طوری که شخصیت‌ها در ذهن خواننده نمایان می‌شوند. اینکه جریان وقایع خیلی زود پیش می‌رود احتمالاً برای کسانی که عجول هستند و می‌خواهند خیلی سریع به انتهای کتاب برسند لذت‌بخش باشد. ماجراجویی‌ها همراه با دور تند کتاب، این مخاطبان را مشتاق می‌کند کتاب را هرچه زودتر تا پایان بخوانند. برای کسانی که چندان حوصله جزئیات ندارند این داستان، عاری از توضیحات اضافی است. درحالی‌که برای علاقه‌مندان به جزئیات بیشتر، این کتاب احتمالاً راضی‌کننده نباشد.

بخشی از کتاب کارناوال شوم

باشه عمو مونتی، هرچی تو بگی.» می‌خندم و پایم را روی اولین پلهٔ کتابخانه می‌گذارم.

سرما به عمق ستون فقراتم نفوذ می‌کند. تنها یک سال از اتفاق‌های چیلدرمس می‌گذرد و هنوز هم فکر رفتن به کتابخانه کمی نگرانم می‌کند. اما چاره‌ای نیست. موزهٔ شهر داخل کتابخانه است و تاریخدان شهر، رُز زار، به ما گفته قسمت کوچکی از موزه را به داستان‌های گریم‌شا اختصاص داده‌اند. با این‌که اهالی شهر ترجیح می‌دهند این داستان‌ها هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتادند، باز هم دارند پول خوبی از این راه درمی‌آورند. خب، فکر کنم هرکسی باید یک جوری پول دربیاورد؛ مثلاً خود ما را ببینید!

مونتی داخل کتابخانه جلو می‌رود و بوی تند قهوه و کتاب‌ها حواسم را به خود جلب و تا رسیدن به میز امانات، آرامم می‌کند. طراحی داخل کتابخانه مربوط به دههٔ هفتاد است و همه‌چیز رنگ زرد خردلی و سبز نخودی دارد، حتی سنگفرش‌های چهارخانهٔ لینولئومی۶ کف زمین. انگار میز هم از لینولئوم ساخته شده، با این تفاوت که شبیه چوب‌های تقلبی است و بدنه‌اش بر اثر رطوبت ورآمده.

سه نفر دیگر هم کنار میز ایستاده‌اند؛ دختری با موهای طلایی که به نظر می‌رسد هم‌سن‌وسال من باشد اما خیلی قدبلندتر و زنی هم‌سن مونتی که موهای کوتاه و براق بنفش دارد. کنار او مردی چهارشانه با ریش قرمز ایستاده و ساک‌دستی سیاهی در دست دارد که کلی دم‌ودستگاه سیاه و نقره‌ای از آن بیرون زده. یکی از دستگاه‌ها چراغ‌های چشمک‌زن قرمز و سبز و نارنجی و زرد دارد و من بلافاصله می‌فهمم چیست و به چه کاری می‌آید.