کتاب گنجینهی آثار ادگار آلن پو
معرفی کتاب گنجینهی آثار ادگار آلن پو
اگر به داستانهای رازآلود، روانشناسانه و جنایی علاقه دارید، نشر رادمهر مجموعهای از آثار ادگار آلنپو، جنایینویس برجسته آمریکایی را در این کتاب برای شما گردآورده است. داستانهایی که با یکبار خوانده شدن برای همیشه در ذهن خواهند ماند.
آلنپو در همه داستانهایش ردی از شخصیت خودش به جا گذاشته است. او با خلاقیتی وسواس گونه به تحلیل واقعیتهای اطراف خود میپردازد، مرگ و وحشت بشر را به شیوهٔ خود میکاود، روابط خانوادگی مستحکم اما آسیب دیده را به سردی و با تأسف به تصویر میکشد، همواره از زنی جوان میگوید که حتی در داستانهای رویاگونه نیز خوشبخت نیست و با تلخی جان میبازد. از مردانی که از جهل خود در عذاب هستند، در خانهٔ محقر یا باشکوه اما تیره و سرد، خود را محاکمه میکنند، دست به توطئه میزنند، انتقام میگیرند و در آخر نابود میشوند. و از تلاش بیهودهٔ نیروی خیر در وجود خود میگوید که سرانجام دربرابر شرارتهای حقیقی جان او سر خم میکند.
و در نهایت ادگار آلن پو، با وجود هیاهویی که در جان داشت، با استادی تمام و زیرکی یک نویسندهٔ آگاه عناصر ادبی را به کار بسته و داستانهایی میآفرید که با گذشت سالها هنوز مخاطبان تازهای برای خود پیدا میکنند.
خواندن گنجینهی آثار ادگار آلن پو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستان های کوتاه اسرارآمیز و جنایی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم
درباره ادگار آلن پو
ادگار آلن پو متولد ۱۸۰۹ و در گذشته ۱۸۴۹، نویسنده، ویراستار و منتقد ادبی آمریکایی است. آلن پو که از پیشتازان ژانر جنایی-کارآگاهی در ادبیات آمریکا به شمار میرود، بیشتر به سبب همین داستانهای کوتاه اسرارآمیزش شناخته میشود.
او یکی از نخستین نویسندگان مشهور آمریکایی است که تلاش کرد تنها از راه نویسندگی زندگی کند و این برای او شرایط مالی سختی را به همراه داشت.
پدر و مادر ادگار، بازیگر بودند. اما پدرش آنها را ترک کرد و مادرش یک سال بعد درگذشت. ادگار به خانوادهای که هیچگاه به طور رسمی سرپرستی او را نپذیرفتند سپرده شد. او دوران نوجوانی را به همراه این خانواده بازرگان سپری کرد که بخشی از آن در انگلیس گذشت. آلن پو به دلیل مشکلات مالی نتوانست تحصیلش در دانشگاه ویرجینیا را ادامه دهد و به کارهایی مانند منشیگری و خبرنگاری روی آورد.
آلنپو سپس به ارتش پیوست و نخستین تلاشهایش برای نویسندگی را در زمینه شعر آغاز کرد. سبک خاصی از نقد ادبی را در پیش گرفت که زمینه را برای سفرهای زیاد او در شهرهای گوناگون آمریکا فراهم کرد.
ادگار آلنپو در مجلات ادبی در سمتهای گوناگونی کار کرد و قصد داشت خود مجلهای را بنیانگذاری کند، اما هیچگاه فرصت آن را نیافت. آلن پو خیلی زود و در ۴۰ سالگی به دلیلی که هیچگاه به روشنی مشخص نشد درگذشت.
اکنون جایزه ادگار، به یاد سبک ویژه او، به نویسندگان داستانهای جنایی و رمزآمیز اهدا میشود. ادگار آلن پو با سبک خاص روانشناسانه و دلهرهآورش در داستاننویسی، در شکلگیری نسلی از نویسندگان پرطرفدار در این ژانر مانند آگاتا کریستی و آرتور کانن دویل نقش مهمی داشت.
