۴٫۶
(۱۳)
گفتههای شفاهی همین که از دهان بیرون میآیند فراموش میشوند اما نوشتههای روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
نعنا
چرا سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ بیشتر بچهها سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ بدون مشکل حرف میزنن سه ـ سه ـ سه ـ سه ـ و من نمیتونم؟
سؤال سادهای بود که از وقتی یادم میآمد دلم میخواست آن را از کسی بپرسم. از کسی که حقیقت را بگوید. یکبار از مام پرسیدم ولی او گفت که خواستِ خداست. جوابش با عقل جور درنمیآمد. نمیشد باور کرد خدای به آن بزرگی بخواهد چنین بلایی سر بچهای کوچک بیاید.
آقای اسپیرو لبخندش را تغییر داد. او برای هر قسمت از گفتوگویش یکجور لبخند میزد!
سقراط میشم و ازت یه سؤال میکنم. چرا همهی کلاس ششمیها نمیتونن مثل تو توپیرو محکم و مستقیم پرتاب کنن؟
نعنا
من به حرفهای نوشتهشده روی کاغذ خیلی بیشتر از حرفهای شفاهی اعتماد دارم.
.
خُب آدم وقتی یازده سالش است بهتر است مار صدایش کنند تا عقبمانده!
.
گفتههای شفاهی همین که از دهان بیرون میآیند فراموش میشوند اما نوشتههای روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
روناک
«یکی از سختترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری.»
این سخن از جیمز اِرل جونز، صداپیشهی سرشناس و بازیگر نامدار تئاتر و تلویزیون آمریکاست که خود در نوجوانی دردِ لکنت داشتن را تجربه کرده است.
نعنا
آدم وقتی میگه شروع، یعنی یه پایانی هم هست!
روناک
علت بیزاریام از حرف زدن با غریبهها این است که آنها تا وقتی دهان باز نکردهام مرا عین بچههای دیگر میبینند. با دوتا چشم. دوتا بازو. دوتا ساق پا. موی کوتاه. و بدون هیچچیز خاص و استثنایی. اما همین که دهان باز میکنم یکهو عوض میشوم! بیشتر مردم اصلاً وقت نمیگذارند که بفهمند چه عیب و ایرادی دارم. احتمالاً فکر میکنند عقلم پارهسنگ برمیدارد و سعی میکنند هر چه زودتر از شرّم خلاص شوند.
روناک
فکر کردم آن بچه هم مثل من احساس تنهایی و بیکسی میکرد. اما او فقط در فیلم تنها بود و من در زندگی لکنتیِ واقعیام!
روناک
علت بیزاریام از حرف زدن با غریبهها این است که آنها تا وقتی دهان باز نکردهام مرا عین بچههای دیگر میبینند. با دوتا چشم. دوتا بازو. دوتا ساق پا. موی کوتاه. و بدون هیچچیز خاص و استثنایی. اما همین که دهان باز میکنم یکهو عوض میشوم! بیشتر مردم اصلاً وقت نمیگذارند که بفهمند چه عیب و ایرادی دارم.
نعنا
«یکی از سختترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری.»
روناک
دارم حرفهایم را تَقتَق ماشین میکنم و برای این کارم دلیل موجهی دارم. من نمیتوانم حرف بزنم.
در واقع بدون لکنت نمیتوانم.
.
هر وقت میدانستم قرار است در کلاس چیزی را از بَر یا از رو بخوانم پونزی در دستم نگه میداشتم و تا شروع میکردم به خواندن پونز را کف دستم فشار میدادم! امیدوار بودم دردِ فرو رفتن پونز باعث فراموش کردن لکنتم بشود. اما هیچوقت نشد! بعدها فکر کردم کارم عاقلانه نیست و از اینکه همیشه بعد از کلاس کف دستم خونین و مالین بود به ستوه آمدم. بههرحال فهمیدم نمیشود دردی را با درد دیگری درمان کرد. چون تازه آن درد دو برابر میشود!
روناک
در آخرین روز کلاس ششم یکی از پرتابهای شدید توپ بیسبالم دهان رَت بیچاره را آشولاش کرد. برای همین به او گفتم حاضرم در ماه ژوئیه کارِ روزنامهفروشیاش را انجام بدهم تا او بتواند به دیدن پدربزرگ و مادربزرگش برود که در مزرعهای خارج از ممفیس زندگی میکنند. راستش کشتهمردهی روزنامهفروشی نبودم ولی فکر کردم به خاطر آشولاش کردنِ لبِ رَت به او مدیونم. رَت میگوید من با پرتابهای شدیدم میخواهم خودم را به رُخِ دیگران بکشم. خُب فکر کنم حق با اوست و باید تاوانش را هم بپردازم.
روناک
راستش وقتی آدمهای عادی کلمهها را غلط میگویند خیلی حرص میخورم. درحالیکه برای بیشترشان تلفظ تمام صداها عینِ آب خوردن است! شاید باید از دست خودم هم کفری باشم که به جای ویکر میگویم ویکید. اما من به خاطر آنکه کلمهها آسانتر از دهانم دربیایند هر غلطی میکنم!
محدثه
هوش همیشه مساوی رفتارای خلاقی نیست!
روناک
حرف نزدن دربارهی مشکل باعث نمیشود آن مشکل غیب شود
روناک
دبیر ریاضیمان در اولین جلسه گفت که امسال بیشتر روی مجهولات کار میکنیم. بهنظر من منصفانه نیست کسی را که توی زندگیاش با یک عالمه مجهول دست به گریبان است اینجا هم درگیر مجهولات ریاضی بکنند!
روناک
قدرت بیان به بشر داده شده تا افکارش رو پنهان کنه!
하나
فهمیدم نمیشود دردی را با درد دیگری درمان کرد. چون تازه آن درد دو برابر میشود!
بوک تاب
گفتههای شفاهی همین که از دهان بیرون میآیند فراموش میشوند اما نوشتههای روی کاغذ همیشه، همیشه و همیشه ماندگارند!
LiLion
حجم
۱۵۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۱۵۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
قیمت:
۶۲,۰۰۰
۳۱,۰۰۰۵۰%
تومان