دانلود و خرید کتاب شیطان لئو تولستوی ترجمه سروش حبیبی
تصویر جلد کتاب شیطان

کتاب شیطان

نویسنده:لئو تولستوی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۸۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شیطان

کتاب شیطان نوشته‌ی لئو تولستوی با ترجمه‌ی سروش حبیبی است، داستانی از نویسنده‌ی معروف روسیه. تولستوی را پیامبر نویسندگان روس دانسته و سبک نوشتاری او تاثیر زیادی بر بسیاری گذاشته است. او در کتاب شیطان، داستان را از زبان سوم شخص بیان می‌کند.

درباره کتاب شیطان

کتاب شیطان درباره‌ی زندگی دو جوان به نام‌های یوگنی و ایرتنیف و برادرش آندی است که بعد از مرگ پدرشان صاحب میراث زیادی می‌شوند. البته این ارث شامل بدهی‌هایی نیز هست. یکی از برادران ارث را پذیرفته و به مدیریت آن می‌پردازد و دیگری با مادرش زندگی کرده و تمام مدت به دخترانی که زمانی با آنها رفت و آمد داشته فکر می‌کند، وقتی از افراد روستا سوال می‌پرسد، آنها زنی را به او معرفی می‌کنند که شوهرش در شهر است. کتابی با داستانی عجیب که یکی از شگفت‌انگیزترین کتاب‌هایی است که لئو تولستوی نوشته است، او آنقدر بی‌پرده فکر کرده است که داستانش را در یک صندلی پنهان کرده بود تا همسرش آن را پیدا نکند و هرگز اجازه‌ی چاپ آن را ندهد. تولستوی در این اثر، داستان را به‌صورتی ساده و خطی پیش برده و تا حدی از پند و اندرز بهره می‌گیرد.

یکی از نکات جالب درباره‌ی کتاب شیطان این است که ۲۰ سال پس از انتشار این کتاب لئو تولستوی پایان داستان را عوض کرده و دوباره آن را منتشر می‌کند.

رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه تولستوی را در بالاترین رده‌ی ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌اندازه‌ای در کشورش مشهور و محبوب است که سکه‌ی طلای یادبودی به‌احترام او ضرب شده ‌است.

کتاب حاضر را نشر چشمه منتشر کرده است.

چرا باید کتاب شیطان را مطالعه کنیم؟

عشق، هوس‌ها، خویشتن‌داری‌ها، نبرد درونی شخصیت‌های اصلی داستان با خیانت، اصول اخلاقی و عذاب وجدان به خوبی در این اثر پرداخته شده است. کتاب شیطان دارای نکات اجتماعی و اخلاقی قوی و روشنی است و در واقع گزیده‌ای از دیدگاه‌های انتقادی لئو تولستوی به جامعه می‌باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این کتاب برای دوست‌داران رمان‌های طولانی انتخاب بسیار هوشمندانه و خوبی است.

درباره لئو تولستوی

لئو تولستوی متولد سال ۱۸۸۲ در روسیه در جنوب مسکو است که در خانواده‌ای اشرافی متولد شده است، او رمان‌نویس و فعال سیاسی بوده که کتاب‌های هیچ نویسنده‌ای به اندازه‌ی او در فهرست کتاب‌هایی که باید قبل از مرگ خواند، نیست. این نویسنده در تمام جهان مشهور است و تمامی آثار او جزو شاهکارهای ادبی است و مترجمان زیادی در تمام دنیا به ترجمه‌ی کتاب‌های او پرداخته‌اند. تولستوی اولین کتابش را در سال ۱۸۵۱ به نام کودکی منتشر کرده و بعد از آن کتاب‌های نوجوانی و جوانی را نوشت که ادامه‌ی کتاب اولش بودند. مجموعه‌ای سه‌گانه از زندگی خودش که در این کتاب خود را این‌گونه معرفی می‌کند: «من با تمام وجود آرزو داشتم خوب باشم؛ ولی جوان بودم. هوا و هوس‌هایی داشتم و در جست‌و‌جوی نیکی تنها بودم. کاملا تنها بودم.»

لئو تولستوی پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و پس از آن سرپرستی او به اقوام سپرده شد، در کودکی معلم خصوصی داشته و تمامی آموزش‌های اولیه را در خانه دیده است، در ۱۴ سالگی به مدرسه‌ی کازان رفته و در سال ۱۸۸۴ وارد دانشگاه شده است، او ابتدا در رشته‌ی زبان‌های شرقی تحصیل می‌کرد و سپس تغییر رشته داد و به رشته‌ی حقوق رفت و در آخر بدون گرفتن مدرک دانشگاه را رها کرده و به ارتش ملحق شد. در ارتش نویسندگی را به صورت حرفه‌ای دنبال کرده و همچنین در جبهه‌های جنگ حضور داشت و به خاطر همین موضوعات نابی در اختیارش قرار می‌گرفت و البته در همان دوران کتاب حکایت‌‌های سواستوپل را نوشت. البته پس از مدتی ارتش را رها کرده و به اروپا رفت.

