دانلود و خرید کتاب نیمه های شب رایلی سیجر ترجمه لیلا سام
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب نیمه های شب

کتاب نیمه های شب

نویسنده:رایلی سیجر
مترجم:لیلا سام
انتشارات:نشر نون
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب نیمه های شب

کتاب نیمه های شب نوشتهٔ رایلی سیجر و ترجمهٔ لیلا سام است. نشر نون این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب نیمه های شب

کتاب نیمه های شب برابر با یک رمان معاصر و آمریکایی است که به‌خاطر ترکیب ماهرانه‌ای از تعلیق، رمزوراز و پیچش‌های روان‌شناختی شهرت دارد. این رمان با طرحی پیچیده و فضایی پر از تنش، شما را به سفری در میان اسرار تاریک، روایت‌های غیرقابل‌اعتماد و ماهیت پیچیدهٔ اعتماد و خیانت می‌برد. «کیسی فلچر» زن جوانی است که پس از پذیرفتن دعوت برای اقامت در عمارت دورافتادهٔ مادرش، خود را در میان اتفاقاتی نگران‌کننده می‌بیند. این خانه، عمارت ترسناکی است که بر لبهٔ یک صخره قرار دارد و پر از سایه‌ها، اتاق‌های پنهان و تاریخچه‌ای از تراژدی‌هایی است که نسل‌ها این خانواده را آزار داده‌اند. اقامت کیسی به‌زودی زمانی که متوجه اتفاقات عجیب‌غریب می‌شود، به کابوسی واقعی تبدیل می‌شود؛ زیرا مرز بین واقعیت و توهم محو می‌شود. کیسی درحالی‌که در گذشتهٔ تاریک عمارت کاوش می‌کند، دربارهٔ تاریخ دردناک مادرش و افراد مرموزی که از مسیر او عبور می‌کنند، اطلاعات بیشتری به دست می‌آورد. با فاش‌شدن رازهای خانوادگی مدفون و ظهور متحدان غیرمنتظره، کیسی باید با حقیقت درمورد حوادثی که منجر به ناپدیدشدن‌ها و مرگ‌های مرموز شده، روبرو شود. رایلی سیجر تأثیر تروما و چگونگی شکل‌گیری هویت‌ها و اعمال در نسل‌ها را به تصویر کشیده است. اعتماد و خیانت در رمان حاضر نقشی اساسی دارند؛ چراکه کیسی در مسیری پر از متحدان و فریبکاران بالقوه حرکت می‌کند.

خواندن کتاب نیمه های شب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رایلی سیجر

رایلی سیجر (Riley Sager) در سال ۱۹۷۴ در آمریکا به دنیا آمد. نام اصلی او «تاد ریتر» بوده، اما او رمان‌های خود را با نام‌های مستعار «رایلی سیجر» و «آلان فین» نوشته است. کودکی رایلی سیجر در پنسیلوانیا گذشت و در بزرگسالی شغل‌های مختلفی همچون ویراستاری، طراحی گرافیک و روزنامه‌نگاری را تجربه کرد. او در نهایت تصمیم گرفت به‌صورت تمام‌وقت به نویسندگی بپردازد. رایلی سیجر به نوشتن رمان‌های معمایی و جنایی علاقه دارد و رمان‌های محبوب و پرفروشی در این ژانر نگاشته است. کتاب‌های «شب را زنده بمان»، «آخرین دختران»، «همه‌ٔ درها را قفل کن» و «تنها کسی که باقی ماند» یا «تنها بازمانده» از جمله آثار این نویسندهٔ آمریکایی هستند.

