کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
معرفی کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه بزرگ نوشتهٔ دانیل. ام کلاین و ترجمهٔ حسین یعقوبی است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند
دانیل کلاین (۱۹۳۹) نویسندهٔ کتابهای داستانی و غیرداستانی و غیرداستانی اغلب با چاشنی طنز و مؤلف کتابهای پرفروشی چون «سفر با اپیکور» و «افلاتون و پلاتیپوس به یک بار میروند» است. این کتاب ترجمهای است از کتاب Every time I find the meaning of life, they change it که انتشارات پنگوئن آن را در ۲۰۱۵ منتشر کرده است.
کلاین از در جوانی و نوجوانی عادت داشت که جملات قصار فلاسفهٔ بزرگ را در دفترچهٔ یادداشتش بنویسد. در هفتاد و پنجسالگی که به بازخوانی این دفترچهٔ کوچک میپردازد، این ایده به ذهنش میرسد که چطور با تعالیم فلاسفهٔ گذشته میتواند «بهینه زیستن در دوران معاصر را یاد بگیرد».
در واقع کتاب «هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند؛ زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ» حاصل پرورش پرسشهای ذهنی نویسنده نظیر چطور میتوانم بدانم چه چیزی حقیقت دارد؟ آیا اساس عقلانی و منطقی برای اصول اخلاقی وجود دارد؟ معنی «معنی» چیست؟ چگونه بهترین زندگی ممکن را بکنید؟ است. از نظر نویسنده، این دست سؤالها در ذهن فلاسفهٔ بزرگی همچون آریستیپوس، اپیکور، سقراط، افلاطون و... هم بوده است.
این کتاب منتخبی از جملات قصار گروهی از بزرگترین و تأثیرگذارترین فلاسفه و متفکران تاریخ همراه با توضیحات و تحلیلهای شخصی نویسنده دربارهٔ هر یک از آنهاست. برخی از جملات یک موضعگیری کلی فلسفی در باب چگونه زیستن است و برخی اشاراتی انگیزشی در این باب است.
محتوای کتاب براساس عناوینی که تأثیر آنها بر نویسنده بیشتر بوده دستهبندی شده است. در حقیقت، مطالعهٔ این کتاب بیشتر از اینکه به پرسشهای مخاطب دربارهٔ زندگی پاسخ دهد، ذهن وی را درگیری پرسشهای بیشتری میکند.
خواندن کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دوستداران کتابهای فلسفی به زبان ساده و روان مناسب است.
بخشی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند
هنر زندگی کامجویی در هر لحظه و هر مکان است و لذیذترین و ماندگارترین لذتها نه ذهنی هستند و نه همیشه اخلاقی.
آریستیپوس، فیلسوف یونانی لذتگرا (۳۵۶ ـ ۴۳۵ پیش از میلاد)
خوب خاطرم هست که وقتی این جمله را نوشتم چه حسوحالی داشتم. سالهای پُرتبوتاب دههٔ شصت بود که هر چه به پایانش نزدیکتر میشدیم، داغتر و مهیجتر میشد. در آن دورهٔ زمانی خاص، لذتگرایی محافظهکارانهٔ اپیکور برایم حکم نصیحتهای کسلکننده و بزدلانهٔ افراد سالخورده و میانسال را داشت. از نظر اپیکور لذت منفی یعنی فقدان درد، غایت زندگی است اما از نظر آریستیپوس لذت مثبت و حاضر، هدف و معنای اصلی زندگی است. اپیکور معتقد است که انسان هر چه بیشتر از اجتماع دوری کند سعادتمندتر و راضیتر است اما آریستیپوس معتقد است که اگر انجام فعالیت اجتماعی و سیاسی لذت به همراه دارد، باید آنها را انجام داد (بهخصوص برخی فعالیتهای اجتماعی که همراه با ارضای کامل است). به زعم آریستیپوس انسان معمار کاخ لذت خویش است.
آریستیپوس لذت را غایت خیر میدانست و بر آن بود که هر چه میکنیم به امید لذت یا ترس از رنج است. باید توجه داشت اغلب لذت مد نظر او لذتهای حسی بودند؛ او میگفت: عاقلانه نیست لذت حیوحاضر را به امید لذت نامعلومی که ممکن است در آینده به دست آوریم، فرو بگذاریم. آریستیپوس یک لذتجوی عنانگسیخته بود. از عواقب احتمالی و خوفناک لذتجویی بیحدومرزْ هراسی نداشت. برایش اهمیت نداشت که کامجوییِ یکی ممکن است مسبب رنج و آزار دیگری شود و اصولاً به مسئلهای به نام «پرهیزگاری» اعتقادی نداشت. معتقد بود که هدف تمام اعمال ما لذت است پس برای کسب لذت نیازی هم به رعایت کردن عرفهای اجتماع نیست. آریستیپوس تنها یک قید را برای لذت بردن لازم میدانست و آن اینکه ما صاحب و کنترلکنندهٔ لذت باشیم نه لذتْ کنترلکننده و ارباب ما. چون در غیر این صورت لذت تبدیل به کاری از روی بیمیلی میشود که حتا ممکن است منجر به از دست رفتن کنترل شخص بر خودش شود. این فیلسوف یونانی مخاطبانش را تشویق میکرد به چیزی تبدیل شوند که امروزه از آن به عنوان لذتجوی صرف، پیرو هوای نفس و حیوان کامل یاد میکنند.
