
کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب
معرفی کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب
کتاب الکترونیکی علم اقتصاد و جامعه خوب (آن آزادی که هایک نمیشناخت) با عنوان انگلیسی The Road to Freedom: Economics and the Good Society نوشته جوزف ای. استیگلیتز با ترجمه سیدعلیرضا بهشتی شیرازی اثری است که انتشارات روزنه در سال ۱۴۰۳ آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی رابطهٔ میان علم اقتصاد، آزادی و ساختار جامعهٔ مطلوب میپردازد و با رویکردی تحلیلی، مفاهیم بنیادین آزادی، عدالت، برابری و نقش دولت در اقتصاد را واکاوی میکند. استیگلیتز، اقتصاددان برجسته، در این اثر به نقد دیدگاههای محافظهکارانه و نولیبرال دربارهٔ آزادی اقتصادی و سیاسی میپردازد و تلاش میکند تصویری روشن از چالشهای معاصر جوامع آزاد و مردمسالار ارائه دهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب اثر جوزف ای. استیگلیتز
کتاب علم اقتصاد و جامعهٔ خوب اثری در حوزهٔ اقتصاد سیاسی است که توسط جوزف ای. استیگلیتز، اقتصاددان شناختهشده، نگاشته شده است. این کتاب در قالبی تحلیلی و پژوهشی، به بررسی مفاهیم آزادی، عدالت، برابری و نقش دولت در شکلدهی به جامعهٔ مطلوب میپردازد. استیگلیتز باتکیهبر تجربههای خود بهعنوان مشاور اقتصادی و پژوهشگر، به نقد دیدگاههای رایج دربارهٔ آزادی اقتصادی و سیاسی میپردازد و نشان میدهد که چگونه برداشتهای سطحی از آزادی میتواند به نابرابری و تضعیف مردمسالاری منجر شود.
ساختار کتاب علم اقتصاد و جامعهٔ خوب بر پایهٔ تحلیل تاریخی و نظریهپردازی اقتصادی است و جوزف ای. استیگلیتز با ارجاع به اندیشههای متفکرانی چون هایک، فریدمن، اسمیت و کینز سیر تحول مفهوم آزادی را در بستر اقتصاد و سیاست بررسی میکند. این اثر با رویکردی انتقادی، به چالشهای نظامهای اقتصادی معاصر، بهویژه نولیبرالیسم، میپردازد و راههایی برای تحقق جامعهای عادلانهتر و آزادتر پیشنهاد میدهد.
خلاصه کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب
کتاب علم اقتصاد و جامعهٔ خوب با طرح پرسشهایی بنیادین دربارهٔ معنای آزادی آغاز میشود و نشان میدهد که آزادی مفهومی پیچیدهتر از برداشتهای رایج است. استیگلیتز با بررسی تاریخی و نظری، به این نکته میپردازد که آزادی اقتصادی و سیاسی نهتنها از هم جداییناپذیرند، بلکه هرگونه توسعهٔ یکجانبهٔ آنها میتواند به محدودیت آزادی اکثریت جامعه منجر شود. او با نقد دیدگاههای محافظهکارانه و نولیبرال، بهویژه نظریات هایک و فریدمن، نشان میدهد که بازارهای آزاد و مقرراتزدایی بیقیدوشرط، برخلاف ادعاها، اغلب به افزایش نابرابری و تضعیف آزادی واقعی شهروندان میانجامد. استیگلیتز تأکید میکند که آزادی فردی باید در بستر مجموعهٔ فرصتها و امکانات واقعی افراد سنجیده شود و صرف نبود محدودیتهای دولتی به معنای آزادی نیست. در ادامه، کتاب به نقش دولت و اقدام جمعی در تضمین آزادیهای معنادار میپردازد و توضیح میدهد که اگر مقررات و سیاستهای عمومی بهدرستی طراحی شوند، میتوانند آزادی اکثریت را گسترش دهند.