تولستوی در اروپا با نویسندگان بزرگی مثل چارلز دیکنز، ایوان تورگنیف و آدلف دیستروگ دیدار کرده و اطلاعات خود را در زمینه‌ی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان بالا برد، به روسیه برگشت و با الهام از ژان ژاک روسو مدارسی ابتدایی در روستا تاسیس کرده و کودکان روسی تا اوایل قرن بیست در سال اول دبستانشان الفبای تولستوی را یاد می‌گرفتند. او در سال ۱۸۶۲ با زنی به نام سوفیا ازدواج کرده و حاصل این ازدواج سیزده فرزند بود، ازدواجی سرشار از فراز و نشیب‌هایی که در دوره‌ی اول مملو از شادی بود که تولستوی در همان دوره شاهکارهای ادبی خود یعنی جنگ و صلح و آنا کارنینا را نوشت، پس از انتشار این دو کتاب او نویسنده‌ای جهانی شد و شهرتش از روسیه خارج شد. البته در همان دوران کلیسای ارتودکس و تزارهای روسیه کنترل و نظارت را روی فعالیت‌های او بیشتر کردند، به همین دلیل پیش‌نویس کتاب‌هایش ضبط و توقیف شد و در همه‌جا شایعه‌ی روان‌پریش بودنش به گوش می‌رسید و در نهایت پس از انتشار کتاب رستاخیز از کلیسای ارتودکس حکم ارتداد برایش صادر شد و چندی بعدی از این حکم به زندگی‌اش ادامه داده و سپس در سال ۱۹۱۰ از دنیا رفت و بدون هیچ تشریفاتی به خاک سپرده شد. لئو تولستوی معتقد بود ادبیات و رمان نوشتن وسیله‌ای برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است و فکر می‌کرد داستان‌ها تنها برای سرگرمی خواننده نوشته نمی‌شوند، بلکه او می‌خواهد از قضاوت‌های بی‌رحم انسان‌ها کم کرده و به گسترش مهربانی و خوش‌اخلاقی کمک کرده باشد.

تکه هایی از کتاب شیطان

در خانه معلم فرانسه که یک روس لهستانی الاصل بود، با چای و شیرینی از مهمانان پذیرایی می‌کردند. پس از صرف چای همه برای بازی بریچ، سر میزهای متعدد رفتند. زن فروشنده لوازم عکاسی نیز سر یکی از میزها رفت. میزبان و یک افسر و بیوه‌ی پیر ناشنوایی که شوهر مرحومش فروشنده آلات موسیقی بود، سر این میز بودند. بیوه زن اشتیاق مفرطی به بازی بریچ داشت و خوب هم بازی می‌کرد. به نظر می‌رسید که این بازی با میل زن فروشنده لوازم عکاسی پیش می‌رود؛ دوبار پشت سر هم برد. در پیش دستی‌اش یک خوشه انگور بود و یک گلابی. حسابی سرحال بود. زن میزبان از سر میز دیگر پرسید: میخوالاویچ کجاست؟ قرار بود یار پنجم ما باشد. زن میخوالاویچ گفت: به گمانم هنوز دارد به حساب‌هایش می‌رسد؛ امروز روزی‌ست که معمولا حساب خوار و بار فروش و هیزم فروش را می‌پردازد.

معرفی نویسنده
عکس لئو تولستوی
لئو تولستوی
روس | تولد ۱۸۲۸ - درگذشت ۱۹۱۰

لئو تولستوی نویسنده و فعال اجتماعی-سیاسی روسی است که از طلایه‌داران ادبیات جهان نیز به شمار می‌رود. بسیاری از مورخان ادبی معتقدند تولستوی را می‌توان در کنار «هومر»، «دانته»، «شکسپیر» و «گوته»، ستون‌های ادبیات غرب دانست و به جرأت می‌توان گفت که آثار هیچ نویسنده‌ای در جهان به اندازه‌ی او، در فهرست «کتاب‌هایی که باید پیش از مرگ خواند» قرار نگرفته است.

Msn
۱۳۹۹/۰۵/۰۵

یکی از کتاب های مربوط به دوران بعد از تحول تولستوی. داستان کوتاهی درمورد اینه که چه طور شیطان(دراینجا تمایل جنسی) به تدریج یک زندگی و روان نرمال رو به نابودی میکشونه. نکات مثبت:کلا ترجمه های اقای حبیبی عالی هستن(کتاب روسی خواستید

- بیشتر
Mohammad
۱۴۰۱/۰۴/۲۲

(۴-۲۶-[۶۷]) داستان آموزنده ایه؛ موضوعش تقریبا شبیه کتاب سونات کرویتسره، تولستوی در این داستان خواسته تا کشمکش های درونیِ فردی رو که آلوده به روابط نامشروع شده رو نشون بده، یوگنی بین وسوسه های جنسی و تعهد به خود و خانواده

- بیشتر
Hanieh Mohamadi
۱۴۰۰/۰۲/۲۳

داستان حول محور ولع روابط جنسی میچرخه و میگه وقتی بیوفتی توی دام هرزگی و هوس بیرون اومدن ازش غیرممکن میشه تا جایی که زندگیت رو به فنا بده، داستان کوتاه و آموزنده بود و قطعا مهارت تولستوی کشش داستان

