کتاب غرامت مضاعف
معرفی کتاب غرامت مضاعف
کتاب غرامت مضاعف نوشته جیمز ام کین است که با ترجمه بهرنگ رجبی منتشر شده است. این کتاب یکی از آثار آغازگران رمان نوآر است. نوآر یا ادبیات سیاه ادبیات سیاه داستانهای پلیسی هستند که ما را با پلیس، جنایتکار، متهم و ... همراه میکند. در این داستانها خشونت و مسائل جنسی در آن رواج دارد و گاه خود پلیس هم شخصیت فاسدی است.
این داستانها خوشبین نیستند اما درعین حال داستان کشش بسیاری دارد. داستان غرامت مضاعف ماجرایی عشقی و جنایی را در کنار هم پی میگیرد و خواننده را به دنیای جذاب داستانهای سیاه میبرد. غرامت مضاعف یک اصطلاح حقوقی است که در شرکتهای بیمه کاربرد دارد و طبق آن اگر فرد بیمهشده در حادثهای جان خود را از دست بدهد وارثش غرامتی دو برابر معمول دریافت میکند.
خواندن کتاب غرامت مضاعف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستانهای پرکشش و هیجانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب غرامت مضاعف
سوارِ ماشین که شدم داشتم به خاطر ابله بودنم سرِ خودم نعره میکشیدم، اون هم فقط چون یه زنی زیرچشمی نگاه انداخته بود بهم. دفتر که برگشتم متوجه شدم کیز داشته دنبالم میگشته. کیز رئیسِ بخش خسارته، تو تمومِ دنیا کسلکنندهترین آدم برا همکاریه. آدم حتا نمیتونه بهش بگه امروز سهشنبهس، چون بعد اون حتماً باید تقویمو نگاه بندازه، بعد چک میکنه تقویمه مالِ امساله یا پارسال، بعد سر دربیاره تقویمه رو کدوم مؤسسه چاپ کرده، بعدش سر دربیاره تقویمِ اونها با تقویم سالنمای جهانی میخونه یا نه. آدم فکر میکنه این مقدار کارِ بیفایده وزنشو پایین نگه میداره، ولی نگه نمیداره. هر سال چاقتر میشه و عُنُقتر، همیشه هم مشغول یه دعواهایی با باقی بخشهای شرکته؛ هیچ کاری نمیکنه جز با یقهٔ باز نشستن و عرق ریختن و جروبحث و بگومگو، تا وقتی دیگه فقط بابتِ حضورش تو اتاق سرِ آدم شروع میکنه گیج رفتن. ولی سرِ ادعای خسارتهای جعلی گرگیه ها.
تو که رفتم پا شد و شروع کرد داد زدن. قضیهٔ بیمهنامهٔ یه کامیونی بود که من شیش ماه پیش دربارهش گزارش نوشته بودم. حالا یارو کامیونشو آتیش زده بوده و بعد هم میخواسته از بیمه پول بگیره. فوری پریدم تو حرفش.
«داری غُرِ چیو سرِ من میزنی؟ یادمه پروندههه رو. کاملاً هم یادمه وقتِ فرستادن، یه یادداشتی ضمیمهٔ درخواسته کردم که توش گفته بودم بهنظرم قبلِ اینکه سرِ قضیه خطر کنیم، باید حسابی در موردِ یارو تحقیق بشه. از قیافهٔ یارو خوشم نیومد و من ــ»
«والتر، سرِ تو غُر نمیزنم. میدونم تو گفتی باید در موردِ یارو تحقیق بشه. یادداشتت الان درست همین جا رو میزمه. همینو میخواستم بهت بگم. اگه بخشهای دیگهٔ این شرکت هم نصفِ شعوریو که تو به خرج میدی، به خرج میدادن ــ»
«هان.»
کیز اینطوری بود دیگه، حتا وقتی میخواست حرفِ خوب بهت بزنه باید اول کُفرتو بالا میآورد.
«حالا اینو ببین والتر. حتا بعدِ اینکه مشخصاً بیتوجه به هشدارِ یادداشتِ تو بیمهنامه رو صادر کردهن و حتا با اینکه هشداره هنوز جلو روشونه، پریروز که کامیونه آتیش گرفت ــ داشتن خسارته رو میدادن؛ داده بودن، اگه من امروز عصر یه ماشینبُکسل اونجا نفرستاده بودم که کامیونه رو بکِشه بیرون؛ و زیرِ موتورش یه کُپّه خاکارّه پیدا کنه که ثابت میکرد یارو خودش آتیشش زده.»
«حالا گرفتهٔ یارو رو؟»
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
نظرات کاربران
نمیتونم بگم عالی بود ولی ارزش خوندنشو داشت👍
ماموربیمه ای که برای بستن قرارداد بیمه واردماجرای پیچیده جنائی میشود، علاقه مندان به این سبک حتمن لذت میبرند، آدمهای باهوش ولی روانی، عالی بود.
جذاب، عجیب و پرتعلیق
به نظر من کتاب هدفی نداشت بعد از پایان کتاب احساس کردم فقط وقتم رو تلف کردم حتی هیجان کتاب های پلیسی رو هم نداشت
با سلام...داستان خوب بود فقط خیلی کشدار و خسته کننده بود جذابیتش به علت طولانی بودن از بین رفت
معرفی این شاهکار را در سایت ماهدبوک بخوانید.
همون کتابی هست که بر اساس اون بیلی وایلدر فیلم Double Indemnity رو ساخت به نظرم هم فیلم و هم رمان جزء بهترین آثار نوآر هستند به نظرم کلمهٔ نوآر همه چیز رو توضیح میده و احتیاجی به روده درازی نیست
من صوتی اش رو گوش کردم و لذت بردم
ترجمه اش افتضاح بود. خیلی سخت میشد فهمید چی میگه.
اصلا با ترجمه ش کنار نمیام، چرا این مدلیه خدا رو شکر از طاقچه بینهایت گرفتم پولم هدر نره برا این ترجمه بد....