کتاب بارونساز (مجموه داستان)
۴٫۰
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بارونساز (مجموه داستان)
علیرضا محمودی ایرانمهر، نویسنده پرکار و موفق ایرانی، در مجموعه داستان «بارون ساز» نگاهی شاعرانه به مشکلات انسان ها کرده است، آنهم از نوع سوررئالش.
داستانهایی که در این مجموعه میخوانید همگی باورپذیرند و عین حال گونهای از تخیل و شاید بشود گفت جادو در آنها به چشم میخورد. یک عنصر فراواقعی. مثلا مردی که باران میسازد و هرجا که برای چند لحظه ای منتظر شود هوا ابری و بارانی میشود، او می تواند آرزوی زن مورد علاقهاش را که در فصل گرما برفبازی هوس کرده برآورده کند یا کسی که کارش دیدن آرزوهای مردمان مرده است. او آرزوهای مردم را از قبرستانها جمع میکند و یک سمساری با آنها درست کرده است، البته از آرزوهای ناب در مجموعههای خصوصی اش نگهداری میکند. دنیایی که محمودی ایرانمهر در این داستانها تصویر میکند دنیایی است که با دنیای همیشگی فرق دارد. غم و اندوه دارد یا خبر از اتفاقی ناخوشایند میدهد اما به گونه ای غمانگیز لطیف و شیرین هم هست. او خیلی با ظرافت و رویاگونه در داستانهایش با همه چیز برخودر کرده، با تنهایی آدمها، آرزوهایشان، خیالاتشان و کمبودهایشان. هرکدام از داستانهای مجموعه هم فضا، ساختار و زبان خاص خود را دارند.
بخشی از داستان «پیتزا چیست»:
«من قبل از اون شبی که بفهمم مردها چه فرقهایی با زنها دارن، میدونستم یه پیتزای داغ چهقدر خوشمزهست. بعدش خیلی چیزهای دیگه هم فهمیدم. فهمیدم چرا آدمها کتاب دعا میخرن، فهمیدم انواع پیتزا باهم چه فرقی دارن. راستش اولینبار که دیدم یه قاچ پیتزا چهطور کش میآد، فکر کردم توش چسبِ کفش ریختن. خب آدم که اولش همهچیز رو نمیدونه. مثلاً من نمیدونستم کسی به اسم خدا هست که میتونی بهش بگی یه پیتزا پپرونیِ درسته بهت بده. این رو دختری که یه دست نداشت بهم یاد داد. دختره کتابچههای کوچیک دعا و کارتهای زیارتنامه میفروخت. من بیشتر آدامس و شکلات میفروختم. میدونستم مثلاً وقتی بگی «توروخدا یه دونه آدامس از من بخرین.» مردم بیشتر بهت پول میدن. این رو از وقتی خیلی کوچولو بودم میگفتم. اما نمیدونستم میشه با آدمی که نمیبینیش حرف بزنی و بگی یه پیتزای داغ واقعی بهت بده!»
میان در و چند داستان دیگر
اکبر رادی
برف و سمفونی ابریپیمان اسماعیلی
ابر صورتیعلیرضا محمودیایرانمهر
کتاب ویرانابوتراب خسروی
حافظه پروانه ایبهناز علیپور گسکری
جای خالی ماراحسان نصرتی
روی خط چشمپیمان هوشمندزاده
سیاهی چسبناک شبمحمود حسینیزاد
آه استانبولرضا فرخحال
ولی دیوانهوارشیوا ارسطویی
چی کجا؟ساموئل بکت
حمایت از هیچهارتموت لانگه
مردی که گورش گم شدحافظ خیاوی
تقدیم به چند داستان کوتاهمحمدحسن شهسواری
مادر و شش داستان کوتاه دیگرجیمز جویس
ها؛ داستان های مینیمالمصطفی خدامی
بی باد، بی پارو (مجموعه داستان)فریبا وفی
این برف کی آمده...؟محمود حسینیزاد
پرسه زیر درختان تاغعلی چنگیزی
اوزاهد بارخدا
نظری برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۶۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۶۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۵۰%
تومان