کتاب کوچک اندازه فیل
۴٫۸
(۲۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب کوچک اندازه فیل
«به کسی که بخواهد بداند فیلها چهجور موجوداتی هستند میشود گفت: فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها.»-پتر کورنیل
«کوچک اندازهٔ فیل» داستانی برای کودکان است که توسط جنیفر جیکوبسن(-۱۹۵۲)، نویسنده انگلیسی نوشته شده است. جیکوبسن در رشته ادبیات کودکان تحصیل کرده است و معلم و نویسنده کودکان است.
جیکوبسن در خصوص نوشتن این کتاب میگوید: «ایدههایم از همهجا میآیند، ولی بیشتر از خاطراتم. کتابی که بیشترین تحقیق را برایش کردم «کوچک اندازهٔ فیل» بود. موقع نوشتن رمان از نقشههای هوایی گوگل کمک گرفتم، نقشهٔ مسیر جک را کشیدم و مطمئن شدم که همهٔ فاصلهها و راهنماها دقیقند. بعد خودم همان مسیر را رفتم و مسیری را که جک از آن عبور میکرد، نوشتم. تحقیقی هم روی بیماری دوقطبی (افسردگی، شیدایی) داشتم؛ بیماریای که مادر جک به آن مبتلا بود.
همیشه وقتی میخوانم؛ این حس را دارم که دارم مینویسم. وقتی مینویسم هم حس میکنم دارم میخوانم. هر دوی اینها برای من آنقدر در هم تنیده شدهاند که نمیشود جدایشان کرد. مثل آنکه بخواهی کره و مربای توی ساندویچ را از هم جدا کنی!»
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اصلاً برایش ممکن نبود که ردِ فکرهای مادرش را بگیرد و از آنها سر دربیاورد، بعضی وقتها حتی نمیتوانست ترتیبِ این فکرها را، آنطور که توضیحشان میداد دنبال کند.
حالا هم که کلِ صبح ضایع شده بود! خب... جک هم نمینشست و دست روی دست نمیگذاشت. این دفعه نه! لعنت. اصلاً حالا که مادرش رفته بود تا برای خودش خوش بگذراند، او هم میرفت دنبال ماجراجوییهای خودش. چه معنی داشت که توی جزیرهٔ کوهِ صحرا ایستاده باشد و هنوز پا در اقیانوس نگذاشته باشد؟ نباید اینطوری میماند.
تابستانی به رنگ اقیانوس
جیلیان مکدان
بدون مرزجون باوئر
چیزی دربارهی جرجیلیزا گراف
جنگ چهارشنبههاگری دی اشمیت
پسری با ۳۵ کیلو امیدآنا گاوالدا
ساعت مادربزرگکیت پیرسون
وسط ناکجاآبادجولی تی لامانا
یکی برای خانوادهی مورفیلیندا مالِیلی هانت
دختر ستارهای همیشه عاشقجری اسپینلی
چتر تابستانلیزا گراف
تقریباًلیزا گراف
یعقوب را دوست داشتمکاترین پترسون
آخرین روز خانم بیکسبیجان دیوید اَندرسون
درست مثل بارانلیندزی استودارد
قلب، تخم مرغ و همه چیزهای شکستنیتای کلر
باد، نه بادیکریستوفر پل کورتیس
ققنوس همینجاستفاطمه سرمشقی
باغ نیمهشب تامفلیپا پییرس
چطوری خیلی بد خط بنویسیمآن فاین
خاگینه شیرینژانفیلیپ ارو وینییو
احضار کطولحو
هاوارد فیلیپس لاوکرفت
پلکان نهمپروانه آذرگون
برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگرنوید فرخی
برای شروع منتظر کسی نباشلین ری پرکینز
یک نخود سبز برای شش نفرژان فیلیپ آرو وینو
دستور پخت سرآشپزژان فیلیپ ارووینی یو
من مینوتار هستمآنتونی مک گان
رهبر گرگ هاالکساندر دوما
راز گل ارکیدهنانسی کمپل الن
هیولاهایی که لایقشان هستیممارکوس سجویک
حجم
۱۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
حجم
۱۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب در مورد یک پسر دوازده سالهست به نام جک، که روز اول تعطیلات آخر تابستون، کیلومترها دور از خونه، از خواب بیدار میشه و میبینه مادرش نیست. مادر جک از اختلاف دوقطبی رنج میبره و جک که قصد نداره
جک داستان ما یک رویا داره به بزرگی و حجم یک فیل 🐘 و انقدر شجاع هست که برای رسیدن بهش دست به یه ماجراجویی بزرگ بزنه...شروع این سفر پردردسر با مادرش بوده ولی سختی راه و تموم کردنش با جکه
عالیه عااالی اصن نشر پیدایشو واسه این کتاباش میخوام بغل کنم🌸😻
قشنگ بود. یه سری نویسنده های مبتدی فکر میکنن هر چی رو متفاوت ببینن یعنی کودکانه نوشتن بعد میرن شورشو در میارن. ولی این اینجوری نبود. و جاهایی که از جک فاصله میگرفت و رو نگاه آدم های بیرونی به جک معطوف
من عاشق این کتابم رو جلد کتاب نوشته:رمان هایی که باید خواند به نظرم درست گفته،قلم نویسنده فوق العاده بود و به خوبی آدمو تو عمق داستان میبرد
عالی بود! نویسنده واقعا تونسته بود یک شخصیت نوجوان ماجراجو رو خلق کنه که خواننده حتی اگر با بیماری مادر اون آشنایی نداشته باشه ، میتونه ارتباط خوبی با کتاب برقرار کنه و جک رو درک کنه البته بهتون پیشنهاد میکنم که
داستان رو دوست داشتم چون برام مهم شد که بدونم مادرِ جک کجاست. و همین اشتیاقم برای فهمیدن جواب یعنی داستان بهخوبی تونسته روایتگری کنه قصهی جک و مادرش رو. کمی بخاطر تکشخصیتی بودن داستان و کم گفتگو داشتنش حس میکردم
یه کتاب بسیار ساده و بسیار خواندنی
حس و حال: به خاطر تشابهات زیاد داستان حال و هوای خوندن اولین کتاب رو در دلم زنده کرد(شبیه دختری که کلاس دومه و داره اولین کتاب زندگیشو تو هشت سالگی میخونه و هروقت یه خط کتابو میخونه یه کرانچی
🌙 الحق این کتاب جزو رمانهاییه که باید خوند! ••• داستان از این قراره: مادرِ جک ، مبتلا به بیماری دو قطبیـه. حالا یه دعوا بین جک و مادرش، اونم توی روز اول سفرشون به ایالت مِین ، سر میگیره.. مادر جک فردای اون روز