دانلود و خرید کتاب روزنامه‌فروش وینس واتر

معرفی کتاب روزنامه‌فروش

یکی از سخت‌ترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری. «روزنامه فروش» داستانی نوجوانانه درباره یک پسربچه یازده ساله دچار لکنت از وینس واتر است. ویکتور ولمر پسربچه‌ای است که در پرتاب توپ نظیر ندارد اما در حرف زدن بسیار ناتوان است و حتی اسم خودش را نمی‌تواند به راحتی و بدون لکنت بگوید. بنابراین وقتی برای یک ماه مسئولیت روزنامه فروشی دوستش را به عهده می‌گیرد تا او به دیدن پدربزرگ و مادربزرگش برود، می‌داند که در ارتباط برقرا کردن با مشتری‌ها قطعا دچار مشکل خواهدشد. اما او نمی‌داند که همین دردسر بزرگ تجربه‌ای خواهد شد که زندگی‌اش را دگرگون کند. این اثر تاکنون جوایز بسیاری به دست آورده است که مدال نیوبری ۲۰۱۴، جایزه انجمن کتابداران آمریکا و جایزه بنیاد لکنت آمریکا از آن جمله‌اند.
گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۵/۰۱

تمامی گروه های سنی میتونن بخونن . محشرهـــ

🕊️📚kerm ketab
۱۴۰۲/۰۴/۳۱

سرگرم کنندست🥂

بوک تاب
۱۴۰۱/۰۲/۰۱

کتاب رو دوست داشتم، خیلیییی ...ظاهرا برای نوجوانان بود ولی واقعا به درد هر سنی میخورد. هرچند آخرش همه سوالهارو جواب نداده بود. ماجرای پسری که لکنت زبان داره، شاید سرگذشت نویسنده باشه. ممکنه ما لکنت نداشته باشیم، اما هرکدوممون مشکلی داریم و

- بیشتر
روناک
۱۳۹۹/۰۴/۳۱

خیلی خیل قشنگ بود قشنگ ترین کتابی بود که تا حالا خونده بودم 🤗🤗🤗 اگر نخونید از دستش دادید 👍👍👍👍 حرف نداشت عاشقش شدم🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰

کاربر 7574251
۱۴۰۲/۰۹/۱۵

محشر و فوق العاده

حمید
۱۴۰۰/۰۴/۱۶

جالبه؛ من این کتاب رو از طاقچه خریدم و رفتم توی فیدیبو نظر گذاشتم☺ اینم از مزایای دو زنه ببخشید دو اَپه بودنه از شوخی گذشته،داستانی نوجوانانه و قشنگه؛یه جورایی ناتور دشت مودبانه تری هست.سیر رشد فردی یک نوجوان لکنتی رو

- بیشتر
گفته‌های شفاهی همین که از دهان بیرون می‌آیند فراموش می‌شوند اما نوشته‌های روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
نعنا
چرا سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ بیشتر بچه‌ها سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ بدون مشکل حرف می‌زنن سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ و من نمی‌تونم؟ سؤال ساده‌ای بود که از وقتی یادم می‌آمد دلم می‌خواست آن را از کسی بپرسم. از کسی که حقیقت را بگوید. یک‌بار از مام پرسیدم ولی او گفت که خواستِ خداست. جوابش با عقل جور درنمی‌آمد. نمی‌شد باور کرد خدای به آن بزرگی بخواهد چنین بلایی سر بچه‌ای کوچک بیاید. آقای اسپیرو لبخندش را تغییر داد. او برای هر قسمت از گفت‌وگویش یک‌جور لبخند می‌زد! سقراط می‌شم و ازت یه سؤال می‌کنم. چرا همه‌ی کلاس ششمی‌ها نمی‌تونن مثل تو توپی‌رو محکم و مستقیم پرتاب کنن؟
نعنا
آدم وقتی می‌گه شروع، یعنی یه پایانی هم هست!
روناک
«یکی از سخت‌ترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری.» این سخن از جیمز اِرل جونز، صداپیشه‌ی سرشناس و بازیگر نامدار تئاتر و تلویزیون آمریکاست که خود در نوجوانی دردِ لکنت داشتن را تجربه کرده است.
نعنا
گفته‌های شفاهی همین که از دهان بیرون می‌آیند فراموش می‌شوند اما نوشته‌های روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
روناک
خُب آدم وقتی یازده سالش است بهتر است مار صدایش کنند تا عقب‌مانده!
.
من به حرف‌های نوشته‌شده روی کاغذ خیلی بیشتر از حرف‌های شفاهی اعتماد دارم.
.
«یکی از سخت‌ترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری.»
روناک
علت بیزاری‌ام از حرف زدن با غریبه‌ها این است که آن‌ها تا وقتی دهان باز نکرده‌ام مرا عین بچه‌های دیگر می‌بینند. با دوتا چشم. دوتا بازو. دوتا ساق پا. موی کوتاه. و بدون هیچ‌چیز خاص و استثنایی. اما همین که دهان باز می‌کنم یکهو عوض می‌شوم! بیشتر مردم اصلاً وقت نمی‌گذارند که بفهمند چه عیب و ایرادی دارم.
نعنا
فکر کردم آن بچه هم مثل من احساس تنهایی و بی‌کسی می‌کرد. اما او فقط در فیلم تنها بود و من در زندگی لکنتیِ واقعی‌ام!
روناک
علت بیزاری‌ام از حرف زدن با غریبه‌ها این است که آن‌ها تا وقتی دهان باز نکرده‌ام مرا عین بچه‌های دیگر می‌بینند. با دوتا چشم. دوتا بازو. دوتا ساق پا. موی کوتاه. و بدون هیچ‌چیز خاص و استثنایی. اما همین که دهان باز می‌کنم یکهو عوض می‌شوم! بیشتر مردم اصلاً وقت نمی‌گذارند که بفهمند چه عیب و ایرادی دارم. احتمالاً فکر می‌کنند عقلم پاره‌سنگ برمی‌دارد و سعی می‌کنند هر چه زودتر از شرّم خلاص شوند.
روناک
گفته‌های شفاهی همین که از دهان بیرون می‌آیند فراموش می‌شوند اما نوشته‌های روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
LiLion
فهمیدم نمی‌شود دردی را با درد دیگری درمان کرد. چون تازه آن درد دو برابر می‌شود!
بوک تاب
قدرت بیان به بشر داده شده تا افکارش رو پنهان کنه!
하나
دبیر ریاضی‌مان در اولین جلسه گفت که امسال بیشتر روی مجهولات کار می‌کنیم. به‌نظر من منصفانه نیست کسی را که توی زندگی‌اش با یک عالمه مجهول دست به گریبان است این‌جا هم درگیر مجهولات ریاضی بکنند!
روناک
حرف نزدن درباره‌ی مشکل باعث نمی‌شود آن مشکل غیب شود
روناک
هوش همیشه مساوی رفتارای خلاقی نیست!
روناک
راستش وقتی آدم‌های عادی کلمه‌ها را غلط می‌گویند خیلی حرص می‌خورم. درحالی‌که برای بیشترشان تلفظ تمام صداها عینِ آب خوردن است! شاید باید از دست خودم هم کفری باشم که به جای ویکر می‌گویم ویکید. اما من به خاطر آن‌که کلمه‌ها آسان‌تر از دهانم دربیایند هر غلطی می‌کنم!
محدثه
در آخرین روز کلاس ششم یکی از پرتاب‌های شدید توپ بیسبالم دهان رَت بیچاره را آش‌ولاش کرد. برای همین به او گفتم حاضرم در ماه ژوئیه کارِ روزنامه‌فروشی‌اش را انجام بدهم تا او بتواند به دیدن پدربزرگ و مادربزرگش برود که در مزرعه‌ای خارج از ممفیس زندگی می‌کنند. راستش کشته‌مرده‌ی روزنامه‌فروشی نبودم ولی فکر کردم به خاطر آش‌ولاش کردنِ لبِ رَت به او مدیونم. رَت می‌گوید من با پرتاب‌های شدیدم می‌خواهم خودم را به رُخِ دیگران بکشم. خُب فکر کنم حق با اوست و باید تاوانش را هم بپردازم.
روناک
هر وقت می‌دانستم قرار است در کلاس چیزی را از بَر یا از رو بخوانم پونزی در دستم نگه می‌داشتم و تا شروع می‌کردم به خواندن پونز را کف دستم فشار می‌دادم! امیدوار بودم دردِ فرو رفتن پونز باعث فراموش کردن لکنتم بشود. اما هیچ‌وقت نشد! بعدها فکر کردم کارم عاقلانه نیست و از این‌که همیشه بعد از کلاس کف دستم خونین و مالین بود به ستوه آمدم. به‌هرحال فهمیدم نمی‌شود دردی را با درد دیگری درمان کرد. چون تازه آن درد دو برابر می‌شود!
روناک

حجم

۱۵۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

حجم

۱۵۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

قیمت:
۶۲,۰۰۰
۳۱,۰۰۰
۵۰%
تومان