
کتاب منطقه گرگ و میش
معرفی کتاب منطقه گرگ و میش
کتاب منطقه گرگ و میش با عنوان اصلی The Twilight Zone نوشتهٔ نونا فرناندز و ترجمهٔ مهدی نوید توسط نشر چشمه منتشر شده است. این رمان در دستهٔ داستانهای شیلیایی قرن ۲۱ قرار میگیرد و یکی از کتابهای مجموعهٔ «جهان نو» است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب منطقه گرگ و میش
رمان منطقهٔ گرگ و میش تا حدی از مجموعهٔ تلویزیونیای با همین نام الهام گرفته که راوی در کودکی شیفتهاش بوده است. این سریال با قصههای وهمآور و پر از تعلیق خود، دریچهای برای فهم مفهوم دیکتاتوری به روی راوی میگشاید؛ مضامینی که با تجربههای زیستهٔ او در دوران حکومت استبدادی همخوانی دارند. نونا فرناندز در رمان منطقهٔ گرگ و میش از ارواح برای کاوش در قلمرو میان مرگ و زندگی بهره میبرد. این اشباح در واقع نمادی از کسانی هستند که در دوران دیکتاتوری ناپدید شدهاند. آنها یادآور گذشتهاند و زندهبودن آن را به تصویر میکشند. یکی از شخصیتهای کلیدی رمان، «آندرس آنتونیو بالنسویلا مورالس» نام دارد که شکنجهگری است که به اعمال جنایتکارانهاش اعتراف کرده است. راوی، در نقش یک کارآگاه، به بررسی اعترافات او و زندگی قربانیانش میپردازد و میکوشد تا از چرایی و چگونگی وقایع پرده بردارد. با این حال، او در جاهایی که با فقدان اطلاعات روبرو میشود، ناگزیر به تخیل پناه میبرد.
چرا باید کتاب منطقه گرگ و میش را بخوانیم؟
رمان منطقهٔ گرگ و میش اثری است که با الهام از سریال تلویزیونی محبوب نویسنده، خواننده را به سفری در دل تأثیرات عمیق دیکتاتوری میبرد؛ جایی که اشباح، نمادی از قربانیان و یادآور گذشتهی زندهاند و مرز میان واقعیت و خیال به چالش کشیده میشود. در این میان، راوی در نقش کارآگاهی کنجکاو، به بررسی زندگی قربانیان و اعترافات شکنجهگری میپردازد و تلاش میکند تا پرده از رازهای آن دوران بردارد، حتی اگر مجبور شود برای پر کردن خلأ نادانستهها به تخیل پناه ببرد. خواندن این رمان فرصتی است برای درک چندلایه و متفاوت از پیامدهای استبداد، شنیدن صدای خاموششدگان و تجربهی روایتی جذاب و تفکربرانگیز که به ماهیت خشونت و حافظه میپردازد.
خواندن کتاب منطقه گرگ و میش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کسانی که به خواندن داستانهایی تمایل دارند که در بستر رویدادهای تاریخی شکل گرفتهاند و به بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن دوران میپردازند، از این رمان لذت خواهند برد. ساختار کارآگاهی داستان و حضور عناصر شبحگونه، تجربهای منحصربهفرد برای علاقهمندان به این ژانرها فراهم میکند. افرادی که به درک عمیقتر مفهوم دیکتاتوری و پیامدهای آن تمایل دارند، میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
بخشی از کتاب منطقه گرگ و میش
«اولین چیزی که به محض ورود به آن خانه با آن مواجه میشوم نقاشی چهرهٔ دون آلونسو گاهونا است. نقاشی رنگروغن است که قاب شده و کنار بخاری آویزان است. نقاشی نسخهٔ بدل همان عکسی است که در موزهٔ خاطرات دیدم. آلونسو لبخند میزند و عینکی تهاستکانی به چشم دارد و پیراهنی به تنش نیست، چون به گمانم در ساحل باشد. مدیر مرکز ازم استقبال میکند و میگوید ایشان رفیق یوری است. نمیگوید آلونسو، میگوید: یوری. مرا به داخل خانه دعوت میکند و ازم میخواهد در جایی بنشینم که بهحتم روزگاری اتاق نشیمن بوده است. ازم میخواهد دقیقهای صبر کنم چون با رفیقی در حال ملاقات است، و زن را به من معرفی میکند بیآنکه به نامش اشارهای بکند. منتظرم که مرا به دفتری یا اتاق انتظاری هدایت کند، اما خبری از این کارها نیست. به یکباره در میانهٔ بحثشان قرار میگیرم، موضوع اصلی آن ورود کولیها به محله است. رفیق خیلی دلخور است چون بازرس منطقهٔ لاسیستِرنا او را بابت چیزی که بر روی خانهاش دارد میسازد جریمه کرده است، خانهای که در این حوالی و در همین شهرک است. اما احدی به همسایهاش، یکی از کولیهایی که به این محله آمدهاند، بابت ساخت پنجرهٔ سهبرِ مشرف به حیاط زن که بهزعم او کاملاً غیرمجاز و غیرقانونی است چیزی نگفته است. رفیق مطمئن است کولیها به بازرسان شهرداری حقالسکوت دادهاند. این تنها روشی است که زن میتواند دریابد چرا آنان هیچوقت نه جریمه میشوند و نه وادار به پرداخت مالیات. مدیر مرکز گلایهٔ او را تصدیق میکند و به همسایه میگوید این موضوع را خودش با رفیق عضو شورا و رفیق شهردار مطرح میکند. مدیر مرکز خودش شکایتی دارد که باید به ثبت برساند چون مردم موشهای مرده را در حیاط بنای یادبود نیدو ۲۰ سابق میاندازند و روی قفل دروازهٔ جلو چسب ریختهاند، که به همین دلیل قفل شکسته و ناچارند دروازه را با زنجیر ببندند، در نتیجه شکایت رفیق را به شکایت شخص خودش ضمیمه میکند. مطمئناً رفیق عضو شورا و رفیق شهردار به درخواستشان ترتیب اثر میدهند. رفیق پس از وداعی صمیمانه به همراه مدیر از بنای یادبود خارج میشود. من میمانم و خانهای که روزگاری بازداشتگاه و شکنجهگاه بود، به اتفاق عکس رفیق یوری که از سربخاری زل زده است به من.»
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه
نظرات کاربران
بسیار روان و گیرا ، با جذبه به حدی که ، چند ساعت حبس بول هم داشته باشید، تحمل میکنید، ولی حاضر نیستید کتاب را زمین بگذارید.