کتاب زندگی نامرئی ادی لارو
معرفی کتاب زندگی نامرئی ادی لارو
کتاب زندگی نامرئی ادی لارو نوشتهٔ وی. ای. شواب و ترجمهٔ مائده نصیری شریفی است. انتشارات میلکان این رمان علمی - تخیلی را منتشر کرده است.
درباره کتاب زندگی نامرئی ادی لارو
وی. ای. شواب در کتاب زندگی نامرئی ادی لارو (The Invisible Life of Addie LaRue) داستانی از شخصیتی به نام «ادی لارو» را روایت کرده است. ادی لارو کسی است که روحش را به شیطان فروخته و این رمان فانتزی داستانی دربارهٔ اوست. روزی ادی لارو در حال قدم زدن در یک کتابفروشی است که معشوقهٔ قدیمی او نامش او را صدا میزند. وی. ای. شواب در این رمان داستان زنی طغیانگر را بیان کرده که با تاریکی همراه شده است. او در ازای این همراهی عمری جاودانه به دست آورده است، اما آیا ارزشش را دارد؟ چه هزینههای گزافی برای این عمر این جاودانه باید پرداخت؟ این رمان علمی - تخیلی را بخوانید تا بدانید. این رمان در هفت بخش نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «خدایانی که بعد از تاریکشدن هوا پاسخ میدهند»، «تاریکترین بخش شب»، «چهار کلمه بعد از ۳۰۰ سال»، «مردی که زیر باران خیس نشد»، «یک سیاهی که لبخند زد و دختری که به لبخندش پاسخ داد»، «وانمود نکن این عشقه» و «من تو رو یادمه».
خواندن کتاب زندگی نامرئی ادی لارو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای علمی - تخیلی و علاقهمندان به رمانهای خارجی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگی نامرئی ادی لارو
«هنری ماشینی کرایه میکند و آنها تا شمال رانندگی میکنند. در میانههای مسیرشان بهسمت هادسون هستند که هنری متوجه میشود ادی تابهحال با خانوادهٔ او ملاقاتی نداشته است. سپس بهشکلی ناگهانی متوجه میشود که قرار نیست خودش هم تا روش هاشانا به خانه برود و تا آن زمان هم مرده است. بار فهمیدن این موضوع برایش بسیار سنگین است. میفهمد اگر از این خروجی بیرون نرود، هرگز نمیتواند با خانوادهاش خداحافظی کند.
و به این ترتیب، ورود ابرها شروع میشود و ترس تلاش میکند وارد سینهاش شود؛ چون خودش هم نمیداند باید چه بگوید و حتی نمیداند فایدهٔ این کار چیست.
سپس خروجی را رد میکند. حالا دیگر خیلی دیر شده است و هنری دوباره میتواند نفس بکشد. ادی به تابلوی میوهٔ تازه اشاره میکند. کنار آزادراه توقف میکنند تا از دکه مقداری هلو بخرند و از بازار هم ساندویچ میخرند و یک ساعت دیگر بهسمت شمال رانندگی میکنند تا به پارک دولتی برسند. در این پارک خورشید داغ است؛ اما زیر سایهٔ درختان، هوا خنک است و آنها تمام روز در مسیرهای داخل جنگل قدم میزنند و با فرارسیدن شب، پیکنیکی روی سقف ماشین اجارهای برگزار میکنند و روی علفهای وحشی دراز میکشند و به ستارهها نگاه میکنند.
ستارههای خیلی زیادی در آسمان هستند و آن شب خیلی تاریک به نظر نمیرسد.
هنری هنوز هم شاد است.»
حجم
۶۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۲۰ صفحه
حجم
۶۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۲۰ صفحه
نظرات کاربران
ادی لاروی عزیز من قطعا یکی از دوست داشتنی ترین کتاب هاییه که میشه مطالعش کرد ترکیب یه دختر جسور،یه طلسم طولانی برای فراموشی،یه کتابفروشی و دختری که عاشق کتاباست. ادلاین عزیزم و داستانش قطعا ارزش خوندن داره و قراره ساعت ها
یکی از بهتتتتترین رمان هایی بود که اخیرا خوندم😍😍😍
داستانش فوقالعاده جذابه. خیلی دوسش داشتم.