
کتاب اقتصاد خوردنی
معرفی کتاب اقتصاد خوردنی
کتاب الکترونیکی «اقتصاد خوردنی» نوشتهٔ ها-جون چانگ و ترجمهٔ محسن محمدیایوانکی را نشر روزنه منتشر کرده است. این اثر با زیرعنوان «جهان به روایت یک اقتصاددان شکمو» به بررسی مفاهیم اقتصادی از زاویهای متفاوت و با بهرهگیری از مثالها و روایتهای مرتبط با غذا و فرهنگهای غذایی میپردازد. نویسنده، که از اقتصاددانان شناختهشدهٔ جهان است، تلاش میکند با زبانی ملموس و داستانمحور، مفاهیم پیچیدهٔ اقتصاد را برای مخاطب عام قابلدرک کند و نشان دهد چگونه اقتصاد بر زندگی روزمره و حتی عادات غذایی ما تأثیر میگذارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اقتصاد خوردنی
«اقتصاد خوردنی» اثری در حوزهٔ ناداستان و اقتصاد اجتماعی است که با رویکردی بینرشتهای، اقتصاد را از دریچهٔ فرهنگ، تاریخ و بهویژه غذا بررسی میکند. ها-جون چانگ، نویسندهٔ کتاب، استاد اقتصاد و از چهرههای مطرح در نقد اقتصاد نئولیبرال و ترویج اقتصاد نهادگراست. ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای شخصی، خاطرات، و مثالهای متنوع از فرهنگهای غذایی مختلف شکل گرفته و هر فصل آن با یک مادهٔ غذایی یا خوراکی آغاز میشود. این قالب به نویسنده امکان داده تا مفاهیم انتزاعی اقتصاد را با تجربههای ملموس و روزمره پیوند بزند و به نقد دیدگاههای رایج در اقتصاد جریان اصلی بپردازد. کتاب در فضایی میان خاطرهنویسی، تحلیل اجتماعی و روایت تاریخی حرکت میکند و با بهرهگیری از طنز و روایتهای جذاب، خواننده را به بازاندیشی دربارهٔ مفاهیم بنیادین اقتصاد و نقش آن در شکلدهی به جوامع و فرهنگها دعوت میکند. «اقتصاد خوردنی» نهتنها به مسائل کلان اقتصادی، بلکه به تأثیر اقتصاد بر هویت، سیاست، فرهنگ و حتی سلیقههای غذایی میپردازد و تصویری چندلایه از پیوند اقتصاد با زندگی روزمره ارائه میدهد.
خلاصه کتاب اقتصاد خوردنی
کتاب «اقتصاد خوردنی» با روایتی شخصی و داستانمحور آغاز میشود؛ جایی که نویسنده از تجربههای خود در مهاجرت از کرهٔ جنوبی به بریتانیا و مواجهه با تفاوتهای فرهنگی و غذایی سخن میگوید. این روایتها بهانهای میشوند تا چانگ به سراغ مفاهیم بنیادین اقتصاد برود و نشان دهد چگونه نظریههای اقتصادی نهتنها سیاستهای کلان، بلکه رفتارهای روزمره و حتی عادات غذایی مردم را شکل میدهند. در بخشهای مختلف کتاب، نویسنده با مثالهایی از غذاها و فرهنگهای مختلف، به نقد اقتصاد نئوکلاسیک و سلطهٔ آن بر اندیشهٔ اقتصادی معاصر میپردازد. او توضیح میدهد که اقتصاد، برخلاف تصور رایج، علمی تکبعدی و بیطرف نیست، بلکه بر پایهٔ مفروضات خاصی دربارهٔ انسان و جامعه بنا شده است. چانگ با اشاره به نقش نهادها، فرهنگ و تاریخ در شکلگیری اقتصاد، بر اهمیت دیدگاههای چندجانبه و انتقادی تأکید میکند. کتاب به موضوعاتی چون نقش دولت در توسعه، اهمیت تولید فناورانه، نقد مصرفگرایی و وابستگی کشورهای در حال توسعه به الگوهای مصرفی کشورهای پیشرفته میپردازد. نویسنده با روایتهایی از تجربهٔ صنعتیشدن کرهٔ جنوبی، مثالهایی از کشورهای مختلف و تحلیل سیاستهای اقتصادی، نشان میدهد که توسعهٔ اقتصادی نیازمند توجه به زمینههای تاریخی، فرهنگی و نهادی است و نمیتوان آن را صرفاً با نسخههای آمادهٔ بازار آزاد یا توصیههای نئولیبرالی پیش برد. در بخشهایی از کتاب، چانگ به موضوعاتی مانند نابرابری، نقش آموزش، اهمیت نهادها و تأثیر فرهنگ بر توسعه میپردازد و با نقد کلیشههای فرهنگی، نشان میدهد که هیچ فرهنگی ذاتاً ضدتوسعه نیست. او همچنین به پیچیدگیهای اقتصاد جهانی، نقش شرکتهای چندملیتی و چالشهای کشورهای در حال توسعه در مواجهه با اقتصاد جهانی اشاره میکند. در مجموع، «اقتصاد خوردنی» با ترکیب روایتهای شخصی، تحلیلهای اقتصادی و مثالهای فرهنگی، خواننده را به بازاندیشی دربارهٔ مفاهیم رایج اقتصاد و نقش آن در زندگی روزمره دعوت میکند و تصویری چندوجهی از اقتصاد معاصر ارائه میدهد.
چرا باید کتاب اقتصاد خوردنی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی متفاوت به اقتصاد، مفاهیم پیچیده و انتزاعی را از طریق مثالهای ملموس و روایتهای مرتبط با غذا و فرهنگهای مختلف توضیح میدهد. «اقتصاد خوردنی» نهتنها برای علاقهمندان به اقتصاد، بلکه برای کسانی که به دنبال درک بهتر از پیوند میان اقتصاد، فرهنگ و زندگی روزمره هستند، جذابیت دارد. نویسنده با نقد دیدگاههای رایج و ارائهٔ چشماندازهای جایگزین، خواننده را به تفکر انتقادی دربارهٔ سیاستهای اقتصادی و تأثیر آنها بر جامعه و فرد دعوت میکند. این اثر فرصتی فراهم میکند تا اقتصاد را نه صرفاً بهعنوان دانشی فنی، بلکه بهعنوان بخشی از تجربهٔ انسانی و اجتماعی بازشناسی کنیم.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به اقتصاد اجتماعی، دانشجویان و پژوهشگران علوم انسانی، فعالان حوزهٔ توسعه و سیاستگذاری، و کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از پیوند اقتصاد با فرهنگ و زندگی روزمره هستند، مفید است. همچنین برای افرادی که به نقد اقتصاد نئولیبرال و جستجوی راهحلهای جایگزین علاقه دارند، این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب اقتصاد خوردنی
«در حالی که جهان غذائیام با سرعت برق و باد گسترش مییافت، متأسفانه جهان دیگرم -اقتصاد- داشت به قعر سیاهچاله میافتاد. تا دههٔ ۱۹۷۰، اقتصاد پر بود از طیفهائی متنوع از «مکاتب» با نسخههائی متفاوت از نگرش و روششناسیهای پژوهشی -از جمله مهمترینشان کلاسیک، مارکسیستی، نئوکلاسیک، کینزی، توسعهگرا، اتریشی، شومپیتری، نهادگرا و رفتارگرا. آنها با یکدیگر نه تنها همزیستی، بلکه تعامل داشتند. گاهی در «مسابقهٔ مرگ» با هم درگیر میشدند -در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ اتریشیها در مقابل مارکسیستها، یا در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کینزیها در مقابل نئوکلاسیکها. طی دیگر اوقات تعامل خوشخیمتر بود. در جریان بحثها و کارآزمائیهای سیاستگذارانه دُوَل مختلف سراسر جهان هر مکتبی مجبور به تشحیذ استدلالهای خود میشد. مکاتب ایدههائی را از هم وام میگرفتند (اغلب بدون قدردانی مناسب). حتی بعضی اقتصاددانان ترکیب نظریههای مختلف را میآزمودند. لذا تا دههٔ ۱۹۷۰ جهان اقتصاد بیشتر به صحنهٔ امروزی غذا در بریتانیا شباهت داشت: طعامهای پرشمار و متفاوت، هر کدام با نقاط قوت و ضعف خویش که برای جلب توجه با هم رقابت میکنند؛ همگی مفتخر به سنتهای خویش، ولی مکلف به آموختن از یکدیگر؛ با انبوهی از ترکیبهای تعمدی و غیرتعمدی. ولی از دههٔ ۱۹۸۰، اقتصاد وضعیتی شبیه به غذای بریتانیائیها پیش از دههٔ ۱۹۹۰ به خود گرفت. یک سنت -یعنی اقتصاد نئوکلاسیک- تنها گزینهٔ موجود در منوست. مانند دیگر مکاتب، این نحله نیز نقاط قوت و نیز کاستیهای جدی خودش را دارد. اوجگیری مکتب نئوکلاسیک داستانی پیچیده داشت که در اینجا نمیتوان آن را به صورت مبسوط مد نظر قرار داد.»
حجم
۳۰۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۳۰۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه