کتاب یادداشت های پیک و یک (جلد دوم)
معرفی کتاب یادداشت های پیک و یک (جلد دوم)
کتاب حاضر جلد دوم رمان بلند ۵۷ فصلی یادداشتهای پیک ویک، اولین اثر داستانی نویسنده شهیر انگلیسی، چارلز دیکنز است. دیکنز این اثر را در سال ۱۸۳۶ و در ۲۴ سالگی خود نوشت.
درباره کتاب یادداشت های پیک ویک
این داستان بلند که ما را با طنز ناب انگلیسی آشنا میکند، نوزده ماه بعد از انتشار توانست موفقیت بزرگی در میان مخاطبانش به دست آورد. آقای ساموئل پیکویک صاحب باشگاه پیکویک است. باشگاهی که مهمترین لوکیشن رمان است و در آن خیلی از شخصیتهای کتاب با هم روبهرو میشوند و ماجراهایی میآفرینند.
یادداشتهای پیکویک ابتدا به صورت پاورقی چاپ میشد، برای همین ساختار شکلیافته یک رمان معمولی را ندارد، در عوض مملو از خردهروایتهایی است که هرکدام به تنهایی میتوانند موضوع اصلی باشند. خردهروایتهایی که با نخ تسبیح آقای ساموئل پیک ویک و باشگاهش به هم متصل میشوند.
شخصیتها در این رمان بسیار زیادند و در ابتدای کتاب معرفی میشوند، هرکدام از آنها سودایی در سر دارند و خالق روابطی پیچیده و پیدرپی میشوند تا جهان تازهای را پیش چشم ما بگشایند.
ساختار رمان پیکویک به دیکنز این امکان را میداد تا آزادانه و رها از هر قید و بندی دیدهها و شنیدهها و عقایدش را درباره دنیای پیرامونش بر کاغذ آورد و باز هم مثل همیشه تصویری گویا و جامع از جامعه دوران ویکتوریایی انگلستان و پایتختش بدهد، با این تفاوت که لندن رمان پیکویک بسیار زندهتر و پرجنبوجوشتر است چرا که نبوغ دیکنز در این اثر با رویکردی طنازانه همراه شده است تا بتواند شخصیتهای نامعمول و گاهی عجیب خود را در متن رمان جا بیندازد و برای خواننده کاملا ملموس کند.
این اثر یک رمان غیر جدی است که با لحن پرشور حرارات جوانی ۲۴ ساله نوشته شده؛ رمانی که در طنز آن یک نوع بیخیالی شادمانه احساس میشود.
خواندن کتاب یادداشت های پیک ویک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
درباره چارلز دیکنز
چارلز جان هوفام دیکنز ۷ فوریه ۱۸۱۲ متولد شد. از کودکی مجبور بود تا در کارخانه کار کند. پدرش که قادر نبود بدهیهایش را پرداخت کند زندانی شده بود. وقتی دوران حبس پدر تمام شد، دیکنز به تحصیلاتش ادامه داد. سپس کارمند دفتر یک وکیل و بعد گزارشگر روزنامه شد. کتابهای مشهور او نیکلاس نیکلبی، سرود کریسمس، دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر است. از کتابهای او تا به حال اقتباسهای سینمایی و تئاتری بسیاری صورت گرفته است.
جیمز جویس نویسنده مشهور معاصر، چارلز دیکنز را بعد از شکسپیر تاثیرگذارترین نویسندهی انگلیسیزبان میداند. دیکنز در ۹ ژوئن۱۸۷۰ به طور ناگهانی و بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت. مزار او اکنون در کلیسای وستمینیستر در بخش ویژه نویسندگان معروف به کنج شاعران در لندن جای دارد. در سال ۱۹۲۵، خانهای که دیکنز برای مدتی در آن زندگی میکرد، حالا تبدیل به موزهای درباره زندگی او شده است.
بخشی از کتاب یادداشت های پیک ویک؛ جلد دوم
کمی پیش از شامگاه در یک شب کریسمس، گابریل گراب بیلش را به دوش گرفت، فانوسش را روشن کرد و به سوی حیاط کلیسای قدیمی به راه افتاد. او باید گوری را تا صبح فردا آماده میکرد و از آنجا که بسیار افسرده بود، با خود فکر کرد که اگر بیدرنگ به کار بپردازد، شاید این کار روحیهاش را بهتر سازد. همچنان که در خیابانی قدیمی به پیش میرفت، نور نشاطانگیز آتشهای درخشانی را که از پنجرههای قدیمی به بیرون میتابید، مشاهده میکرد و صدای خندههای بلند و فریادهای شادمان کسانی را که گرد آتش جمع شده بودند، میشنید. او تدارکات فراوان انجامشده برای جشن و شادی روز بعد را شاهد بود و رایحهٔ تند و مطبوعی را که به صورت ابری از بخار از پنجرهها به مشام میرسید، احساس میکرد. تمام اینها همچون نیشی بود که بر قلب گابریل گراب فرو میرفت. از اینرو، هنگامی که دستههایی از کودکان جستوخیزکنان از خانه بیرون زدند، عرض خیابان را بهسرعت پیمودند و پیش از آنکه بتوانند درِ خانهٔ روبهرو را به صدا درآورند، با نیمدوجین بچههای شیطان موفرفری روبهرو شدند، به یکدیگر پیوستند و همه باهم به طبقهٔ بالا هجوم بردند تا شب را با بازیهای کریسمسشان سپری کنند، گابریل گراب با دیدن آنها بهتلخی لبخند زد و درهمان حال که به بیماریهای سرخک، مخملک، برفک، سیاهسرفه و بسیاری چیزهای دیگر که مایهٔ دلخوشیاش بودند، فکر میکرد، دستهبیل را سختتر در چنگ فشرد.
گابریل گراب در میان این فضای فکری شاد پیش میرفت و تبریکهای دوستانهٔ بسیاری از همسایگانش را که گهگاه از کنار او میگذشتند، با غرشی توأم با اخم و بسیار کوتاه پاسخ میداد تا آنکه به کوچهٔ تاریکی پیچید که به حیاط کلیسا منتهی میشد. گابریل بیصبرانه منتظر رسیدن به این کوچهٔ تاریک بود، زیرا این کوچه رویهمرفته مکانی زیبا، کمنور و غمانگیز بود که اهالی شهر بهجز در روشنایی کامل روز آن زمان که خورشید در آسمان میدرخشید، چندان رغبتی برای ورود بدانجا نداشتند.
حجم
۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۲ صفحه
حجم
۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۲ صفحه