از دید آریستیپوس حتا اعمال مازوخیستی هم میتواند نشان از هنر زندگی یک فرد باشد، اگر آن فرد مانند مارکی دوساد معتقد باشد که «درد، دریچهای برای ورود به لذت ناب است.»
نگاهی داشته باشیم به زندگی شخصی آریستیپوس. آریستیپوس بسیار اهل سفر بود. او از سیرن (در لیبی باستان) به آتن و رودس رفت و سپس مجدداً به سیرن بازگشت. در عصر او این رفتوبرگشت چیزی معادل سفر دور دنیا بود. شیوهٔ دیگر آریستیپوس برای لذت بردن از زندگی خرید بود. او شیفته و ستایشگر زندگی لوکس و مرفه بود. یک شیوهٔ او برای کسب ثروت و درآمد، دریافت شهریههای گزاف از شاگردان کلاسهایش بود، درست برخلاف سقراط و افلاتون که به دسترسی آزاد و رایگان به اطلاعات برای همه اعتقاد داشتند و از دریافت شهریه بیزار بودند. آموزههای آریستیپوس با تعالیم اپیکور در تضاد بود که معتقد بود تلاش برای به دست آوردن چیزی حتا اگر مایهٔ سرگرمی و لذت باشد فرد را به سمت زندگی پُراضطراب رهنمون میکند و با اصل لذت در تضاد است. در نظر آریستیپوس لذتْ مترادف آسایش بود و به اعتقاد اپیکور مترادف آرامش.
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
نظرات کاربران
نویسنده در دوران جوانی و زمانی که رشتهی فلسفه رو برای تحصیل انتخاب میکنه، شروع به جمعآوری جملات قصار فلاسفهی مختلف میکنه. پنجاه سال بعد، اون جملات قصار و تحلیلش از هرکدوم رو توی این کتاب ارائه میکنه و تلاش
درود اگر دوست دارین یه کتابی مطالعه کنید که با مضمون فلسفه باشه! روان باشه،ترجمه خوبی هم داشته باشه، نویسنده خیلی خودمانی و شوخ طبع باشه و کلی اطلاعات ( البته بیشتر در مبحث فلسفه) حاصل کنید از خوندن اون اثر،
نویسندهی کتاب استاد فلسفه هفتاد و پنج ساله ای است که دفترچه خاطرات نوجوانیاش را ورق میزند. در هر صفحه از دفترچه، جملهی معروفی از یک فیلسوف نوشته است. نویسنده در این کتاب سعی میکند با مرور این جملات قصار
نام کتاب بیش از هر چیز دیگه ای من رو برای خواندنش وسوسه کرد. چون تاکنون بارها در زندگی ام تجربه کردم که هر بار معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند. خیلی کتاب خوبی بود و ارزش داره بارها خوانده
ترجمه خوبی داره.جملات قصار فلسفی رو باز کرده و از دیدگاه های مختلف بررسیشون کرده .درباره لذتگرایی ،اگزیستانسیالیسم و ... بیشتر حرف میزنه . کلا برای خوندن جالبه .آخرین جمله فلسفی هم که بررسی میکنه همین نام کتاب هست ؛
نویسنده ای آشنا و علاقه مند به فلسفه، بریده هایی از فلاسفه و متفکران معروف مرتبط با فهم آنها از معنای زندگی را در دفترچه یادداشت های شخصی می یابد. یادداشت هایی که در طول سالها به مناسبت های مختلف
کتاب با توجه به موضوع روان بود. انتظار نداشته باشید از تمام حرفاش لذت ببرید چون یک سری از بخش هارو ممکنه متوجه معنی ظاهری بشید اما درک نکنید!علتش اینه که این دغدغه و نیاز در شما نیست.کلا اون موضوع تاحال
از اسم کتاب مشخص است که محتوای آن در چه باره است . این کتاب دید نقادانه نسبت به فلسفه بهمون یاد میده و برخی دیدگاه های فیلسوف ها رو مورد بررسی قرار میده . من خیلی نوع نوشتار و
نویسنده در جوانی دانشجوی فلسفه بوده و در همون سال ها دفترچه ایی داشته برای نقل قول کردن جملات فسلفی درباره ی زندگی. و یک روز در زمان پیری دفترچه رو بعد چندین سال به طور اتفاقی پیدا می کنه
من همین الان گرفتم کتابو و شروع کردم به خوندنش، دارم لذت میبرم ازش... جملاتی بسیار زیبا و عمیق داره که میتونید ساعتها روش فکر کنید 😊