کتاب قلمرو وحشت

کتاب قلمروِ وحشت؛ مجموعه‌ کامل داستان‌های کوتاه هولناک و به‌یادماندنی (جلد اول) نوشته آمبروس بیرس است که با ترجمهٔ پرویز همتیان بروجنی در نشر چشمه چاپ شده است. آمبروس بیرس در میان نویسندگان قرن نوزدهم آمریکا به خاطر داستان‌های کوتاهِ به‌یادماندنی دربارهٔ جنگ داخلی امریکا (۱۸۶۵ ـ ۱۸۶۱) و همچنین داستان‌های تکان‌دهنده و هولناکش محبوبیت بسیار زیادی دارد. در ایران او را با کتاب «فرهنگ شیطان» می‌شناسند. در داستان‌های بیرس دنیای جنگ و صلح، واقعیت و رؤیا و فرد و گروه، همگی به یک اندازه فضای انسانی را اشغال می‌کنند.

درباره کتاب قلمرو وحشت

ویژگی اساسی نوشته‌های بیرس کوتاه‌گویی، طنز تلخ، به تصویر کشیدن ناهنجاری‌های اجتماعی و فردی و کندوکاوی روان‌شناسانه در اعماق ذهن آدمی است و همین‌ها آثار او را بسیار تکان‌دهنده، هولناک و به‌غایت جذاب و گیرا می‌کند، به گونه‌ای که خواننده تا انتها از واقعیت ماهوی داستان بی‌اطلاع می‌ماند و با پایان یافتن آن، زمینه برای اندیشه به پیام داستان آغاز می‌شود. یکی از ویژگی‌های مهم نوشته‌های بیرس نمایش کاستی‌های روحی ـ روانی قهرمانان داستان‌های اوست. انسان‌ها حتی در اوج جسارت و تهور بدون کاستی‌های روحی نیستند و همین کاستی‌ها در بسیاری موارد بر ناکامی‌ها و شکست‌های‌شان مُهر تأیید می‌گذارند. او به‌زیبایی دربارهٔ عشق، غرور، خودخواهی، مال‌اندوزی، بی‌رحمی، حرص، وفاداری و... سخن می‌گوید. مرگ نیز در همه داستان‌های بیرس نقش اساسی دارد و اگرچه مرگِ بسیاری از قهرمانان داستان‌هایش در فضایی غریب روی می‌دهد، این دستاوردْ همیشه با آرامش، خاموشی و سکوت همراه است. بیرس اگرچه کم و گزیده سخن می‌گوید، ترکیب واژه‌های به کاررفته را چنان هنرمندانه انجام می‌دهد که فضای داستان به زیبایی تمام به تصویر کشیده می‌شود و همچون روان‌شناسی برجسته رازهای اعماق ذهن آدمی را افشا می‌کند.

کتاب قلمرو وحشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های ترسناک و دلهره‌آور پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب قلمرو وحشت

گونه‌های متفاوتی از مرگ وجود دارد؛ در بعضی از انواع آن کالبد برجا می‌ماند و در برخی جسم چون روح بی‌درنگ نابود می‌شود. این حالت غالباً در انزوا روی می‌دهد (خواست خدا چنین است) و چون هیچ‌کس پایان کار را نمی‌بیند، می‌گویند فرد ناپدید شده یا سفر دورودرازی در پیش گرفته که در واقع، چنین نیز هست. اما گاهی مرگ برابر دیدگان بسیاری روی می‌دهد، چونان که شواهد فراوانی برای آن می‌توان یافت. در گونه‌ای از مرگ روح نیز می‌میرد و اعتقاد بر این است که با وجود مرگِ روح، جسم سالیان دراز قدرت خویش را دارد. گاهی (همان‌طور که مورد تأیید همگان است) روح همراه جسم از این جهان رخت برمی‌بندد، اما پس از مدتی دوباره در همان مکان که بدن پوسیده است، از گور برمی‌خیزد.

درحالی‌که به این سخنان هالی (که خداوند روحش را قرین آرامش کند) فکر می‌کردم و مانند کسی بودم که به برداشتی دست یافته اما هنوز تردید دارد که به مفهوم واقعی آن پی برده باشد، یک‌باره بادی خنک چهره‌ام را نوازش کرد و من را یاد پیرامونم انداخت. با حیرت دیدم همه‌چیز در نظرم ناآشناست. در هر دو سویم پهنهٔ دشتی لخت و ویران‌شده بود که آن را علفی خشک و بلند پوشانده بود؛ علفی که زیر فشار باد پاییزی برهم ساییده می‌شد و صدایی از آن به گوش می‌رسید که تأثیری دلهره‌آور و مرموز برجا می‌گذاشت. در فاصله‌ای دور و مشرف به دشت، صخره‌هایی تیره با شکل‌هایی غریب سر برآورده بودند.