
کتاب پزشک مرده
معرفی کتاب پزشک مرده
کتاب الکترونیکی «پزشک مرده» نوشتهٔ «فریدا مکفادن» و با ترجمهٔ «امید مکاری» توسط نشر لیلا منتشر شده است. این اثر در ژانر داستانی و معمایی قرار میگیرد و روایتگر زندگی دانشجویان پزشکی در دانشگاهی است که سایهٔ مرگ و رازهای ناگفته بر آن سنگینی میکند. نویسنده با نگاهی دقیق به فضای دانشگاه پزشکی، روابط دانشجویان و چالشهای تحصیلی و شخصی آنها، داستانی پرکشش و پرتعلیق خلق کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پزشک مرده
«پزشک مرده» اثری داستانی و معمایی است که فضای دانشگاه پزشکی را با جزئیات فراوان و نگاهی واقعگرایانه به تصویر میکشد. داستان حول محور گروهی از دانشجویان سال اول پزشکی میچرخد که درگیر درسهای دشوار، رقابتهای شدید و روابط پیچیده با یکدیگر و اساتیدشان هستند. نویسنده، «فریدا مکفادن»، با خلق شخصیتهایی چندلایه و پرداختن به دغدغههای روزمره و اضطرابهای دانشجویی، فضایی ملموس و پرتنش ایجاد کرده است. روایت کتاب از زاویهٔ دید شخصیت اصلی، هدر، پیش میرود و خواننده را با چالشهای تحصیلی، فشارهای روانی و رازهای تاریک دانشگاه آشنا میکند. ساختار کتاب بهصورت روایی و خطی است و با دیالوگهای زنده و توصیفهای دقیق، فضای داستان را باورپذیر و جذاب ساخته است. در کنار روایت زندگی روزمره، موضوعاتی چون مصرف مواد مخدر، رقابتهای ناسالم و مرگهای مشکوک نیز در بستر داستان مطرح میشوند که به کتاب رنگ و بوی معمایی و تعلیق میبخشند.
خلاصه داستان پزشک مرده
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «پزشک مرده» با تمرکز بر هدر، دانشجوی سال اول پزشکی، آغاز میشود که همراه با همکلاسیهایش وارد دانشگاهی پر از رمز و راز میشود. هدر و گروهش در آزمایشگاه آناتومی با جسدی روبهرو میشوند که نامش را آگاتا میگذارند و این تجربه، آغازگر مواجههٔ آنها با واقعیتهای تلخ و گاه ترسناک دنیای پزشکی است. در کنار فشارهای درسی و رقابتهای شدید، هدر با روابط پیچیدهای با هماتاقیاش ریچل، دوستان جدیدش ایب و میسون و همچنین اساتیدی با شخصیتهای متفاوت روبهرو میشود. فضای دانشگاه با شایعاتی دربارهٔ مرگهای مشکوک و مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان تیرهتر میشود و هدر بهتدریج درمییابد که چیزی فراتر از یک محیط تحصیلی عادی در جریان است. با پیشرفت داستان، تنشها میان دانشجویان بالا میگیرد و رازهایی از گذشته و حال دانشگاه آشکار میشود که زندگی هدر و اطرافیانش را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. روایت کتاب با ترکیب لحظات طنز، اضطراب، دوستی و رقابت، تصویری چندوجهی از زندگی دانشجویی در محیطی پرخطر و پررمزوراز ارائه میدهد، بیآنکه پایان داستان را افشا کند.
چرا باید کتاب پزشک مرده را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به فضای کمتر دیدهشدهٔ دانشگاه پزشکی و زندگی دانشجویان آن، تجربهای متفاوت از داستانهای معمایی و روانشناختی ارائه میدهد. «پزشک مرده» نهتنها به چالشهای تحصیلی و فشارهای روانی دانشجویان میپردازد، بلکه با روایت مرگهای مشکوک و رازهای پنهان، تعلیق و هیجان را تا انتها حفظ میکند. شخصیتپردازی دقیق و روایت پرکشش باعث میشود خواننده بهراحتی با دغدغهها و ترسهای شخصیتها همذاتپنداری کند. این اثر برای کسانی که به داستانهای معمایی با پسزمینهٔ واقعگرایانه علاقه دارند، جذابیت ویژهای دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای معمایی، روانشناختی و روایتهایی با محوریت زندگی دانشجویی مناسب است. همچنین کسانی که به موضوعات مرتبط با پزشکی، رقابتهای تحصیلی و چالشهای جوانان در محیطهای دانشگاهی علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد. «پزشک مرده» میتواند برای دانشجویان پزشکی یا کسانی که به دنبال شناخت فضای دانشگاههای پزشکی هستند نیز جالب باشد.
بخشی از کتاب پزشک مرده
«شب قبل امتحان پایان ترم آناتومی دانیل «کاش بهجای اين کار فضانورد میشدم.» با پشت ساعدم تلاش میکنم چند تار موی تیره که از پشت سرم بیرون آمده و مقابل دیدم قرار گرفتهاند را کنار بزنم. این تلاش بیثمر میماند و رشتههای گیسوی فراری دوباره به میدان دیدم بازمیگردند. این وضعیت دارد کلافهکننده میشود - کاش میتوانستم از دستانم برای کنار زدن موها از صورتم استفاده کنم. متأسفانه دستانم با دو جفت دستکش لاتکس پوشانده شدهاند و آغشته به تکههای حفظشدهای از اعضای داخلی آگاتا هستند. آگاتا یک مرده است. «یا شاید مشتزن میشدم...» سعی میکنم از وراجیهای همکار آزمایشگاهم. ویکتور پریر؛ چشمپوشی کنم. صدای لرزان ویکتور موسیقی متن تمام تشریحهای من است و اگر ویکتور دستی در کار میگرفت. شاید قابلتحملتر میشد. او در عوض, روی یک صندلی مینشیند و با دقت به کارم خیره میشود. وسوسه میشوم دستکشهای کثیفم را روی صورتش بمالم. ویکتور نتیجه میگیرد: «هر کاری بهجز دکتر بودن.» نزدیک است اشاره کنم که تو هنوز دکتر نیستی ولی جلوی خودم را میگیرم. باید تمرکز کنم و آخرین چیزی که میخواهم این است که وارد یک بحث شوم. نزدیک نیمهشب یکشنبه است و من و ویکتور تنها دانشجویان پزشکی حاضر در آزمایشگاه تشریح سال اول هستیم. این زمان را بهطور خاص انتخاب کردم چون میدانستم آزمایشگاه ساکت و عاری از هرگونه حواسپرتی خواهد بود. حدسم درست بود - تنها چیزی که میبینم ردیفهای اجساد پوشیده شده با لایهای پلاستیکی ضخیم و شفاف است که از خشک شدنشان جلوگیری میکند؛ و تنها صدایی که میشنوم، صدای ملایم هواکشهایی است که بالای سرم کار میکنند. اگر ویکتور اصرار نمیکرد که همراهم بیاید، این میتوانست یک فضای ایدهآل برای مطالعه باشد.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۴۷ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۴۷ صفحه