استیگلیتز با مثالهایی از بحرانهای اقتصادی، نابرابریهای ساختاری و شکستهای بازار نشان میدهد که نظامهای اقتصادی نولیبرال نهتنها به رفاه عمومی نمیانجامند، بلکه زمینهساز رشد پوپولیسم و تضعیف مردمسالاری میشوند. در بخشهای پایانی، جوزف ای. استیگلیتز به معرفی بدیلهایی چون سرمایهداری ترقیخواه و سوسیالدموکراسی میپردازد و استدلال میکند که تحقق جامعهٔ خوب مستلزم بازاندیشی در مفاهیم آزادی، عدالت و نقش دولت است. کتاب با ارائهٔ چهارچوبی برای اندیشیدن به بدهبستانهای آزادی و عدالت، خواننده را به تأمل دربارهٔ ساختارهای اقتصادی و اجتماعی مطلوب دعوت میکند.
چرا باید کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به یکی از مهمترین مسائل عصر حاضر یعنی نسبت میان آزادی، اقتصاد و عدالت اجتماعی میپردازد. استیگلیتز با بهرهگیری از تجربهٔ علمی و عملی خود، تصویری چندلایه از چالشهای جوامع مدرن ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه مفاهیم بنیادین آزادی و عدالت در بستر اقتصاد سیاسی معاصر دچار دگرگونی شدهاند. مطالعهٔ این اثر به درک بهتر نقش دولت، بازار و سیاستهای عمومی در شکلدهی به جامعهٔ مطلوب کمک میکند و مخاطب را به بازاندیشی دربارهٔ ارزشها و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی فرامیخواند. همچنین کتاب با نقد نظریههای رایج و ارائهٔ بدیلهایی برای نظامهای اقتصادی موجود، زمینهای برای گفتوگو و اندیشیدن دربارهٔ آیندهٔ جوامع آزاد فراهم میسازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به اقتصاد سیاسی، دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، فعالان حوزهٔ سیاستگذاری عمومی و کسانی که دغدغهٔ عدالت اجتماعی و آزادی دارند، مفید است. همچنین به افرادی که بهدنبال فهم عمیقتر نقش دولت و بازار در جامعهٔ معاصر هستند یا به نقد نظامهای اقتصادی نولیبرال علاقهمندند، پیشنهاد میشود.
درباره جوزف ای. استیگلیتز
جوزف یوجین استیگلیتز (Joseph Eugene Stiglitz) اقتصاددان آمریکایی و یکی از برجستهترین نمایندگان اقتصاد کینزی جدید است که در ۹ فوریهٔ ۱۹۴۳ در ایالت ایندیانا و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. او اقتصاددان، تحلیلگر سیاست عمومی، فعال سیاسی و استاد دانشگاه کلمبیاست. او سابقهٔ معاونت ارشد و اقتصاددان ارشد بانک جهانی را دارد و همچنین رئیس و عضو شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور آمریکا بوده است. استیگلیتز بهویژه بهخاطر حمایت از نظریهٔ مالیات عمومی جورجیستی و دیدگاههای انتقادیاش به مدیریت جهانیشدن، اقتصاددانان طرفدار لسهفر (که او آنان را «بنیادگرایان بازار آزاد» مینامد) و نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی شهرت دارد.
در سال ۲۰۰۰، او اندیشکدهای به نام ابتکار گفتوگوی سیاسی (IPD) را در دانشگاه کلمبیا بنیان گذاشت. او از سال ۲۰۰۱ عضو هیئتعلمی این دانشگاه بوده است و در سال ۲۰۰۳ به بالاترین رتبهٔ علمی آن یعنی استاد دانشگاه رسیده است. استیگلیتز نخستین رئیس کمیتهٔ اندیشهٔ جهانی در کلمبیا بود و همچنین ریاست مؤسسهٔ فقر جهانی بروکس در دانشگاه منچستر را بر عهده داشت. او در آکادمی علوم اجتماعی پاپ نیز عضویت داشت. در سال ۲۰۰۹، رئیس مجمع عمومی سازمان مللْ او را به ریاست کمیسیون اصلاحات نظام پولی و مالی بینالمللی منصوب کرد. همچنین به پیشنهاد نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور وقت فرانسه، ریاست کمیسیون سنجش عملکرد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی را بر عهده داشت. استیگلیتز از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ ریاست انجمن بینالمللی اقتصاد (IEA) را به عهده داشت و در همان دوره کنگرهٔ جهانی سهسالهٔ این انجمن را در اردن برگزار کرد.