بخشی از کتاب گنجینهی آثار ادگار آلن پو
تابلوی بیضی
شنیدن این که نقاش میخواهد عروس زیبایش را به تصویر بکشد، برایش بیاندازه وحشتناک بود. اما او مطیع و گوش به فرمان، هفتهها در برجی بلند و تاریک، جایی که نور تنها از بالا بر بوم میتابید، نشست و نقاش ساعتها و ساعتها سرگرم کار خود بود. او با جدیت در کار خود غرق شده بود و حتی نتوانست ببیند که چطور این نور وحشتناک در آن برج کوچک دورافتاده سلامت روح عروس زیبایش را به خطر میاندازد، عروسی که هرکسی جز او میتوانست آشکارا نابود شدنش را ببیند. اما زن همچنان بدون گلایه لبخند میزد زیرا میدید که همسر محبوبش با عشقی سوزان نسبت به کار خود، شب و روز او را که دوستش میدارد، به تصویر میکشد، او را که لحظه به لحظه ضعیفتر و افسردهتر میشد. در حقیقت کسی که به تصویر نگاه میکرد میتوانست شباهت تصویر با زن را معجزهای نیرومند بنامد و همه این را گواهی بر توانمندی نقاش میدانستند، نه عشق عمیق به آن زنی که چنین استادانه به تصویر درآمده بود. وقتی کار به پایان خود نزدیکتر میشد، او دیگر کسی را به برج راه نمیداد زیرا از شوق به پایان رساندن کار دیوانه شده بود. او فقط برای نگاه کردن به چهرهٔ همسرش نگاه از بوم برمی داشت و حتی متوجه نشده بود که رنگهایی که روی بوم قرار میگیرد، از گونههای همسرش که در کنارش نشسته بود، گرفته شده. پس از گذشت هفتهها، وقتی دیگر به پایان کار چیزی نمانده بود، تنها برای فراهم آوردن رنگی برای لبها و پشت چشم تصویر بود که روح زن همچون شعلهٔ شمعدان بار دیگر سوسویی زد. وقتی قلم زده شد و رنگ روی بوم نشست، نقاش برای لحظهای در مقابل اثری که خلق کرده بود، ایستاد، اما بعد، در حالی که هنوز چشم از بوم برنداشته بود، برخود لرزید، چهرهاش رنگ باخت و نگاهش مات شد. نقاش با صدای بلند شروع به گریستن کرد. «این خود زندگی است!»
ناگهان متوجه همسرش شد، اما او مرده بود!
حجم
۴۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۵۶۴ صفحه
حجم
۴۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۵۶۴ صفحه
نظرات کاربران
ادگار آلن پو از بهترین و خلاق ترین نویسندگان در ژانر وحشت روانشناختی به حساب میاد. قلمش شما رو جادو می کنه و جوری اسیر فضای داستان می کنه که انگار خودتون درگیر اون ماجرایین. برای اینکه با دنیا و قلمش
روزهای پاییزیتون به خیر و نیکی🙂🍁... 🔍تا قبل از خوندن بعضی زندگینامه های واقعی همیشه فکر میکردم که غریب ترین و شگفت ترین اتفاقها توی داستانها رخ میده و میبایست تو دنیای غیرواقعی و یا سوررئالیسم دنبالشون بود ولی در حقیقت
درباره آلن پو که حرفی نیست؛ به شدت جذاب و نفسگیر. اما ترجمه با اینکه بسیار بسیار روان و راحته، نمیتونه اون حس اصلی ادگار آلن پو رو به شما بده. آلن پو قلم مصنوع و دشواری داره که بسیار
قلمی روان و ترجمه ای عالی،در کنار تعلیقی که نویسنده به شما القا میکنه،این کتاب رو به دوستان توصیه میکنم.
ابتدا توجه مخاطبین را به بخش کوتاهی از متن ترجمه شده کتاب جلب میکنم: «... بهت و اعجاب همچون موجی بر موجی دیگر، بر وجودم انباشته شد، تا جایی که خود طناب نیز از گم کردن هویت خود در ذهن
در حدی نیستم که درباره ادگار الن پو نظر بدم فقط میتونم بگم جذاب و نفس گیر هستش
کتاب چهارم این اولین کتابیه که از ادگار الن پو میخونم و واقعا از سبک نوشتنش خوشم اومد به نظرم خیلی سعی کردن بقیه نویسنده ها ازش تقلید کنن ولی نتونستن به جذابیت قلم الن پو برسن
مرده های متحرک، زنده های زنده به گور شده، افسانه های گمشده در زمان، تخیلات ذهن درگیر جاودانگی روح و جسم و ....
بعضی داستان هاش مریض گونه بود😅 طوری که به ذهنتون خطور نمیکنه کسی بخواد همچین چیزی بنویسه. من که دوست داشتم.