- بیشتر
توحيد
۱۳۹۹/۰۹/۱۷

کاری به دو نتیجه ای که در پایان داستان هست [و شاید بشه گفت راهکارای خود نویسنده در برهه ای که کتابو نوشته، هستن] ندارم اما کتاب بسیار بسیار جالبی بود. به این دلیل که بی پرده و صادقانه از

- بیشتر
مجتبی
۱۳۹۹/۰۸/۲۲

داستان روایتگر زندگی فردی است بنام یوگنی که به تازگی پدرش فوت کرده و ارث هنگفت پدر به همراه بدهی فراوان نسیب شخصیت اصلی داستان شده است و داستان از ابتدای شکل گیری زندگی مستقلانه یوگنی آغاز میشود... اما در واقع،

- بیشتر
Mono
۱۴۰۲/۰۲/۲۲

این اولین کتابیه که از تولستوی می‌خونم. کوتاه بود با زبانی رک و بدون پیچیدگی. اینکه دوتا پایان‌بندی داشت جالب بود؛ اما توی چند پارت آخر همه‌چیز خیلی سریع پیش رفت. هرچند شاید خیلی اهمیت نداشته باشه چون درنهایت عاقبتِ

- بیشتر
امیررضا
۱۴۰۱/۰۸/۲۶

یه اثر کوتاه و قوی بدون هیچ سخنرانی و پندی تولستوی داستان رو به زیبایی میچینه و تقدیم میکنه و حرفش و به ساده ترین شکل برای خواننده در یه متن کاملا روون میزنه. داستان مرد جوانی که با قوه شهوانیش دست

- بیشتر
mrb
۱۴۰۰/۰۱/۰۶

آقا واقعاً عالی بود. خیلی بهتر از پدر سرگی بود جذاب/پرکشش/موضوع خاص دیگه واقعا چی میخوای بهتر از این؟

RK
۱۳۹۹/۰۹/۰۶

کتاب قشنگی بود، توصیه میکنم

نادیا/nadia
۱۴۰۱/۱۰/۱۳

خیلی خوب بود. پیشنهاد میکنم حتماً بخونید. وقتی کسی وارد این راه میشه براش میشه عادت دیگه ترک کردش سخت و گاهی هم غیر ممکن میشه 🥺 اما خب همیشه جایِ توبه هست. اراده یوگنی سست و ضعیف بود واسه همین

- بیشتر
خدا این‌جا کاری ندارد. این جا فقط شیطان حاکم است.
Mohammad
عذابی بدتر از این نیست که انسان با آدم‌های نادرست و ریاکار زندگی کند
amir
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
Mohammad
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
س.م.م
هیچ‌وقت نمی‌توان به‌درستی دانست که چرا مردی این و نه آن زن را به همسری برمی‌گزیند.
اشکان
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
Hanieh
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
mhd3.ak
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
Parinaz
«اگر آرامش روحی باشد هیچ خطری در بین نیست!»
پویا پانا
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
pejman
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
Hadis
لیکن من به شما می‌گویم که هر کس به زنی نظر شهوت اندازد همان‌دم با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت تو رابلغزاند قلعش کن و از خود دور انداز، زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد از آن‌که کل بدنت در دوزخ افکنده شود. اگر دست راستت تو را بلغزاند قطعش کن و از خود دور انداز، زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی از اعضایت نابود شود از آن‌که کل جسدت در دوزخ افکنده شود. انجیل متی، باب پنجم، آیات بیست و هشت و بیست ونه و سی
محمدامین سنجری
خیال می‌کردم که آزادم و آزاد نبودم
sajjadquote
به خود حکم می‌کرد: «به او فکر نکن، فکر نکن به او!» و در همان لحظه به فکر او افتاد و او را پیش چشم خود مجسم می‌دید
Vahid
معمولاً گمان می‌کنند که سالمندان محافظه کارند و جوانان نوجو. اما این تصور کاملاً درست نیست. در بیشتر موارد جوانان محافظه کارتر می‌شوند. آن‌ها می‌خواهند زندگی کنند و نمی‌دانند به چه شیوه، و فرصت ندارند فکر کنند و بهترین شیوهٔ زندگی را بیابند و طریقی را سرمشق اختیار می‌کنند که گذشتگان داشتند.
Vahid
عذابی بدتر از این نیست که انسان با آدم‌های نادرست و ریاکار زندگی کند
pejman
و به‌راستی اگر یوگنی اورتنیف را هنگام ارتکاب این جنایت دیوانه بشماریم همهٔ مردم را باید دیوانه بدانیم. و دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
مهسا
دیوانه‌تر از همه بی‌تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می‌بینند که در خود نمی‌بینند.
mjr0924
وای خدای من! اما خدا این‌جا کاری ندارد. این جا فقط شیطان حاکم است. و شیطان همین زن است.
اشکان
لیکن من به شما می‌گویم که هر کس به زنی نظر شهوت اندازد همان‌دم با او زنا کرده است.
امیررضا عابدین پور

حجم

۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
۱۵,۷۵۰
۵۰%
تومان