کتاب خوف
۳٫۰
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب خوف
«خوف» رمانی نوشته شیوا ارسطویی است. این رمان در ۲۲ قول نوشته شده است. این کتاب روایت زندگی مدرن و ترسهایی است که از مواجهه با واقعیتهای غیرقابل پیشبینی آن روی میدهد. مواجهههایی که انسان را دچار اضطراب و وحشتی خارج از توان تحمل میکند. راوی اصلی داستان شیدا، یک نویسنده است و داستان روایت زندگی او و مواجهات او با زندگی و اطرافیانش است.
ارسطویی درباره این رمان به خبرگزاری مهر گفته بود: سخت است که بخواهم درباره آثاری مثل این رمان که در زمره رمانهای مدرن به شمار میرود، خلاصهای تعریف کنم، اما شاید بتوان گفت که این رمان تازه یک نوع اتوبیوگرافی درباره یک زن است، هرچند که نامیدن این عنوان نیز برای آن زیادهروی است.
در بخشی از رمان میخوانیم:
«جانوم قیزیم.»
ترکی استانبولی بلد نبودم. معنی بقیهٔ کلمههایی را که میگفت، نمیفهمیدم. تا رسید به آنکه فقط بگوید: «. کوزوم!»
«بچهکم برّهٔ کوچکم.»
وسط حرفهایش هی میگفت: «قیزیم جانوم کوزوم.»
«قیزیم جانوم. کوزوم»
آنقدر به دخترش گفت: جانم بچهکم برّهٔ کوچکم که خوابم برد.
قیزیم جانوم. کوزوم. و پدرم که یک ساعت مچی داشت و ساعت مچیاش که یک بند چرمی داشت و بند چرمی که قهوهای بود، دور مچ مردانهاش که پدر بود و هیچ وقت هم نبود.
قیزیم جانوم کوزوم و بوی یک سیگار نیم سوخته لای دو انگشت مردانه که مال پدر بود ولی هیچ وقت نبود.
دخترم بچهکم برّهٔ کوچکم و کتابی که همیشه جلوی پدر باز بود.
دخترم بچهکم برّهٔ کوچکم و کفشهای مردانه پدر که جفت بود دم در و پدر هیچ وقت توی آنها نبود.
قیزیم جانوم کوزوم و دو تا قالب فلزی و فنری به جای پاهای پدر، کفشهایش را نگه میداشتند روی گوشهای از زمین.
قیزیم جانوم کوزوم و بوی قوطی قدیمیِ واکس پدر قیزیم جانوم کوزوم و آن فرچهٔ خوش بوی پدر که دستهاش چوبی بود و کهنه...
رشد حرکتی در طول عمر
کارل پی گابارد
اتل متل توتوله، خورد پوپو هله هولهمحمود میرزایی دلاویز
تزلزل ناپذیرآنتونی رابینز
با این کتاب زندگی را معنا کنیدموسی زمانزادهدربان
خاندان حموئیانسیدسعید احمدپور مقدم
خرده روایت هایی از پشت خاکریز بیمارستان هامحمدرضا رهبری
می لرزم و ماکوندوساناز فلاحفرد
تربیت سه بعدیحسین جعفری
دیابت نوع یک (وابسته به انسولین) به زبان سادهایوب ابراهیمی
آخرین سیبمریم جمشیدی
بازاریابی داخلی در خدمات دانشگاهمحسن اکبری
چی شد که رویا لی لی کنان به مهمانی رفتحدیث لزرغلامی
آذرخشی بود انگارمحمدرضا خسروی
نوشین بادمجان می شودمهسا قنبرپور سالک معلمی
رقص قوهای وحشیلیلا خزایی
سرمایه اجتماعی آنلاین؛ بیگانگی و اندوختگیکریستین فوچر
قزاق هالی یف نیکالایویچ تولستوی
خرد و مدیریت در اقتصاد دانش محوردیوید رونی
همسر آری (جلد دوم)محمد عبدالصمدی
راز پرواز
مصطفی بادكوبه ای هزاوه ای
توسعه در تاریکیسیدمحمد بهشتی
اخلاق مهار جنگ (دفتر اول)مرتضی رحیمی نژاد
چرا شما را نمی گیرن و آخرش چی میشه؟صادق زیباکلام
داستان بدن انساندانیل لیبرمن
ما هیچ نمی دانیمجورج چم
قواعد حداقل استاندارد سازمان ملل متحد برای رفتار با زندانیان (قواعد نلسون ماندلا)نشریه جنرال اسمبلی
پاییز باب همایونمحمد محمودی
سرمایه داری مردیانیس واروفاکیس
بنیان های خیر عمومی؛ سبک زندگی خداگونهمحمد باقریان
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۳۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۳۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
یه خانم مجردی که توی واحد زیرزمین زندگی میکنه و پسر صاحبخونش با قطع آب برق و سروصدا اذیتش میکنه. فضای داستان مدرن، دارک، و مقداری توهمی هست. چند تا واژه لوس چیزی مثل جنگ تمدنها، مصاحبه تمدنها، آشتی تمدنها،