در سال ۲۰۱۱، مجلهٔ تایم او را در میان ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار جهان قرار داد. حوزهٔ پژوهشهای او شامل توزیع درآمد، مدیریت ریسک داراییها، حاکمیت شرکتی و تجارت بینالملل بوده است. او کتابهای متعددی نوشته که از مهمترین آنها میتوان به راه آزادی (۲۰۲۴)، مردم، قدرت و سود (۲۰۱۹)، یورو: چگونه یک ارز مشترک آیندهٔ اروپا را تهدید میکند (۲۰۱۶)، شکاف بزرگ: جوامع نابرابر و راهکارها (۲۰۱۵)، بازنویسی قواعد اقتصاد آمریکا (۲۰۱۵) و ایجاد جامعهٔ یادگیرنده (۲۰۱۴) اشاره کرد. استیگلیتز همچنین یکی از ۲۵ چهرهٔ اصلی کمیسیون اطلاعات و دموکراسی وابسته به گزارشگران بدون مرز است. بر اساس پروژهٔ Open Syllabus، او پنجمین نویسندهٔ پرارجاع در برنامههای درسی اقتصاد در دانشگاههای جهان است.
استیگلیتز نقشهای مهمی در سیاستگذاری اقتصادی داشته است. او در دولت بیل کلینتون رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور (۱۹۹۵ـ۱۹۹۷) بود. سپس بهعنوان معاون ارشد و اقتصاددان ارشد بانک جهانی (۱۹۹۷ـ۲۰۰۰) فعالیت کرد، اما بهدلیل انتقاد از سیاستهای این نهاد از کار برکنار شد. بعدها مشاور اقتصادی باراک اوباما شد، هرچند سیاستهای نجات مالی دولت اوباما را بهشدت نقد کرد. در سال ۲۰۰۸ نیز ریاست کمیسیون سازمان ملل برای بررسی بحران مالی جهانی را بر عهده داشت که خروجی آن «گزارش استیگلیتز» بود.
او از حامیان جنبش اجتماعی ۱۵M اسپانیا بود و در سال ۲۰۱۱ در گردهمایی این جنبش در مادرید شرکت کرد. همچنین در سال ۲۰۱۵، حزب کارگر بریتانیا اعلام کرد که استیگلیتز عضو کمیتهٔ مشاوران اقتصادی این حزب خواهد بود. استیگلیتز نهتنها یکی از نظریهپردازان مهم اقتصاد کلان بوده، بلکه بهعنوان منتقد سرسخت سیاستهای نهادهای مالی بینالمللی، صدای پرنفوذی در مباحث عدالت اقتصادی، توزیع ثروت و اصلاح ساختار اقتصاد جهانی بوده است.
استیگلیتز برخلاف آدام اسمیت به «دست نامرئی» باور ندارد. او میگوید بازار آزاد بهخودیخود کارا نیست، چون همواره اثرات جانبی (externalities) و اطلاعات ناقص وجود دارد. به باور او، بازار تنها در صورت وجود اطلاعات کامل و رقابت کامل کارآمد خواهد بود که در واقعیت چنین شرایطی هرگز وجود ندارد. بنابراین او به ترکیبی از بازار و دولت معتقد است و میگوید باید همزمان هر دو را در تنظیم اقتصاد به کار گرفت. او به سیاستهای نولیبرالی حمله کرده و تأکید دارد که دولت باید برای کاهش نابرابری و بازتوزیع ثروت فعالانه مداخله کند.
