کتاب بند محکومین
معرفی کتاب بند محکومین
کتاب بند محکومین نوشته کیهان خانجانی است. نویسنده جهانی خلق کرده که در عین تاریکی و سیاهی پر است از نقطههای درخشان و نورانی؛ که آنچه خواننده فراموش میکند تاریکی و سیاهی زندان است.
درباره کتاب بند محکومین
این کتاب در فضای زندان لاکان رشت روایت میشود. آدمهایی که به دلایل مختلف به زندان افتادهاند و حالا در کنار هم سرنوشت مشترکی را میگذرانند. این کتاب روایتی جذاب است از آدمهایی که فراموش شدهاند و کسی به سراغ قصهها و تجربیاتشان نمیرود. نویسنده سبک وشیوه روایتش را از قبل طراحی کرده است. هر حکایت در پایان با شخصیت جدیدی تمام میشود که حکایت بعدی درباره او است. انتهای هر فصل ابتدای فصل بعد است و این چرخه پانزده بار برای پانزده شخصیت تکرار میشود.
خواندن کتاب بند محکومین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب بند محکومین
شبهایی که بعدازظهرش ملاقات بود و چپِ بچهها پُر، از دولتیشان چیزی میرسید دخلوخرج را کلهبهکله بیاورم. در عوض میخواستند حالی بدهم به جمع. همه نشئه سرِ تختها، چای کنارشان، سیگار دستشان، رو به من فتوا میدادند برو در پوستِ خلقاللهِ بندِ محکومین. بعد، مثلِ آهنگ درخواستی، نام زندانیان را میبردند. من هم حکایتِ یکییکیشان را دقیق با اَدا و زبان و صدای خودشان تعریف میکردم؛ چهجور آدمی بود، عشقش کی بود، چه بر او گذشت، چهطور گیر کرد، در زندان چهکارها میکند. همه خنده میزدند و دستخوشْ سیگار پرت میکردند؛ همانجور که برای معرکهبگیرها پول میاندازند. خلاصه زندان است، هر کس فنی دارد برای گذرِ روز و گذرانِ خماری؛ این هم فنِ من بود، تنها فنی که از جغلگی برایم ماند تا نمیرم از بیاسبابی.
در چنین جایی، کمتر از قتل را تعریف کردن اُفت داشت، چه برسد به ماجرای دخترِ فامیل...
حجم
۱۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۱۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
نظرات کاربران
ماجراهای کتاب در بند محکومین زندان لاکان رشت اتفاق میافتد. راوی مرد معتادی است به اسم زاپاتا که خوب میتواند ادای آدمها را درآورد و فیلم بقیه را بگیرد. شروع داستان از جایی است که دختری وارد بندمحکومین مردان میشود
میشه لطف کنید و این کتاب رو در کتابخانه قرار بدین؟؟
یک. با خواندن این کتاب با نثر خاصش، امیدوار شدم به اینکه نوشتههایی که گاهی به این سبک به قلمم میآید را میشود خواند؛ وجداندرد داشتم. دو. نویسنده، این کتاب را چطوری نوشته است واقعا؟ رگباری و تندتند و با این
نثر اش خوندنش خیلی سخته😖
نویسنده معلومه ک نویسنده است. این رو از تکنیک و سبک نوشتاری میشه فهمید. ولی داستان هیچ خط فکری خاصی نداره. سر و تهم نداره😐. وقتی فهمیدم آخر داستان نسبت ب اول داستان هیچ اتفاق خاصی نمی افته، خواندن این
خیلی متفاوت.خیلی خوب.گیلانی باشی و بخوانی اش بیشتر خظ می بری.
اگر دنبال داستانی با پایان جنجالی هستین مطالعه نکنید ولی شروع جنجالی داستان وادارتون میکنه تا تهش برید و البته داستان زندگی و سرگذشت چندین آدم رو که شاید هیچ وقت برخوردی باهاشون نداشته باشید رو به تصویر کشیده و
داستان از زبان زندانی نقل میشود .توصیف ها جالب .اما متن کتاب سخت است .ارزش یک بار خوانده شدن را دارد.
تکنیک هزار و یک شب را امروزی اجرا کردند. قشنگ هست. نام نویسنده با این اثرش به یقین در تاریخ این سرزمین جاودان بماند!
کلا واسه خوندن این کتاب دو تا دسته بیشتر وجود ندارند، یا حال میکنن باهاش و دوست دارن. یا اصلا خوششون نمیاد ازش و دوستش ندارن. من جز دسته اولی بود!!! لحن ها خوب دراومده بود لحن های کلاسیک قلدری و لات