کتاب پوست
معرفی کتاب پوست
کتاب پوست نوشتۀ کورتزیو مالاپارته و ترجمۀ قلی خیاط است. انتشارات نگاه این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این اثر، تصویر ایتالیای اشغالشده بهدست امریکاییها، در رهایی از فاشیسم، را نشان میدهد؛ آمریکاییهای ناجی.
درباره کتاب پوست
رمان پوست شاهکار نویسنده ایتالیایی، کورتزیو مالاپارته است؛ نویسندهای که فاشیست، کمونیست، اومانیست و درنهایت یک انسان بود، همه چیز را تجربه کرد و آثارش تجربیات تکاندهندهۀ او از جنگ است.
مالاپارته در این اثر، نقش آمریکاییها را در ویرانی و بدبختی ایتالیا، با طنزی سیاه، تصویر کرده است. رمان از زبان خودِ نویسنده روایت میشود؛ یک راوی با زبان تند و تیز و با طنزی تلخ که با شیوۀ روایت خود و موضعی که در برابر وقایع دارد، با درآمیختن مستندات با تخیلی غریب، پرده از روایتهای رسمی از تاریخ برمیدارد و گوشههای تاریک، پرت، مغفولمانده و بهحاشیهراندۀ آن را احضار میکند.
این کتاب به «اسماعیل، برهٔ بیگناه و بیخبر ابراهیم» تقدیم شده است.
خواندن کتاب پوست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پوست
«ماجرای این کتاب و ترجمهٔ آن، برای خود داستانیست:
چندین سال پیش بود. به نظرم قرنها قبل از این. تازه رسیده بودم به پاریس. حالم بد بود. میترسیدم از زندگی. درد غربت و غم عشق یار و عزیزان و وطن از دستشدهام از پایم میانداخت. داشتم تکه به تکه میمردم، ذره به ذره، روز به روز. چاره نبود، باید میرفتم خود را به چیزی بیاویزم، به جایی، کسی... در محلهٔ قدیمی ماری _ رز، چشمم افتاد به بنای هشتصد سالهٔ صومعهٔ فرانسیسکنها. در زدم. امان خواستم. سلول کوچک و برهنهای در اختیارم گذاشتند. نشستم پشت میز. رمان «پوست» را گذاشتم جلوی خود، نسخهٔ فرانسوی آن در دست راست، نسخهٔ ایتالیاییاش در دست چپ؛ و شروع کردم به ترجمه. همینطور برای خودم، برای این که سقوط نکنم، نمیرم. شش ماه بعد، کارم تمام بود و، دردهایم کمی کمتر. چهار دفترچهٔ سیاه شده را انداختم پشت کمد، لای پنجره و دیوار. در سلول را پشت سرم بستم. آمدم بیرون. و تمام این ماجرا را زدودم از ذهنم. چند سالی گذشت تا اینکه یک روز...
برادر بزرگم آمده بود فرانسه به دیدارم. دو جلد قطور مثنوی و دیوان شمس تبریزی سفارشیام را از چمدانش درآورد. جای خالیشان را نشانم داد و با خنده گفت: «چاره نیست، رفیق. باید پرش کنی!» هر چه نگریستیم به در و دیوار اتاق من، که دست کمی از آن سلول لخت و برهنه نداشت، چیز دندانگیری به چشم نیامد. خاطرهٔ آن چهار دفترچه از ذهنم گذشت. رفتم صومعه در زدم. سر جایشان بودند، با قشر ضخیمی از گرد و خاک خوابیده رویشان. خلاصه، سرتان را درد نیاورم. دفترچههای کهنه رسیدند به ایران و زیر نگاه مفتخر و پرستار برادر نگهداری شدند. چند سالی گذشت تا اینکه یک روز...
همین برادرم قرار ملاقات اداری داشت با یکی از دوستانم، حسابدار و کارمند وزارت مالیات و دارایی، و نیز اهل قلم و دوستدار کتاب... مابین دو صحبت حساب و مالیات، گویا صحبت از شعر و ادبیات شد؛ و بالطبع، صحبت از من. دوست کنجکاو و کتابخوان ما، دفترچهها را به امانت خواست. خواند. باز خواند. سبک کرد. سنگین کرد. و سپس، دو پایش را کرد داخل یک کفش و نشست زیر پای من: به پند و سوگند و هزار تشویق، هر روز یا یک روز در میان از من خواست به چاپشان اقدام کنم. نخواستم. زیر بار نرفتم. نه این کار نوجوانی خود را لایق چاپ میدیدم و نه روزگار را مناسب آن. خلاصه، همینطور از وی اصرار و از من انکار، باز چند سالی گذشت تا اینکه یک روز...»
حجم
۳۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۵ صفحه
حجم
۳۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۵ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب سرگذشت واپسین نفس های فاشیسم در ایتالیا و ورود نیروهای آمریکایی است که نمایان گر جزئیاتی خیره کننده و نگاهی جامعه شناسانه از ایتالیای غرق در بحران است ؛ نویسنده دست شمارا می گیرد و با توصیفاتی ملموس
. .مالاپارته قصد کرده بود با "پوست" واقعیتِ تلخ دنیایِ پیرامون را ترسیم کند و آن را بر سر خوانندهاش آوار کند؛ که توانست، و کرد. سخت است نوشتن از شاهکار کورتزیو مالاپارته. جراحتی آنچنان عمیق و کاری بر روح و جانِ
من در حال مطالعه نمونه بودم واز خرید غافل شدم ،ممکنه تخفیف این کتاب را مجدد فعال بفرمایید? موافقان لایک بفرمایید..پنجاه درصد یا چهل درصد بود.. لطفا مجدد در تخفیف قرار دهید کتاب پوست
توصیفات عالی بود. اگر قبلا ایتالیا رو دیده بودم؛ و با ادبیات ایتالیا آشناتر بودم، فهم خیلی از مکانها و اسمها برام راحتتر بود.
نتونستم باهاش ارتباط بگیرم
دریایی از توصیفات و بازی با کلمات؛ گاهی خسته کننده و گاهی جذاب
روایتی بسیار تلخ از سرگذشت مردم ایتالیای مغلوب در جریان جنگ جهانی دوم است. مالاپارته بسیار استادانه تلخی جنگ و مغلوب شدن یک ملت را به تصویر کشیده است و از داستان های ترسناکی سخن میگوید که در جریان جنگ
بسیار خسته کننده بود بیش از حد به حواشی پرداخته شده بود ضمن اینکه ترجمه روان و راحت نبود
بسیار جذاب و مجذوب کننده. نویسنده تو خلق این اثر شاهکار کرده