علاوهبراینها، استیگلیتز از Green New Deal حمایت میکند و گذار به انرژیهای تجدیدپذیر را ضروری میداند. او بحران اقلیمی را جنگ جهانی سوم بشریت نامیده و معتقد است سرمایهگذاری در انرژی سبز هم به ایجاد شغلهای جدید میانجامد و هم به رشد پایدار کمک میکند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
جایزهٔ نوبل اقتصاد (۲۰۰۱)، مدال جان بیتس کلارک (۱۹۷۹)، بیش از ۴۰ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف، عضویت در فرهنگستان علوم آمریکا (۱۹۸۸)، نشان لژیون دونور فرانسه (۲۰۱۲)، جایزهٔ صلح سیدنی (۲۰۱۸)، جایزهٔ جرالد لوب برای تفسیر اقتصادی (۲۰۱۰) و انتخاب در فهرست ۱۰۰ متفکر برتر مجلهٔ Foreign Policy (۲۰۱۱) از جوایز و افتخارات استیگلیتز هستند.
بخشی از کتاب علم اقتصاد و جامعه خوب
«آزادی در خطر است. بر اساس اکثر گزارشها شمار مردمی که در اکناف جهان در جوامع آزاد و مردمسالار زندگی میکنند رو به افول دارد. خانهٔ آزادی، یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در آمریکا که هر ساله ارزیابیهائی در مورد روندهای آزادی ارائه میکند، در گزارش ۲۰۲۲ خود نوشت: برای شانزده سال متوالی آزادیها در حال افول بودهاند. امروزه ۸۰ درصد از جمعیت جهان در کشورهائی به سر میبرند که خانهٔ آزادی آنها را اقتدارگرا، یا تا حدودی آزاد توصیف میکند -یعنی فاقد یکی از ملزومات کلیدی جامعهٔ آزاد، از قبیل مطبوعات مستقل هستند. حتی اتحادیهٔ اروپا، با وجود تعهد اکید به دموکراسی و حقوق بشر، مستثنی نیست. از ۲۹ مه ۲۰۱۰ مجارستان توسط ویکتور اوربان اداره میشود، کسی که خود را مدافع «دموکراسی غیرلیبرال» اعلام کرده، و گامهائی علیه مطبوعات آزاد و استقلال در آموزش برداشته است. در این سوی اقیانوس اطلس دونالد ترامپ گرایشهای اقتدارگرایانهٔ واضح دارد، کسی که پس از شکست بزرگ خود در انتخابات ۲۰۲۰ در انتقال مسالمتآمیز قدرت مداخله کرد. با این همه و علیرغم چندین کیفرخواست قضائی و شکایت حقوقی، از جعل گرفته تا تجاوز، او همچنان در زمان انتشار این کتاب بخت قدرتمند ریاست جمهوری به حساب میآید و احتمال دارد به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه معرفی شود. [کما اینکه چنین هم شد.]
ما در جنگی جهانی، اندیشگی و سیاسی برای حفاظت از نفس آزادی و کیفیت آن به سر میبریم. آیا مردمسالاریها و جوامع آزاد آنچه را شهروندان میخواهند و بدان اهمیت میدهند بر میآورند، و آیا آنها میتوانند این کار را بهتر از رژیمهای اقتدارگرا به انجام برسانند؟ در همهجا این نبردی است برای غلبه بر دلها و مغزهای مردمان. من عمیقاً باور دارم که دموکراسیها و جوامع آزاد میتوانند بسیار کارآمدتر از نظامهای اقتدارگرا نیازهای شهروندانشان را تأمین کنند. با این حال در چندین حوزهٔ کلیدی، و از همه قابلتوجهتر در اقتصاد، جوامع آزادِ ما دارند شکست میخورند. ولی -یک نکتهٔ مهم- ناکامیهای مزبور اجتنابناپذیر نیستند، بلکه تا حدودی به خاطر مفهومسازی غلط جناح راست از آزادی محقق شدند، نوعی مفهومسازی که ما را به مسیری اشتباه کشانده است. طرق دیگری برای تأمین بیشتر کالاها و خدمات مورد نیاز شهروندان وجود دارد، با مقدار بیشتری از امنیت مورد تقاضای آنان، و نیز با تأمین آزادی فراوانتر برای مردمانی پرشمارتر.»
حجم
۹۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۹۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه