کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه
۳٫۵
(۷۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه
مجموعه داستان ««حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه» حکایتهایی از عشقهای ناتمام اند. مصطفی مستور در این داستانها سعی میکند با کندوکاو پیرامون یک رابطه خوشایند، مرموز، شیطنتآمیز یا تلخ، دلایل از هم گسیختگی زندگی قهرمانانش را روشن کند.
«مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت»، «چند روایت معتبر درباره اندوه»، «چند روایت معتبر درباره کشتن»، «چند روایت معتبر درباه خداوند» و «حکایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه» نام داستانهای این مجموعهاند.
بخشی از متن کتاب:
«اوایل کوچک بود. یعنی من این طور فکر می کردم . اما بعد بزرگ و بزرگ تر شد. آن قدر که دیگر نمی شد آن را در غزلی یا قصه ای یا حتی دلی حبس کرد. حجم اش بزرگ تر از دل شد و من همیشه از چیزهایی که حجم شان بزرگ تر از دل می شود، می ترسم . از چیزهایی که برای نگاه کردن شان – بس که بزرگ اند – باید فاصله بگیرم، می ترسم. از وقتی فهمیدم ابعاد بزرگی اش را نمی توانم با کلمات اندازه بگیرم یا در «دوستت دارم» خلاصهاش کنم ، به شدت ترسیدهام. از حقارت خودم لجم گرفته است. از ناتوانی و کوچکی روحم. فکر میکردم همیشه کوچک تر از من باقی خواهد ماند.»
مستور در طول فعالیت ادبی و هنری خود جوایز متعددی به دست آورده که لوح تقدیر نخستین مسابقه داستاننویسی صادق هدایت یکی از آنها است. از آثار این نویسنده میتوان به «روی ماه خداوند را ببوس»، «عشق و چیزهای دیگر»، «تهران در بعدظهر» و «من گنجشک نیستم» اشاره کرد.
عشق روی پیادهرو
مصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگارمصطفی مستور
من دانای کل هستم؛ مجموعه داستانمصطفی مستور
تهران در بعد از ظهرمصطفی مستور
پیاده روی در ماهمصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
در خانه ما عشق کجا ضیافت داشت؟: مجموعه صد و سی و هفت نامهنیکی فیروزکوهی
فصل نان؛ داستانهای کوتاهعلیاشرف درویشیان
من گنجشک نیستممصطفی مستور
ایماسجاد سامانی
دویدن در میدان تاریک مینمصطفی مستور
لعنتی گوشی را برداررسول یونان
رژ قرمزسیامک گلشیری
نهنگی که یونس را خورد، هنوز زنده استسعید محسنی
استخوان خوک و دستهای جذامیمصطفی مستور
همراه آهنگهای بابام؛ داستانهای کوتاهعلیاشرف درویشیان
بی باد، بی پارو (مجموعه داستان)فریبا وفی
آدم هااحمد غلامی
روی ماه خداوند را ببوس
مصطفی مستور
استخوان خوک و دست های جذامیمصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
من گنجشک نیستممصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
عشق روی پیاده رومصطفی مستور
تهران در بعدازظهرمصطفی مستور
من دانای کل هستم؛ مجموعه داستانمصطفی مستور
حجم
۶۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۶۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
جناب مصطفی مستور اگر عالیجناب عشق خطابتان کنم اغراق نکردهام! از بس که عشق -از نوع خاصش که مخصوص خودتان است و من هم بهشدت میپسندمش- از در و دیوار داستانهایتان فرو میریزد... ساعتهایی که ساعت بیربطی را نشان میدهند، شخصیتهای تکراری اما
به نظر من از مستور نهایت نهایت سه تا کتاب بخونید، تا آخر عمر کافیه و خوندن بقیه ی کتاب ها لطفی نداره. تکرار تکرار تکرار... ! فضا تکراری، شخصیت ها تکراری، دغدغه ها تکراری، حرف ها تکراری. بعد از
مستور اثارش خاصه خااااص
کوتاهه.. از ونک تا تجریش تو ترافیک خوندمش. متفاوته... گاهی هم عجیب میشه. گاهی هم دوست نداشتنی. آدم کتاب میخونه که سطحش بره بالا... نه که افسردهشه... کلا تم غمگین نمیپسندم.
در داستان های کوتاه چه گوهر کمیابی شده ساده نویسی !! کتابی غیر ملموس که هدف نویسنده به هیچ وجه مشخص نیست.
این کتاب فوق العادس،تمام این کتاب پر از احساسات مختلفه،مثل؛غم،گریه،شادی،عصبانیت و جنایت،تنهایی،رفتن،برگشتن،عشق،نفرت،نا امیدی و امید و ...،من از شش داستانه عجیب فوق العادش با دو تا از اونها خیلی ارتباط برقرار کردم،اولی چند روایت معتبر درباره ی کشتن،که واقعا اخرش
بعضی از جمله هاش ماله کتاب استخوان های خوک و دست های جذامی بود . من این کتاب رو توی یک ساعت نیم خوندم و از داستان آخرش خوشم اومد 14.
مصطفی مستور یکی از نویسندگان کاربلد این روزگار است. زبان مخاطب را به خوبی می شناسد و تعریف درستی از شرایط روزگار خود دارد، هر کدام از ما میتوانیم خود و شخصیتمان را در یکی از کاراکتر های این داستان
فقط از یه داستانش لذت بردم
قلم مصطفی مستور واقعا جذاب و دلنشین