کتاب نزاع هزار ساله ما
معرفی کتاب نزاع هزار ساله ما
کتاب نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی نوشتهٔ دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون و ترجمهٔ محمدرضا فرهادی پور و سیدعلیرضا بهشتی شیرازی است و انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است. این کتاب اثری دیگر از نویسندهٔ کتابهای «چرا ملتها شکست میخورند»، «راه باریک آزادی» و «کلیات علم اقتصاد» است.
این کتاب روایت اقتصاد سیاسی از نوآوریهای چشمنواز و حیرتانگیز بشری است.
درباره کتاب نزاع هزار ساله ما
سفری مهیج در تاریخ فنآوری و آینده آن. این کتاب کمنظیر فهم ما از وضعیت جامعه، تکنولوژی و علم اقتصاد ارتقا میبخشد و نشان میدهد چطور این سه با هم تلاقی میکنند.
کتاب نزاع هزار ساله ما با متنی درخشان به سؤالی مهم میپردازد که زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد: فنآوری، خصوصاً هوش مصنوعی چطور بر شغل و زندگی و آینده ما اثر میگذارد؟ آیا فقط ما را منتفع میسازد؟ یا مضراتش میتواند بیش از عایداتش باشد؟
تکنولوژی فقط وقتی به رفاه همگانی میانجامد که از طریق حقوق، ارزشها، اصول و قوانین دموکراتیک رام شود و در مسیر بهبود کیفیت زندگی ما قرار گیرد.
انگس دیتون برنده نوبل اقتصاد میگوید این کتاب باید زودتر از اینها نوشته میشد؛ نویسندگان این کتاب تغییرات فنی را در کنار بیتوجهی فلجکننده اقتصاددانان به قدرت بررسی میکند.
خواندن کتاب نزاع هزار ساله ما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مطالعه این کتاب برای همه ما که از تکنولوژی و هوش مصنوعی و پیامدهای آن تأثیر میپذیریم ضروری است.
بخشی از کتاب نزاع هزار ساله ما
«در اوایل ۱۷۹۸، ناپلئون بُناپارت، ژنرال بیستوهشت ساله، به تازگی اتریشیها را در ایتالیا شکست داده بود و به دنبال ماجراجویی بزرگ بعدیاش میگشت؛ ترجیحاً کارزاری که دشمن شمارهٔ یک و علنی فرانسه، یعنی امپراتوری بریتانیا را هدف بگیرد.
ناپلئون با علم به اینکه نیروی دریایی کشورش توان حمایت از حمله به خاک بریتانیا را ندارد، پیشنهاد داد به جای این کار، منافع این کشور در خاورمیانه تضعیف و راههای تجاری جدید به سمت آسیا گشوده شود. به علاوه، همانطور که او به یکی از همکارانش گفته بود: «ما باید به مشرق برویم. تمامی شکوه و جلال همواره از آنجا بهدست آمده است.»
«مشرق» صحنهای بود که در آن میشد جاهطلبیهای اروپایی را به اجرا گذاشت. در نگاه پرنخوت ناپلئون، حمله به مصر، مدرنسازی این سرزمین را تسهیل میکرد (یا دستکم، این بهانهٔ خوبی بود).
در ژوئیه ۱۷۹۸، ارتش بیستوپنج هزار نفری ناپلئون در فاصلهای نه چندان دور از اهرام مقابل حدود شش هزار سوارهنظامِ کاملاً آموزشدیدهٔ ممالیک با پشتیبانی پانزده هزار نیروی پیاده حاضر شد. ممالیک، آن اخلاف سربازان برده، از قرون میانه به عنوان اشراف جنگجو بر مصر حکم میراندند. آنها به مهارتهای رزمی هولانگیز شهرت داشتند و هر سربازِ سوارهشان با یونیفرمی بیعیبونقص، مجهز به یک قرابینه (تفنگ کوتاه)، دو یا سه جفت تپانچه، چندین نیزه و یک شمشیر عربی بود.
در آغاز، حملهٔ ممالیک خیرهکننده و مهیب به نظر میآمد. ولی پیادهنظام مجرب ناپلئون، که سابقهٔ سازماندهی در میادین جنگ را داشت و با اَرّادههای توپ پشتیبانی میشد، بهراحتی در مقابلشان ایستاد و به پیروزی رسید. ممالیک چندین هزار کشته دادند، درحالیکه تلفات فرانسویان فقط ۲۹ کشته و ۲۶۰ زخمی بود. کمی بعد قاهره، پایتخت مصر، سقوط کرد.
ناپلئون میخواست ایدههای جدیدی به مصر بیاورد، چه مصریها بخواهند و چه نخواهند. در لشکر او ۱۶۷ دانشمند و محقق، وظیفهٔ شناخت یکی از کهنترین تمدنها را بر عهده داشتند. شرح مصر به عنوان نتیجهٔ انباشتی کار آنان که به ۲۳ جلد بالغ میشد، از ۱۸۰۹ تا ۱۸۲۹ به چاپ رسید و با پایهگذاری مصرشناسیِ مدرن شیفتگی اروپا را نسبت به این خطه تعمیق کرد.»
حجم
۶۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۸۶ صفحه
حجم
۶۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۸۶ صفحه