بخشی از کتاب نیمه های شب

«بعدازاینکه با ترتیب تک‌تک روتین‌های یک زندگی نرمال را انجام می‌دهم، ساعت نه پشت لپ‌تاپم می‌نشینم. این‌بار در گوگل‌مپ محلۀ هملاک را بررسی می‌کنم. از بالا انگار چند دایرۀ توی هم هستند. درست وسط محله، پر از گیاه‌های متنوع است: درخت افرای چینی، تعدادی بوتۀ همیشه سبز و پیچک. دور این گیاهان با خیابان احاطه شده بود که تا خانۀ خانواده‌های والاس و پاتل ادامه داشت. دایرۀ بعدی نوار چمن باریکی بود که شش خانۀ بعد از آن ساخته شده بودند. پشت خانه‌ها با جنگل محصور شده است که تا خانۀ والاس فقط چهارصد متر فاصله داشت. بعد از آن جاده کشیده شده بود. نقشه را به‌طرف شمال می‌برم تا جایی که صفحه فقط از سبزی جنگل پر می‌شود، جایی که به یک مستطیل قهوه‌ای وسط جنگل می‌رسم: مؤسسۀ هاثورن.

حداقل من حدس می‌زنم که مؤسسه است. گیاهان اطرافش بیش از آنچه به یاد دارم رشد کرده‌اند. حتی وقتی روی نقشه زوم می‌کنم، ساختمان‌ها و جزئیات دیگر قابل‌تشخیص نیستند. انگار که دیدن آن از هر زاویه‌ای ممنوع است، یا شاید چون خیلی خسته‌ام نمی‌توانم خوب ببینم.

در طول شب به‌سختی چشم روی هم گذاشته بودم. ذهنم خیلی درگیر بیلی، ارواح و روح بیلی بود. فقط با کمک قهوه خودم را هوشیار نگه می‌دارم و تلاش بیهوده می‌کنم تا به نقشه توجه کنم. یکی از فکرهایی که من را بیدار نگه داشته این بود که بیلی به کمک من نیاز دارد. اینکه سی سال گذشته را در قالب روح گذرانده تا من برگردم. چون بقایای جسدش و همچنین جایی که روز قبل از ناپدید شدنش رفتیم آبشار و مؤسسۀ هاثورن بود، به نظر جای منطقی‌ای برای شروع بود.

به دوست قدیمی‌ام، گوگل، برمی‌گردم. با جست‌وجو دربارۀ ازرا هاثورن شروع می‌کنم. برای کسی که زمان مرگش میلیاردها دلار ارزش داشت، چنین اطلاعات محدودی خیلی کم است. فقط چند عکس وجود دارد که نشان می‌دهد این شخص در گذر زمان تغییراتی کمی داشته است. عکسی که در دهۀ شصت از او گرفته شده است شباهت زیادی به عکسی که در دهۀ نود گرفته شده دارد. در همۀ عکس‌ها ویژگی ثابت او رنگ‌پریدگی‌اش است: موهای سفید، پوست سفید و دندان‌های سفید. وقتی که همۀ این‌ها با کت‌وشلوار مشکی ترکیب می‌شود، هر کسی آن را ببیند به ذهنش می‌رسد که او مرده‌ای متحرک است. بر اساس اطلاعات درج‌شده در ویکی‌پدیا، او نزدیک به صد سال زندگی کرد. سال ۱۹۰۰ به دنیا آمد و ۱۹۹۸ مرد. نوشته شده که تنها فرزند السا هاثورن بوده است. به مؤسسه فقط یک‌بار اشاره شده که آن هم آن‌قدر مبهم است که انگار اصلاً اهمیتی نداشته.

هاثورن مؤسسه را در سال ۱۹۳۷ تأسیس کرد و تا زمان مرگش رئیس و خیر اصلی آن بود. این مؤسسه مدت کوتاهی بعد از مرگش بسته شد.

هیچ اطلاعات دیگری از مؤسسه وجود ندارد؛ اطلاعاتی مثل اینکه آنجا چه‌کار می‌کردند. بقیۀ صفحه از بیوگرافی او پر شده است.

محل تحصیل: دانشگاه پرینستون

شغل: بشردوست و فیلسوف

زندگی شخصی: هرگز ازدواج نکرده

فقط قسمتی که دربارۀ دین او نوشته جالب است. نوشته شده:

درحالی‌که هاثورن خودش را به هیچ دین سازمان‌یافته‌ای مقید نمی‌دانست، همه می‌دانستند که او دینی مخفی دارد.

یک کلمه روی لپ‌تاپم می‌درخشد.

مخفی»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰
۵۰%
تومان