کتاب درنده باسکرویل
معرفی کتاب درنده باسکرویل
معرفی کتاب درنده باسکرویل
کتاب درنده باسکرویل نوشته آرتور کانن دویل است که با ترجمه نرگس مساوات در نشر ثالث منتشر شده است. این کتاب یکی از ماجراهای کارآگاه مشهور شرلوک هلمز است.
درباره کتاب درنده باسکرویل
شرلوک هولمز قامتی بلند و لاغر و چهرهای استخوانی و کشیده دارد. معمولا کلاهی شکاری بر سر میگذارد و پیپی هم گوشه لبش است. از زنبورداری سرشته دارد و در نواختن ویلون چیرهدست است. دوست و همکار هولمز، دکتر واتسون، به ثبت بسیاری از پروندههای او میپردازد و همراهش در خیابان بیکر، شماره ۲۲۱ زندگی میکند. این کتاب داستان خانواده باسکرویل است که درگیر نفرینی قدیمی هستند. موجودی ترسناک و هیولا مانند زندگی آنها را تحت کنترل گرفته است و شرلوک باید این معما را حل کند.
خواندن کتاب درنده باسکرویل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستانها و رمانهای پلیسی پیشنهاد میکنیم.
درباره آرتورکانن دویل
سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل (۱۸۵۹ - ۱۹۳۰)، نویسنده و پزشک اسکاتلندی، شهرت خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی بسیار مشهور، است.
دویل نویسنده پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد قابل توجهی رمان تاریخی، کتاب تاریخ، از جمله کتاب مفصلی درباره بوئرهای افریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهٔ احضار ارواح ( که در اواخر عمر، سخت بدان معتقد شده بود) نوشته است.
کتابهای شرلوک هولمز او، که اکنون بیش از خودش شهرت دارند، در ابتدا با بیمهری مواجه شد.
خوانندگان زیادی حاضر به خریدن چنین کتابی نبودند. تا جایی که او برای چاپ «اتود در قرمز لاکی»اش مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در یک یا چند شماره خود با کاغذهای ارزان قیمت چاپ میکردند.
اما پس از آن، رفته رفته بر شهرتش افزوده شد و پس از مدت کمی همان نشریه حاضر به چاپ داستان او در یک کتاب جداگانه شد و این نقطهٔ آغاز مجموعههای آرتور کانن دویل بود.
بخشی از کتاب درنده باسکرویل
داستانهای بسیاری در باره منشأ پیدایش درنده باسکرویل وجود دارد. اما از آنجایی که من نواده مستقیم هوگو باسکرویل هستم و این داستان را از پدرم شنیدهام که او هم از پدرش شنیده است، با یقین کامل به وقوع این رویداد، آن را بیکم و کاست، چنانکه اتفاق افتاده است، به رشته تحریر درمیآورم. نقل این داستان تنها برای ترساندن آیندگان از حوادث گذشته نیست؛ بلکه بیشتر به منظور دوراندیشی آیندگان است تا امیال ناشایستی که در گذشته باعث رنج و اندوه بسیار خانواده ما شد، بار دیگر سبب پریشانیمان نشود.
اکنون بدان که در هنگامه شورش بزرگ، ملک اربابی باسکرویل را هوگو باسکرویل اداره میکرد. او مردی بسیار وحشی و لامذهب بود. چنان شرور و سنگدل بود که نامش در سراسر غرب زبانزد همگان شده بود. تصادفآ هوگو عاشق دختر خردهمالکی شد که زمینهایی در نزدیکی ملک باسکرویل اجاره کرده بود. اما دختر جوان از او دوری میکرد، چرا که از نام شیطانی وی میترسید. روزی هوگو و دوستان بدکارش، دختر جوان را در زمانی که میدانستند پدر و برادرانش در خانه نیستند، ربودند. آنها او را در طبقه بالای عمارت زندانی کردند و خودشان پایین آمدند و به آواز خواندن و سردادن ناسزا مشغول شدند. هنگامی که شراب مینوشیدند، دخترک هراسان با کمک گرفتن از پیچکهای خودرویی که دیوار جنوبی را پوشانده بود، پایین رفت و از بوتهزار به سوی خانه دوید. اندکی بعد هوگو دریافت پرنده گریخته است. او چنانکه گویی اهریمنی در وجود خود دارد، فریاد برآورد که اگر بتواند به دخترک دست یابد، جسم و روحش را تسلیم قدرت شیطان خواهد کرد. یکی از دوستان عیاش او فریاد زد که باید سگهای شکاری را سراغ دخترک بفرستند. هوگو با شنیدن این حرف از خانه بیرون دوید و بر سر مهترهایش فریاد کشید مادیانش را زین کنند و سگهای شکاری را از لانه بیرون آورند. سپس دستمال سر دخترک را مقابل بینی سگها گرفت و آنها را به حرکت درآورد و زیر نور مهتاب در بوتهزار فریاد بلندی سر داد. دوستانش نیز سوار اسبهایشان شدند و در پی او رفتند.
حجم
۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
حجم
۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
نظرات کاربران
با تشکر از برنامه خوب طاقچه اما ای کاش به منظور احترام به مخاطب در توضیحات ذکر کنید که کتاب (و هر کتاب این گونه) خلاصه شده است اون هم یکی از مهم ترین و جذاب ترین داستانهای شرلوک.
شرلوک بلا و سگ ناقلا😂😂 جالب و جذاب بود.
ماجراهای شرلوک هولمز همیشه خوندنیه🙂
خیلی عالی به زیبایی اون ترس به ادم منتقل میشه موقع خوندن ترجمه روان و خوبی داشت. ماجرا هم بیه زیبایی روایت شده بود در کل توصیه میکنم بخوانید
جالب و هیجان انگیز.
عالی بود.
این کتاب یکی از داستانهای شرلوک هولمز هست، با ترجمه مژده دقیقی خوندم، هم ترجمه و هم داستان بسیار خوب بود.
از اونجایی که خوندم این کتاب به عنوان بهترین داستان بلند هلمز شناخته میشه، از لحاظ معمایی خیلی جالب بود فقط ای کاش هیجانش یه خورده بیشتر بود