کتاب مارش رادتسکی
معرفی کتاب مارش رادتسکی
مارش رادتسکی مشهورترین اثر نویسنده اتریشی، یوزف روت و آخرین رمانش پیش از مهاجرت به پاریس است. مارش رادتسکی به لحاظ تاریخ انتشار (۱۹۳۲) همعصر با مجموعهای از آثار ادبی بزرگ ثلث اول قرن بیستم از قلمروِ ادبیات آلمانی است که میتوان برای آنها سهمی عمده در شکلگیری مفهومی به نام «رمان مدرن» و یا «رمان قرن بیستم» قائل بود؛ مانند کوه جادو از توماس مان لاویدز بریگه اثر ریلکه و گرگ بیابان اثر هرمان هسه.
خلاصه کتاب مارش رادتسکی
ماجرای این اثر در روزگار امپراطوری اتریش-مجارستان میگذرد و داستان سه نسل از خانوادهای به اسم فون تروتا روایت میشود. شخصیت اصلی ستوانی به اسم تروتا است که در جنگ جان امپراطور را نجات میدهد و بعد از این ایثاری که میکند، ارتقای درجه و لقب نجیبزاده میگیرد و...
داستان این خانواده که عمری در خدمت امپراطور اتریش-مجارستان بودهاند، بهانهای میشود تا یوزف روت جریان فروپاشی این امپراطوری بزرگ را روایت کند.
سبک رمان مارش رادتسکی از نوعی است که به آن آیرونی (جهل جعلی، دوگانه گویی، خلاف انتظار مخاطب عمل کردن) میگویند. روت در این اثر بازیگوشانه و پاندولوار زاویهٔ دید را ناگهان تغییر میدهد به طوری که خواننده در فضایی میان زوایهٔ دید دانای کل و زاویهٔ دید شخصیت باید تصمیم بگیرد که از کدام زاویه به ماجرا بنگرد. او در واقع فضایی از از عدم قطعیت برای خواننده ایجاد میکند.
مارش رادتسکی یکی از تاثیرگذارترین و متفاوتترین رمانهای تاریخی و سیاسی قرن بیستم است.
ماریو بارگاس یوسا، داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار اهل پرو مارش رادتسکی را از بهترین رمانهای سیاسی دانسته و گفته در نگارش رمان معروف سور بز از آن الهام گرفته است.
کتاب مارش رادتسکی برای چه کسانی مناسب است
اگر به رمانهای سیاسی و تاریخی بر اساس واقعیت علاقه دارید، خواندن این اثر برایتان بسیار لذتٰبخش خواهد بود.
درباره یوزف روت
یوزف روت روزنامهنگاری پرکار و پرآوازه بود که همیشه در حسرت کنار گذاشتن روزنامهنگاری و پرداختن به ادبیات بود. بسیاری از رمانهایش پیش از آنکه کتاب شود در قالب پاورقی منتشر میشد. بخش اعظمی از زندگی یوزف روت کولیوار و در سفرهای کاری بهعنوان خبرنگار و پاورقینویس در این یا آن هتل میگذشت؛ اما توان آفرینندگی و تمرکز او همیشه ستایشبرانگیز بود..
لویاتان، فرار بیپایان، هتل ساووی و آویل، ماجرای یک عشق از اثار یوزف روت هستند.
جملاتی از کتاب مارش رادتسکی
یک هفته بعد، بلافاصله پس از آن جلسهٔ قدردانی، سوار بر درشکهٔ دو اسبهای برای دیدن پدر راهی لاکزنبورگ شد. باریابی به حضور قیصر بیش از ده دقیقه طول نکشیده بود، ده دقیقهٔ مرحمتی قیصر که آن هم به خواندن ده یا دوازده پرسش از روی پروندهها گذشته بود. او باید در حالت خبردار و با «بله عالیجناب!» ی چون شلیک نرم اما قاطعانهٔ تفنگی شکاری به آنها پاسخ میداد. پدر را در آشپزخانهٔ منزلی یافت که ارتش در اختیارش قرار داده بود. یکتاپیرهن، پشت میزی براق و رندهخورده و لُخت ایستاده بود. دستمال جیبی سرمهای با حاشیهدوزی قرمز روی میز افتاده بود. پیش رویش فنجانی بزرگ و پر از قهوهای خوشبو بود که از آن بخار برمیخاست. عصای چوب آلبالوی پُرگره و حناییرنگ از دسته به لبهٔ میز آویخته شده بود و آرام تاب میخورد.
حجم
۴۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۸۵ صفحه
حجم
۴۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۸۵ صفحه
نظرات کاربران
واقعا عالی بود. روت نویسنده بی نظیری ست.