دانلود و خرید کتاب باراباس پار لاگرکویست ترجمه پرویز داریوش
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب باراباس

کتاب باراباس

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب باراباس

کتاب باراباس نوشتهٔ پار لاگرکویست و ترجمهٔ پرویز داریوش است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان تاریخی از ادبیات سوئد را منتشر کرده است.

درباره کتاب باراباس

کتاب باراباس (Barabbas) رمانی تاریخی از ادبیات سوئد است. این رمان در سال ۱۹۵۰ برای اولین‌بار منتشر شده است. پار لاگرکویست در این رمان تاریخی داستان یک راهزن منفور را روایت کرده است. زمان این داستان در دوران عیسی مسیح است. زندگی دوباره‌ٔ راهزن داستان و رهایی‌اش از زندان، وابسته به، به صلیب کشیده‌ شدن حضرت مسیح است. باراباس از زندان آزاد می‌شود و این رمان داستان ماجراهایی است که برای او پس از آزادی رخ می‌دهند. این رمان در ۱۵ فصل به رشتهٔ تحریر درآمده است.

خواندن کتاب باراباس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی سوئد و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره پار لاگرکویست

پار لاگرکویست، شاعر و نویسندهٔ نامدار سوئدی، در ۲۳ مه سال ۱۸۹۱ در سوئد در خانواده‌ای پرهیزکار چشم به جهان گشود و از هنگامی که خویشتن را شناخت، از بیداد و بی‌اعتباری زندگی فریاد وحشت و نومیدی برآورد. در جوانی به پاریس رفت و زمانی دراز در آنجا زندگی کرد و با افکار بودلر و رمبو آشنایی یافت و ستایشگر آن‌ها شد. در هنگام اقامت در پاریس با نهضت‌های جدید هنری آشنا شد و پس از بازگشت به سوئد به نشر تئوری‌های جدید در زیبایی‌شناسی پرداخت و در ادبیات سوئدی موجد جنبشی بزرگ گشت. در هنگام شروع جنگ جهانی اول، مجموعهٔ داستان‌های کوتاه او به نام آهن و انسان در ۱۹۱۵ انتشار یافت؛ سپس مجموعهٔ اشعارش به نام اضطراب در ۱۹۱۶ و درام آخرین مرد در ۱۹۱۷ انتشار یافت و با استقبال خوانندگان مواجه شد. در پایان جنگ، چندین نمایشنامه نوشت و در آن‌ها هنر دراماتیک جدید را عرضه داشت. نمایشنامه‌های او از مهم‌ترین آثار ادبی قرن بیستم سوئد است. لاگرکویست در سال ۱۹۴۰ به عضویت آکادمی سوئد برگزیده شد و در ۱۹۵۱ جایزهٔ ادبی نوبل را دریافت کرد.

بخشی از کتاب باراباس

«چون ایشان نقشه‌های خود را بر وی می‌خواندند، در اندیشهٔ آن‌ها نبود و خود، هرگز نظری ابراز نداشت. نسبت به همهٔ اتفاقات و ماجراهای آنان بی‌اعتنا می‌نمود. البته در غارت‌های ایشان، در سراسر راه‌های کاروان‌رو و حمله‌های ایشان به درهٔ اردن که گاه‌گاه انجام می‌گرفت، شرکت می‌جست. اما شرکت وی از جان و دل نبود و حضورش چندان سودی نداشت. اگر خطری پیش می‌آمد، نه کاملاً بلکه تقریباً خود را کناره می‌گرفت. شاید این نیز زادهٔ بی‌دردی صرف بود: کسی نمی‌دانست. حالِ هیچ کاری نداشت. فقط یک بار، هنگامی که ارابهٔ حامل ده‌یک ناحیهٔ جریکو۱۷ را غارت کردند که جهت رهبان بزرگ برده می‌شد، باراباس دیوانه‌وار به میدان تاخت و دو تن از نسقچیان معبد را که همراه ارابه بودند سر برید. این کار نیز ضرور نبود، زیراکه آن دو تن همین‌که شمارهٔ مهاجمان را افزون از خود یافتند، تسلیم شدند. پس از کشتن آن دو، باراباس حتی به اجساد ایشان دست انداخت و رفتاری چنان باورنکردنی داشت که مهاجمان آن را زیاده دانستند و ستم را چنان از حد برده بود که یارانش از او دوری جسته بودند. البته ایشان هم نسبت به تمامی نسقچیان و دستگاه رهبان بزرگ نفرت داشتند، ولی مردگان به معبد تعلق داشتند و معبد نیز به خداوند. این تعدی به مردگان، همراهان باراباس را تقریباً هراساند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

حجم

۱۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
تومان