کتاب ترجمه تفسیر طبری
معرفی کتاب ترجمه تفسیر طبری
کتاب ترجمه تفسیر طبری حاصل گردآوری محمد دهقانی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر جزو مجموعهٔ «تاریخ و ادبیات ایران» است.
درباره کتاب ترجمه تفسیر طبری
کتاب «تفسیر طبری» یکی از کهنترین و مهمترین تفاسیر جامع در حوزهٔ فرهنگ و معارف اسلامی به قلم «ابو جعفر محمد بن جریر طبری» (محدث، فقیه، مفسر و مورخ سدهٔ سوم هجری قمری) است. این کتاب را مجموعهای گسترده و انتقادی از روایات مستند تفسیری دانستهاند. کتاب ترجمه تفسیر طبری (جامعالبیان فی تفسیرالقرآن) منتخب بسیار مختصری از ترجمهٔ «تفسیر طبری» است که فقط گوشههایی از ابعاد مختلف این اثر بزرگ را بازتاب داده است. به گمان محمد دهقانی تأثیر این کتاب عظیم و پرحجم بر ذهن و زبان ایرانیان چنان بوده که باید آن را یکی از آبشخورهای اصلی زبان پارسی و فرهنگ ایرانی و از این حیث مهمتر از هر کتاب دیگری به شمار آورد. محمد دهقانی گفته است که فقهای حنفی مذهبی که ۱۱ قرن پیش به نگارش آن پرداختند، بیگمان بیش از هر چیز در اندیشهٔ تحکیم و تبلیغ مبانی عقیدتی خود بودند و شاید هیچ تصور نمیکردند که حاصل کارشان در نهایت، عاید زبان پارسی و گویندگان آن خواهد شد و به تقویت فرهنگی کمک خواهد کرد که دیگر چندان نسبتی با آرمانهای مذهبی آنان ندارد.
خواندن کتاب ترجمه تفسیر طبری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تفسیر قرآن و علوم قرآنی و ادبیات پارسی پیشنهاد میکنیم.
درباره محمد دهقانی
محمد دهقانی در ۲۵ آبان ۱۳۴۴ در اراک به دنیا آمد. تحصیلات خود را در سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان در همان شهر به پایان رساند؛ سپس دورهٔ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه چمران اهواز آغاز کرد. در سال ۱۳۶۷ نخستین ترجمهٔ او با عنوان «سیر آفاق» اثر «نیکوس کازانتزاکیس» منتشر شد. مدتی را در انستیتو پاستور ایران به کار اداری گذراند و بعد برای ادامهٔ تحصیل عازم مشهد شد و مدرک کارشناسیارشد خود را در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کرد. در همان سال وارد دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران شد. رسالهٔ دکتری خود را در حوزهٔ تاریخ نقد ادبی معاصر در ایران با راهنمایی عبدالحسین زرینکوب نوشت و در سال ۱۳۷۷ از تحصیل فراغت یافت. سال بعد به تدریس در دانشگاه سمنان پرداخت و در زمستان سال ۱۳۸۰ برای تدریس به دانشگاه تهران فراخوانده شد. در سال تحصیلی ۱۳۸۴ - ۱۳۸۵ استاد مدعو دانشگاه پکن بود. نتیجهٔ این سفر علمی را بعدها با عنوان «یادداشتهای پکن» در مجلهٔ «نگاه نو» منتشر کرد. از آن پس، وقت خود را بیشتر صرف ترجمه و پژوهش در حوزههای ادبیات و تاریخ کرد. محمد دهقانی دیپلم افتخار انجمن ادبی پارناسوس یونان را بهمناسبت ترجمهٔ آثار کازانتزاکیس و جایزهٔ بهترین نقد کتاب در حوزهٔ تاریخ و جغرافیا را از خانهٔ کتاب ایران در سال ۱۳۹۲ دریافت کرده است.
بخشی از کتاب ترجمه تفسیر طبری
«ترجمه سوره ق
و این سوره قاف به مکه فرو آمده است اندر آن وقت که پیغامبر علیهالسّلم اسلام آشکارا کرده بود، و او همی گفت که قیامت خواهد بود، و شما را بمیرانند، و باز زنده گردانند، و برانگیزانند، و حساب و کتاب باشد، و بازخواستها باشد، و هرکسی را جزای خویش بدهند، و اگر بهشتی باشد به بهشت فرستند، و اگر دوزخی باشد به دوزخ فرستند، و صراط و ترازو و بهشت و دوزخ همه حق است، و خواهد بود. و بدین معنی خلقان را همی ترسانید، و ایشان همی گفتند که «این نتواند بودن که از پس مرگ دیگر بار زنده باشیم و برخیزیم». و جبریل علیهالسّلم بیامد و این سوره بیاورد، و این بر مثال سوگند است گفت: «بدین کوه قاف و بدین قرآن بزرگوار».
و این کوه قاف گرداگرد جهان اندر است، و این جهان بر مثال انگشت است در انگشتری. و این کوه قاف از زُمرّد سبز است، و با آسمان اوّل پیوسته است، و خدای عزّ و جلّ از آن سوی کوه قاف چندانی خلایق از گوناگون آفریده است که عدد آن بجز خدای عزّوجلّ هیچ کس نداند، و روشنایی ایشان از نور کوه قاف باشد، و این کبودی آسمان که تو همی بینی نه کبودی است که سبزی کوه قاف است، و آسمان کبود نیست که سپیدی سخت سپید و روشن است. و این خلقان که بدین شهرهااند که نزدیک کوه قاف است که آن را جابلَقا و جابَرسا و تارش و تافیل خوانند، قصّه ایشان به گفته آمدست به سوره البقره به قصّه معراج، و ایشان را روشنایی از کوه قاف است که آفتاب بدانجا نمیتابد که چهار ماه اندر ظُلمت و تاریکی بباید رفت، تا آن وقت بدان جایگاه رسند و از مشرق و مغرب بباید گذشتن. این است صفت کوه قاف.
امّا قرآن مجید این قرآن است که ما میبینیم و میخوانیم. و این جمله به یک بار فرستاد به آسمان چهارم، و از آن جایگاه به تفاریق آیت آیت و دو دو آیت و سُوره سُوره ــ چنان که لایق وقت بود ــ میفرستاد سوی پیغامبر علیهالسّلم، چنان که گفت عزّ و جلّ: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلةِ القدر» ( قدر، ۱ ). گفت که «ما قرآن بفرستادیم اندر شب قدر». و آن فَضل که شب قدر بر شبهای دیگر دارد این است که خدای عزّ و جلّ این قرآن به جملگی در شب قدر به آسمان چهارم فرستاد.
امّا این که گفت: «قَد عَلِمنا ما تَنقُصُ الارضُ مِنهم، وَ عندَنا کتاب حَفیظ» و این کتاب حفیظ لوح محفوظ است، که اَجلِ جمله فرزندان آدم اندران جا نوشته است، و این لوح اندر دست عزرایل است علیهالسّلم. و پیغامبر علیهالسّلم شب معراج بر آسمان چهارم عزرایل علیهالسّلم را دید که این لوح محفوظ اندر دست داشت و او را اطلاع دادهاند بدان لوح تا چون وعده اجل اندر رسد او به فرمان حقتعالی قبض روح ایشان بکند( )....»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه