دانلود و خرید کتاب دخمه مردگان ویکتوریا شواب ترجمه نگار شجاعی
تصویر جلد کتاب دخمه مردگان

کتاب دخمه مردگان

امتیاز:
۴.۵از ۲۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دخمه مردگان

کتاب دخمه مردگان نوشته ویکتوریا اشواب و ترجمه نگار شجاعی است. این کتاب جلد دوم کتاب کلاغ سرخ است که  انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب دخمه مردگان

کَسیدی نزدیک بود در آب غرق شود، اما نجات پیدا کرد حالا قادر شد پرده‌ای را که بین دنیای زندگان و مردگان کشیده شده، کنار بزند و به دنیای مردگان برود. حالا بهترین دوستش هم یک شبح است. پس تمام زندگی او با چیزهای عجیب و غریب همراه می‌شود.  پدر و مادر کَسیدی تصمیم می‌گیرند یک برنامه‌ی تلویزیونی درباره‌ی مهم‌ترین مکان‌های شبح‌زده‌در دنیا اجرا کنند، همه‌ اعضای خانواده به ادینبرو در پاریس می‌روند.

در این قسمت کس تصادفی یک شبح که در زیر شهر پاریس خوابیده است را بیدار می‌کند، شبحی بسیار خطرناک و مخوف که می‌تواند همه چیز را نابود کند و از بین ببرد. او باید با کمک دوستش و مهارت اندکش در شکار اشباح با این موجود هولناک مبارزه کند. اما این موجود لحظه به لحظه قوی‌تر می‌شود.

خواندن کتاب دخمه مردگان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های ترسناک پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دخمه مردگان

حالا که روی زمین هستیم، ضرب‌آهنگ اشباح محو شده و پرده فقط پوستم را با ملایمت نوازش می‌کند و تبدیل به سوسویی خاکستری‌رنگ در گوشهٔ چشمم شده است. شاید پاریس به‌اندازهٔ ادینبورگ شبح‌زده نباشد. شاید...

ولی اگر واقعاً این‌طور بود، ما الان اینجا نبودیم.

پدرومادر من دنبال داستان‌های پریان نیستند.

دنبال داستان‌های اشباح می‌گردند.

بابا می‌گوید: «از این‌طرف.» و از خیابانی عریض به نام رودُریوُلی پایین می‌رویم؛ خیابانی که یک طرفش مغازه‌های باکلاس و طرف دیگرش درخت‌ها ردیف شده‌اند.

مردم با کت‌وشلوارهای شیک و کفش‌های پاشنه‌بلند به‌سرعت از کنارمان رد می‌شوند. دو نوجوان به دیواری تکیه داده‌اند: پسر دست‌هایش را توی جیب‌های شلوار جین سیاه‌رنگ و چسبانش فرو برده و دختر پیراهن ابریشمی صورتی‌رنگی پوشیده و پاپیونی به گردنش بسته است؛ انگار از توی وبسایت مُد بیرون پریده‌اند. از کنار دختر دیگری رد می‌شویم که کفش‌های پاشنه‌تخت زرق‌وبرقی پوشیده و پسری که پیراهن آستین‌کوتاه راه‌راه به تن دارد و یک سگ پودل را برای پیاده‌روی بیرون آورده است. حتی سگ‌های اینجا هم کاملاً شیک و مرتب هستند.

نگاهی به سرتاپای خودم می‌اندازم؛ با این تیشرت بنفش، شلوار تنگ خاکستری و کفش‌های ورزشی، ناگهان حس می‌کنم چقدر بدلباس هستم.

قیافهٔ جیکوب همیشه یک‌جور است: موهای طلایی همیشه ژولیده، تیشرت اَبَرقهرمانِ همیشه چروک، شلوار جین تیره‌ای که سر زانوهایش رفته است و کفش‌های درب‌وداغانی که نمی‌شود فهمید قبلاً چه رنگی بوده‌اند.

جیکوب شانه بالا می‌اندازد، معلوم است اصلاً برایش مهم نیست. می‌گوید: «من همینم که هستم.»

البته وقتی هیچ‌کس تو را نمی‌بیند، اهمیت‌ندادن به نظر دیگران کار سختی نیست.

دوربینم را بالا می‌گیرم و از توی منظره‌یاب تَرک‌خورده‌اش، به پیاده‌روی پاریس نگاه می‌کنم. یک دوربین قدیمی آنالوگ که پر از نگاتیوهای سیاه‌وسفید است. حتی قبل از اینکه توی شهر خودمان، یعنی شمال ایالت نیویورک، دوتایی باهم توی رودخانه‌ای یخ‌زده شیرجه بزنیم، دوربین عتیقه‌ای بود. بعد توی اسکاتلند محکم به یک سنگ قبر خورد و لنزش خُردوخاکشیر شد. خانم خیلی مهربانی توی یک عکاسی لنزش را برایم عوض کرد، ولی وسط شیشهٔ لنز جدید، رد مارپیچی شبیه اثر انگشت افتاده است؛ این هم یک ایراد دیگر کنار بقیه. 

فاطمه.م
۱۴۰۰/۰۸/۱۷

یک داستان فانتزی ارواح، مناسب رده سنی نوجوانان سیزده سال به بالا، به حد کافی جالب و در قسمت‌هایی ترسناک. راوی، کسیدی، دختر دوازده ساله ایی است که بعد از یک حادثه، می تواند آن سوی پرده حائل میان دنیای

- بیشتر
ヅ𝕊𝕦𝕟𝕤𝕙𝕚𝕟𝕖
۱۴۰۰/۱۱/۲۳

📓کسیدی و دوست شبح ش جیکوب باید ی روح شرور و شکار کنن :) 📎اسم جلد اول این کتاب 》کلاغ سرخ

یـ★ـونا
۱۴۰۲/۰۷/۲۸

من پی دی اف اینو خوندم و میتونم بگم واقعا عالی بود! نمک های جیکوب هم..اصلا عالی!😔😂 اصلا من این کتابو هم بخاطر اینکه درمورد روح هاست(بخدا خیلی روح دوست دارم-)و اینکه اسم شخصیت اصلی کسیدیه خوندم😭 ولی خیلی خوبهههه...بی نهایت خوبه🌟 الانم هدف

- بیشتر
گل رز
۱۴۰۳/۰۴/۲۷

از جلد اول خیلی قوی تر بود شخصیت پردازی فوق الاده پایان خیلی خوب و منطقی فضا سازی خوب خیلی کتاب مفصل تر، جذاب تر و کشش داستانی بهتری داشت حتما بخونید

🧡🍊𝑷𝒐𝒓𝒕𝒆𝒈𝒉𝒂𝒍
۱۴۰۱/۰۲/۱۹

بهترین کتابی که خوندم بود🥺♥️ واقعا عالی بود اون پسر کوچیکه خیلی شرور و بدجنس بود یه جا وای نمی ایستاد 😂😁 این کتاب رو خوندم بلافاصله رفتم جلد دومش که کلاغ سرخ هست رو خریدم که خود کتاب گفته بود ولی

- بیشتر
breeze
۱۴۰۱/۰۳/۲۵

حس میکنم به قدرت جلد اول نبود هرچند فضاسازی نویسنده همیشه فوق العادست ولی داستان پردازی به اندازه کافی هیجان انگیز نبود و تقریبا قابل پیش بینی بود...برای یک بار خوندن پیشنهادش میکنم

(:دختر کتابخوان:)
۱۴۰۰/۱۲/۰۲

یک کتاب فانتزی ارواح😍😍😍😍 حس خوبی داشت👌🏻

لوسی پونسی
۱۴۰۳/۰۸/۰۹

امپراتوری مردگان، زیر پای مردم شهر نور! جالب و جذاب

کتابخوان
۱۴۰۳/۰۶/۱۸

کسیدی و دوستش که یه روحه جیکوب وارد ماجراهای خیلی خفنی میشن... پیشنهاد میشه

luna
۱۴۰۳/۰۴/۲۱

نکته ای که قبل از شروع کتاب باید بدونید: این کتاب جلد دو از یه مجموعه سه جلدی و قبل از خوندن این کتاب باید کتاب قبلی رو بخونید خلاصه داستان: کسیدی بلک، دختری یک بار زمانه به تقریبا در حال

- بیشتر
برای همین است که مردم از تاریکی می‌ترسند. چیزی که نمی‌بینی، همیشه ترسناک‌تر از چیزی است که می‌بینی. چشم‌هایت گولت می‌زنند، در سایه‌ها رسوخ می‌کنند و اشکال عجیب‌وغریب می‌سازند.
ZAHRA
وقتی خورشید غروب می‌کند، حس و طعم دنیا عوض می‌شود.
ヅ𝕊𝕦𝕟𝕤𝕙𝕚𝕟𝕖
«گذشته شبحی لجوج است که هرگاه بتواند، تسخیرت می‌کند.»
Amaya:) ~
«گذشته شبحی لجوج است که هرگاه بتواند، تسخیرت می‌کند.»
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
توی دلم می‌گویم و به‌یادآوردن گذشته بهمون کمک می‌کنه فراموش کنیم، رها کنیم.
sepi
می‌گویم: «شاید مثل یه کبریت تو تاریکیه.» این‌یکی از جمله‌های موردعلاقهٔ مامان برای وقت‌هایی است که توی یک داستان گیر می‌افتد. آن‌وقت مدام برای خودش گزینه‌های مختلف و سرنخ‌های پنهانی درست می‌کند، هر بن‌بستی را به مسیری تازه تبدیل می‌کند، آن هم فقط با یک کلمه: شاید. شاید طنابی توی یک چاه یا کلیدی برای یک در است. شاید بهت کمک می‌کند راه خروج را پیدا کنی.
mina
تنها راهِ بیرون رفتن، اینه که بری توی دلش.
Amaya:) ~
«چرا وقتی بچه‌ها به یه چیزی اعتقاد دارن، بزرگ‌ترها بهش می‌گن خیال‌پردازی، ولی وقتی بزرگ‌ترها به یه چیزی اعتقاد دارن، مردم فکر می‌کنن حقیقت داره؟
سعیده
تو بهترین دوست منی. توی زندگی. توی مرگ. و توی همهٔ چیزهایی که بینشون وجود داره.
mahzooni
اعتقادداشتن آسون نیست، ولی وقتی یه‌بار تجربه‌ش کنی، اعتقادنداشتن سخته
mina
تا حالا شده حس کنید یک نفر تعقیبتان می‌کند؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
فرق دارد که بترسی کاری را انجام بدهی یا خیلی بترسی که انجامش بدهی
𝐑𝐎𝐒𝐄
باید به یاد روح خبیث بیاورم که چه کسی است... بود. برای این کار، باید بفهمم که چه کسی است... بود. برای این کار، باید چیزهایی بیشتری درباره‌اش بفهمم. برای این کار...
mahzooni
وقتی داریم بین آثار موزه قدم می‌زنیم، بابا فکورانه می‌گوید: «مهمه که از گذشته مراقبت کنیم. برای اینکه بتونیم ازش بازدید کنیم، درباره‌ش مطالعه کنیم و ازش یاد بگیریم. درک گذشته بهمون کمک می‌کنه در زمان حال حرکت کنیم و آینده رو کشف کنیم.» توی دلم می‌گویم و به‌یادآوردن گذشته بهمون کمک می‌کنه فراموش کنیم، رها کنیم.
mah_s
روح خبیث وابسته به هیچ پرده‌ای نیست، به هیچ لحظه یا خاطره‌ای هم وابسته نیست، ولی معنی‌اش این نیست که هیچ‌کدام از این‌ها را ندارد.
Hasti
«گذشته شبحی لجوج است که هرگاه بتواند، تسخیرت می‌کند.»
شقایق
تنها راهِ بیرون‌رفتن اینه که بری توی دلش.
mina
همه‌چی همونی نیست که جلوی چشم‌هاته...
𝐑𝐎𝐒𝐄
شاید به‌خاطر اینکه همه‌چیز شب‌ها ترسناک‌تر است. برای همین است که مردم از تاریکی می‌ترسند. چیزی که نمی‌بینی، همیشه ترسناک‌تر از چیزی است که می‌بینی
𝐑𝐎𝐒𝐄
چیزی که نمی‌بینی، همیشه ترسناک‌تر از چیزی است که می‌بینی.
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۲۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۲۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان